نام پژوهشگر: عبدالرسول عمادی

تحلیل و مقایسه ی آرای ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی در حوزه طبیعیات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده تاریخ 1391
  عبدالرسول عمادی   غلامحسین رحیمی

در این رساله به "تحلیل و مقایسه ی آرای ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی در حوزه طبیعیات" پرداخته می شود. برای این منظور در فصل اول به سابقه این مفاهیم در میان دانشمندان یونانی و مسلمان و کتب و مقالاتی که در اطراف این موضوع به نگارش در آمده اند، به عنوان پیشینه پژوهش توجه می گردد، در فصول بعد هر یک از مفاهیم طبیعت، جسم، مکان و خلاء، زمان و حرکت از دیدگاه ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی مطرح شده و تحلیل می گردند و در انتهای هر فصل آرای آن دو در موضوع یاد شده با یکدیگر مقایسه می گردد. در فصل پایانی نیز نتیجه گیری کلی و پیشنهادات ارائه می گردد. این دو دانشمند هر دو بر تمایز میان طبیعت و نفس و نحوه کارکرد این دو نیرو تاکید می ورزند. تعریف ابوالبرکات از جسم نیز به مانند تعریف ابن سینا به مفاهیم هیولی و صورت گره خورده است، ابن سینا بر تناهی ابعاد استدلال می کند و ابعاد بالفعل را متناهی می داند. ابوالبرکات نتوانسته است تناهی ابعاد بالفعل را رد کند و آنچه او در صدد اثبات آن است بی نهایت بودن ابعاد موهوم و ذهنی است. ابن سینا در صدد اثبات این نظر است که مکان هیولا ، صورت بعد یا خلاء نیست و بنابر این نهایت سطح جسم است. او با انواع دلایل به رد خلاء اقدام می کند. ابوالبرکات بغدادی می گوید مکان همه حجمی است که جسم درآن واقع می شود. ابن سینا خلاء را غیر ممکن می شمارد اما ابوالبرکات در صدد اثبات امکان خلاء است. ابن سینا چون زمان را جوهری مستقل نمی پنداشته است، لاجرم آن را عرضی برای حرکت و درک مفهوم زمان را مستلزم توجه به تفاوت حرکت ها می داند. ابوالبرکات بغدادی اما معتقد است زمان به مجرد تامل توسط انسان ادراک می شود، وجود زمان مقدم بر وجود هر حرکت و متحرکی است ودر صورت ساکن شدن همه متحرکها نیز زمان به سیر خود ادامه می دهد. اگر چه ابوالبرکات دراین که فاعل حرکت یا طبیعی یا قسری و یا ارادی است با ابن سینا موافق است، اما می گوید دو فاعل در حرکت جسم موثر است، یکی نیروی خارجی و دیگری جرم یا ماده اولیه جسم. ابن سینا با توقف حرکت و وجود سکون میان دو حرکت در راستای قائم موافق است و ابوالبرکات منکر چنین سکونی است. ابوالبرکات بغدادی را باید در همان سنت ارسطویی سینایی شناخت و نقدهای او را مکمل دیدگاههای ابن سینا به شمار آورد.