نام پژوهشگر: مصطفی رهبر

نقش ارتباطات میان‏فردی در مشارکت سیاسی مطالعه موردی انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی‏ در تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  مصطفی رهبر   هادی خانیکی

پژوهش حاضر حاصل مطالعه ای پیرامون ارتباطات میان فردی و بررسی نقش آن در فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی و مقایسه تاثیرات ارتباطات میان فردی و رسانه ها در انتخابات است، بدین منظور در مقوله فرهنگ سیاسی با بهره گیری از نظرات رونالد اینگلهارت فرهنگ سیاسی به سه بخش دانش، نگرش و ارزش تقسیم شد، و مشارکت سیاسی نیز با استفاده از نظرات مایکل راش و محمد حسین پناهی عملیاتی گردید. در مقوله ارتباطات میان‏فردی فرضیه جریان دو مرحله ای ارتباطات پل لازارسفلد و نظریه اصلاحی جان رابینسون مبنا قرار گرفتند، بر اساس نظریه رابینسون جامعه حداقل به سه بخش رهبران، پیروان و افراد غیرفعال تقسیم می‏شود و جریان اطلاعات انتشار یافته از سوی رسانه همه ی بخش‏ها‏ی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. علاوه بر آن، اطلاعات و نفوذ از رهبران به پیروان جریان می یابد بنابراین نظریه ها فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی تحت تاثیر رسانه ها و ارتباطات میان‏فردی هستند. در این مطالعه نمونه آماری 840 نفری تعیین شد و با روش پیمایش و تکنیک مصاحبه ساختارمند، داده ها هفته بعد از انتخابات مجلس نهم در تهران از مناطق 22گانه شهری جمع آوری گردید، طبق نتایج بدست آمده «ارتباطات میان فردی» در انتخابات 90 قوی تر و موثرتر از رسانه‏ها‏ی جمعی بوده است اما در انتخابات سال 88 رسانه ها قوی‏تر و موثر‏تر از ارتباطات میان‏فردی بوده اند، علاوه بر این، در این تحقیق بر اساس رفتار سیاسی در ارتباطات میان‏فردی شهروندان ‏به پنج دسته 1_منفرد، کسانی که هیچ ارتباطی با پیرامون خود ندارند، 2_منفعل، کسانی که ارتباط میان‏فردی ‏برای آنها چندان مهم تلقی نمی‏شود و ارتباطی ضعیفی با دیگران برقرار می‏کنند، 3_پیرو، کسانی که با گروه‏ها‏ی خود مشورت می‏کنند اما کمتر طرف مشورت گروه‏ها‏ قرار می‏گیرند 4_رهبر، افرادی که طرف مشورت گروه‏ها‏ی خود قرار می‏گیرند و دیگران به آنان رجوع می‏کنند ولی خود کمتر با گروه‏ها‏ مشورت می‏کنند و 6_گفتگویی، کسانی که ارتباط قوی و همسطحی با افراد پیرامون خود برقرار می سازند و هم مشورت گیرنده هستند و هم مشورت دهنده، تقسیم گردیدند، با توجه به این پنج دسته، فرضیه جریان دو مرحله ای لازارسفلد و نظرات تکمیلی رابینسون نقض شدند، همچنین در این تحقیق مشارکت سیاسی، مصرف رسانه ای، منابع کسب خبر، تعاملات گروهی و فرهنگ سیاسی شامل دانش، نگرش و ارزش سیاسی شهروندان بررسی شد.