نام پژوهشگر: پرویز ضیائیان
فهیم ناصری پرویز ضیائیان
رشدجمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها تاثیر مستقیم بر گسترش شهرها داشته است و باعث گسترش ناهمگون فیزیکی شهرها شده است. شهرمریوان یکی از شهرهایی است که دارای توسعه ناهمگون و بدون برنامه می باشد که دلیل این امر مهاجرت های گسترده روستاهای اطراف به این شهر و رشد جمعیت آن بوده است. بنابراین هدف این تحقیق بررسی الگوی کلی توسعه فیزیکی شهر مریوان و و ابعاد مختلف آن جهت شناسایی الگوی مناسب رشد شهری می باشد برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل های کمی مانند ضریب آنتروپی، هلدرن، ضریب موران و گری و نرم افزار arcgis، گسترش شهر در دوره های مختلف بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر مریوان از سال 1370 به بعد دارای گسترش افقی بوده و جهت گسترش شهر مریوان عمدتاً در نیمه شرقی به طرف جاده سقز است. همچنین با توجه به مدل هلدرن 82 درصد از گسترش شهر مربوط به رشد جمعیت و 18 درصد مربوط به گسترش افقی شهر است. واژگان کلیدی: گسترش افقی، ضریب آنتروپی، ضریب موران ،ضریب گری، شهر مریوان
پیمان کیانپور امیر کرم
امروزه اکوتوریسم به عنوان یکی از بخش های مهم و اصلی گردشگری اهمیت زیادی در توسعه پایدار ، حفاظت از نواحی طبیعی و ارتقای سطح رفاه جامعه میزبان دارد . هرچند اهمیت آن نسبت به گردشگری سنتی و توده ای اندک است اما روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود . پدیده ها و پارامترهای ژئومورفولوژیکی به عنوان یکی از معیارهای مهم در اکوتوریسم مطرح است که شناسایی این معیارها در تعیین نواحی مستعد اکوتوریسم اهمیت بالایی دارد . ویژگیهای اقلیمی، جغرافیایی و توپوگرافی، شرایط کم نظیر اکولوژیکی، پوشش مرتعی و جنگلی و مناطق سرسبز استان کردستان از جاذبه های طبیت گردی منطقه محسوب می شود . هدف از این پژوهش ؛ پهنه بندی و شناسایی پهنه های مناسب اکوتوریسم با استفاده از پارامترهای موثر در این فعالیت می باشد . بدین منظور برای هر نوع فعالیت اکوتوریسمی در استان پارامترهای طبیعی ژئومورفیک و انسانی نظیر ارتفاع ، شیب ، فاصله از جنگل ، فاصله از دریاچه و... تعیین گردید . سپس نقشه های هر کدام از معیارها با استفاده از منطق فازی در یک محدوده وزنی(0-1) قرار گرفته و با تلفیق این لایه ها از طریق عملگر گامای فازی نقشه نهایی پهنه بندی اکوتوریسم تهیه گردید . نتایج بررسی نشان می دهد که حدود 29/3 درصد از کل مساحت استان کردستان دارای پتانسیل بالایی در فعالیت های اکوتوریسمی می باشد که این پهنه ها عمدتاً در نیمه غربی استان واقع شده اند .که علت آن تمرکز بالای پارامترهای موثر اکوتوریسم در نیمه غربی استان می باشد .
علیرضا پورعبدل عزت الله قنواتی
پدیده زلزله به عنوان مهمترین مخاطره طبیعی در برخی کشورها، امروزه به یکی از مسائل مهم در رابطه با مطالعات شهری و مدیریتی تبدیل شده است. خسارات و تبعات ناشی از این پدیده می تواند ضربات جبران-ناپذیری بر پیکره یک جامعه وارد سازد. اهمیت آسیب پذیری شهر کرج با توجه به ویژگی های آسیب پذیر فیزیکی-کالبدی و نیز جایگاه این شهر در نظام فعالیت های اقتصادی و سیاسی در ابعاد منطقه ای و ملی لزوم شناخت آسیب پذیری بافت کالبدی این شهر در برابر زلزله را سبب می شود. در این مطالعه عوامل آسیب زاو آسیب پذیر در رابطه با زلزله مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای این منظور هشت متغیر در حوزه های طبیعی، جمعیتی و فیزیکی- کالبدی شهر انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این مطالعه درجات آسیب-پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آنها در مقیاس ناحیه ای مورد بررسی قرار گرفت. سپس هر کدام از این نقشه ها با استفاده از منطق فازی، در یک محدوده وزنی قرار گرفته و با تلفیق این لایه ها به روش گامای فازی، نقشه نهایی بدست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که متغیرهای تراکم جمعیت، فاصله از گسل و عرض معابر به ترتیب دارای بیشترین تاثیر در میزان آسیب پذیری نواحی می باشند. همچنین مشخص گردید که کاربری های مسکونی در سطح شهر بیشترین میزان انطباق با نواحی آسیب پذیر را دارند.
