نام پژوهشگر: طاهر طاهری مقدم
طاهر طاهری مقدم مجید عباسی
در جهان کنونی همکاری های منطقه ای در قالب سازمان های منطقه ای، ابزار مناسبی برای تبدیل تهدید ها به فرصت ها و تأمین بهتر منافع ملی کشورها محسوب می گردد. بر این اساس مناطق مختلف تلاش ها و تجربه های متفاوتی از همکاری های منطقه ای را به نمایش گذاشته اند. در این راستا بنظر می رسد که سیستم تابع خاورمیانه، با وجود گذشت بیش از نیم قرن از اولین تجربه همکاری و همگرایی منطقه ای در چارچوب اتحادیه عرب، یک نمونه ناموفق و حتی به باور برخی متفکران یک استثنا در زمینه شکل دهی به سازمان منطقه ای فراگیر به حساب می آید. بدین ترتیب در این تحقیق با کاربست نظریه همگرایی منطقه ای کانتوری و اشپیگل، در صدد پاسخ به این سوال برآمده ایم که چه عواملی مانع از شکل گیری سازمان منطقه ای فراگیر در سیستم تابع خاورمیانه شده است؟ هرچند پاسخ جامع به این سوال بررسی سه سطح به هم پیوست? خرد، میانی(منطقه ای) و کلان(نظام بین المللی) را می طلبد اما در این پژوهش با استفاده از متغیرهای الگویی نظریه همگرایی منطقه ای کانتوری و اشپیگل و همچنین مبحث بخش مداخله گر در نظری? مذبور، موانع میانی و کلان موجود بر سر راه شکل گیری سازمان منطقه ای فراگیر در سیستم تابع خاورمیانه را مورد بررسی قرار داده ایم.