نام پژوهشگر: کیاندخت کریمیان
مهدی صادق نژاد کیاندخت کریمیان
مقدمه : با توجه به نتایج غیر مشابه و متناقض پژوهش های انجام شده در خصوص زمان بهبودی، میزان درد، رضایتمندی بیماران، عفونت، خونریزی، اریتم، نیروی انسانی و استفاده مکرر از وسایل بخیه و نیز عدم توسعه استفاده از این تکنولوژی در ایران، این مطالعه با هدف مقایسه بین چسب های بافتی و بخیه معمولی انجام گرفت. مواد و روش ها : در این مطالعه پس از غربالگری معیارهای ورود و خروج بیماران از نظر سن، وسعت زخم، محل زخم همسان سازی و به سه گروه 30 نفره (شامل : بخیه، چسب نواری، چسب مایع) تقسیم شدند. پس از انجام مداخله در سه مرحله بیماران مورد ارزیابی و معاینه قرار گرفتند. معاینه اولیه بلافاصله پس از اتمام اقدام درمانی بوده، معاینه دوم 72 ساعت بعد از اقدام درمانی و معاینه سوم 14 روز پس از اقدام درمانی صورت گرفت و میزان درد ، عفونت، اریتم، بهبودی و رضایت بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج : تعداد 91 بیمار وارد مطالعه شدند. بیماران از لحاظ متغیر های دموگرافیک با یکدیکر اختلافی نداشتند. بیشترین فراوانی بهبودی کامل مربوط به گروه بخیه بوده و اما اغلب بیماران این گروه از درد شکایت داشتند. بیشترین میزان رضایت در گروه چسب مایع وجود داشت. بحث و نتیجه گیری : نتایج حاصل از مطالعه ما نشان داد که استفاده از بخیه علی رغم ایجاد درد بیشتر و رضایت کمتر باعث بهبودی بیشتری در بیماران می گردد.
مینا شیخی کیاندخت کریمیان
چکیده فارسی عنوان : بررسی تغییرات سرمی سدیم در پیش آگهی ضربه مغزی در سن یک ماه تا 18 سال استاد راهنما : دکتر کیاندخت کریمیان، متخصص طب اورژانس، استادیار دانشگاه اساتید مشاور : دکتر پارسا یوسفی، فوق تخصص کلیه کودکان ، دانشیار دانشگاه دکتر محمد رفیعی، دکترای آمار حیاتی، دانشیار دانشگاه نگارش و پژوهش : مینا شیخی دزفولی مقدمه : ضربه مغزی بعنوان دوره ای کوتاه از فقدان هوشیاری است که چند ثانیه یا چند دقیقه طول می کشد و بلافاصله پس از ترومای سر روی می دهد و اغلب به دنبال آن، فراموشی وجود دارد. با توجه به شیوع بالای ضربه مغزی، آسیب پذیر بودن کودکان و عدم توانایی بیان علائم لوکالیزه توسط کودکان، می توان از طریق پیش بینی مشکلات آتی در زمان ضربه مغزی که پیش آگهی در مراحل حاد را پیش بینی نماید، در مدیریت درمان کودکان موثر واقع شود. روش کار : در این مطالعه افراد یکماه تا 18 سال با علایم ضربه مغزی مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان ولیعصر (عج) پس از اخذ شرح حال و ثبت اطلاعات دموگرافیک وارد مطالعه شدند و تا 7 روز از زمان بستری اطلاعات بیمار به همراه gcs روزانه ثبت شد و اطلاعات جمع آوری شده، توسط نرم افزارهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : اختلاف آماری معنی داری بین تغییرات سدیم با جنس (025/0 = p value)، gcs بدو ورود (001/0 = p value)، gcs روز اول بستری (001/0 = p value)، تشنج طی بستری (009/0 = p value)، سطح هوشیاری بدو ورود (001/0 = p value)، سطح هوشیاری روز اول بستری مشاهده شد(001/0 = p value) ولی در پروگنوز انتهایی تأثیری مشاهده نشد و اختلاف آماری معنی داری بین تغییرات سدیم با سن (308/0 = p value)، gcs روز دوم بستری (086/0 = p value)، gcs روز سوم بستری (563/0 = p value) ، gcs روز چهارم بستری (667/0 = p value) ، gcs روز پنجم بستری (571/0 = p value)، سطح هوشیاری روز دوم بستری (650/0 = p value)، سطح هوشیاری روز سوم بستری (563/0 = p value)، سطح هوشیاری روز چهارم بستری (667/0 = p value) و سطح هوشیاری روز پنجم بستری (571/0 = p value) مشاهده نشد. نتیجه گیری : در مطالعه انجام شده با توجه به عدم وجود اختلاف معنی دار در اختلالات سدیم (هیپوناترمی یا هیپرناترمی) نمی توان پروگنوز اختلالات سدیم را در ضربه مغزی پیش بینی نمود. بنابراین با توجه به زمان محدود، بهتر است مطالعات بیشتری با تعداد بیمار بیشتر و در مراکز متعدد و در زمان طولانی تری انجام داد. در ضمن با عدم حذف مواردی که خونریزی مغزی و تغییرات ct اسکن داشته اند نتایج بهتری نیز کسب نمود. واژگان کلیدی : تغییرات سرمی سدیم، ضربه مغزی، کودکان