سمیه بابایی زاده امیر صفاری
در سطح اول پروفیل طولی و عرضی رودخانه ها برای ارائه مورفولوژی رودخانه در مقیاس کلی مورد استفاده قرار می گیردو سطح دوم بر اساس اندازه گیری ویژگی های میدانی بدست می آید که شامل عرض تراز لبریز، میانگین عمق تراز لبریز، حداکثر عمق تراز لبریز، عرض منطقه سیلابی، شیب رودخانه، سینوزیته و رسوبات بستر می باشد. تعدادی از این ویژگی ها در محاسبه شاخص های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد که شامل نسبت عرض به عمق و شاخص گودافتادگی است. طبقه بندی راسگن در 5/1کیلومتر از طول رودخانه، در دو سطح اول صورت گرفته و اطلاعات مورد نیاز جهت این طبقه بندی، از 7 پروفیل در طول رودخانه حاصل شد و در نهایت مشخص شد که نوع رودخانه در کل بازه از نوع e6 می باشد.
لیلا جمشیدی امیر صفاری
رویکرد به اکوتوریسم به عنوان الگوی فضایی گردشگری در طبیعت مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. استان زنجان به علت داشتن میراث های طبیعی و چشم اندازها . پدیده های جالب ژئومورفولوژیکی که در شهرستانهای مختلف استان پراکنده شده اند از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل مناسبی است. ارزیابی ارزش گردشگری ژئومورفوسایت های استان زنجان، پهنه بندی کردن اکوتوریسم این استان، مشخص کردن موقعیت این ژئومورفوسایت ها در نقشه پهنه بندی اکوتوریسم و بررسی ژئوموفوسایت ها که قابلیت تبدیل به مکانهای توریستی و ژئومورفولوژیکی را دارند از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. در این پژوهش از دو روش پریرا و فازی استفاده شد. روش پریرا به بررسی ژئومورفوسایت ها از ابعاد گوناگونی می پردازد که شامل ابعاد زیرساختی، محافظتی، علمی، مدیریتی و مکمل می شود. بر اساس روش پریرا میزان توانمندی گردشگری از طریق مجموع دو عیار علمی و عیار مکمل ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی شد و ارزش مدیریت از مجموع عیار محافظت و عیار استفاده بدست آمد و از جمع این دو عیار اصلی امتیاز نهایی ارزش ژئومورفولوژیک سایت ها شناسایی شد. اکثر ژئومورفوسایت ها به دلیل ارزش ژئومورفولوژیکی بالایی که دارند قابلیت تبدیل به مکانهای توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند. عدم وجود جاذبه های فرهنگی، کمبود سرویس های پشتیبانی و خدماتی و آسیب پذیری این ژئومورفوسایت ها در مقابل عوامل طبیعی و عدم دسترسی آسان از عوامل در کاهش مجموع ارزش های محاسبه شده هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی ژئومورفوسایت ها نشان می دهد که دشت طارم با امتیاز 45/13 بالاترین امتیاز و چشمه آبگرم وننق با امتیاز 25/8 پایینترین امتیاز را در بین ژئومورفوسایت ها کسب نمود.در مدل فازی پس از تهیه لایه های غار، آبشار، آبراهه، جاده، گسل، چشمه، پوشش گیاهی، همبارا و هم دما و تلفیق این لایه ها نقشه پهنه بندی اکووتوریسم استان زنجان بدست آمد و اکثر ژئومورفوسایت ها در پهنه های مناسب و متوسط قرار گرفتند و این نشانگر این است که این مکانها قابلیت سرمایه گذاری و طرح به عنوان مکانهای توریستی ژئومورفولوژیکی را دارند.
محمدامین عطارنصرتی غلامرضا اسداله فردی
گسترش فزاینده و رو به رشد شهرها و در نتیجه افزایش بی رویه جمعیت شهری در جهان و در کشورهای مختلف، مخصوصا در سالهای اخیر موجب افزایش بیش از حد مصرف و در نتیجه افزایش تولید انواع مواد زائد جامد در مناطق شهری شده است . مکان¬یابی بهینه برای دفن زباله یکی از مهمترین جنبه های مدیریتی مواد زاید جامد شهری می¬باشد. عدم توجه به این مهم، اثرات نامطلوب زیست محیطی ، اقتصادی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و معرفی مکان¬های مناسب برای دفن مواد زائد جامد شهری محدوده هشتگرد می¬باشد. ناحیه مورد بررسی در شهرستان ساوجبلاغ واقع در غرب شهرستان کرج در موقعیت ?30 َ52 ?35 تا ?30 َ07?36 عرض شمالی و از ?30 َ37?50 تا ?30 َ52 ?50 طول شرقی قرار دارد. برای انجام این پژوهش از 22 لایه اطلاعاتی از مجموعه معیارهای زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی استفاده شده و با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) محل مناسب برای دفن بهداشتی پسماند در محدوده مطالعاتی تعیین شد. در نتیجه روی هم گذاری لایه های فازی با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی (wlc) با در نظر گرفتن حداقل مساحت مورد نیاز برای محل دفن در طول 20 سال آینده ، محدوده 48 هکتاری در جنوب غرب محدوده مکانیابی و مناسب تشخیص داده شد. با تلفیق لایه¬های استاندارد شده با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی ، منطقه 50 هکتاری که هم پوشانی زیادی با منطقه بدست آمده از روش ترکیب خطی وزنی دارد پیشنهاد گردید. تلفیق لایه های فازی با استفاده از عملگرهای فازی نیز انجام گرفت و در نهایت منطقه 29 هکتاری در شرق محدوده مطالعاتی به عنوان گزینه پیشنهادی ارائه شد. وسعت اراضی مکان¬یابی شده با مطلوبیت بالا برای محل دفن به روش ahp، بیشتر از همین وسعت در نتایج حاصل از تلفیق به روش wlc و مقادیر مختلف عملگرهای گامای فازی، ضرب فازی و اشتراک فازی می¬باشد. در نهایت با توجه به دامنه گسترده ارزش های هر گزینه (0 تا 1) و سلولی بودن اطلاعات، امکان در نظر گرفتن ویژگی های نواحی کوچک از سطح منطقه وجود دارد. از این رو ارزش گذاری لایه¬ها و مکان¬یابی با استفاده از مدل منطق فازی و روش ترکیب خطی وزنی (wlc)نتایج بهتری را ارائه داد.
طاهر همتی امیر صفاری
از جمله رخدادهای طبیعی که زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است پدیده سیل و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن در زندگی انسان ها است. در این پژوهش به شناخت عوامل و عناصر موثر در سیلاب و پهنه بندی پتانسیل سیلاب حوضه آبریز خیاوچای پرداخته شده است. برای پهنه بندی سیلاب حوضه مورد مطالعه از مدل منطق فازی که یک مدل تصمیم گیری در زمان نبود قطعیت و صراحت در مسائل دنیای واقعی است استفاده شده است. داده های مورد نیاز برای دستیابی به هدف مزبور شامل: شیب، ارتفاع، انحناء های پروفیل و پلانیمتری، تراکم زهکشی، فاصله از آبراهه، بارش، کاربری اراضی، لیتولوژی و تراکم پوشش گیاهی تهیه گردید و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید. پس از آماده سازی لایه ها برای هر کدام از آنها توابع عضویت تعیین گردیده است. در مرحله بعد با استفاده از مدل فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی پهنه بندی سیل خیزی و سیل گیری تهیه گردید.
طیبه الماسی زهرا حجازی زاده
در این تحقیق رابطه¬ی بین توپوگرافی و توزیع فضایی بارش در کوههای زاگرس شمالی و میانی بررسی گردید. برای انجام این تحقیق، از آمار 22 ساله (2009-1988)، 35 ایستگاه هواشناسی موجود در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. شاخص¬های فصلی و سالانه بارش ( فراوانی بارش ، بارش سنگین و میانگین ) تحلیل گردید و همبستگی آنها با شاخص¬های¬ توپوگرافی ( ارتفاع محل ایستگاه، متوسط ارتفاع شعاع 1 کیلومتری ایستگاه، متوسط ارتفاع 11 قطاع در طول هریک از 8 جهت جغرافیایی، اختلاف ارتفاع 11 قطاع با متوسط ارتفاع ایستگاه ) محاسبه گردید. نتایج نشان می¬دهد همبستگی میان بارش و ارتفاع در شمال، شمال غربی و شمال شرقی مثبت و در جنوب و جنوب غربی و غرب منفی می¬باشد. ارتفاعات پایین جنوب و جنوب غربی توده¬های هوای مرطوب را به سمت ارتفاعات بالا در جهات شمال، شمال غربی و شمال شرقی هدایت می¬کنند و در نتیجه بارش در این جهات افزایش می¬یابد. این بدین معنی است که دریای مدیترانه و خلیج فارس در فراهم آوردن توده¬های هوای مرطوب نقش مهمی را ایفا می¬کنند. فراوانی بارش در فصل بهار بیشترین همبستگی را در زاگرس و به ویژه دامنه¬ی غربی نشان داده است. در این فصل اتمسفر سرد است و به سبب تابش نسبتا عمودی آفتاب دامنه¬های مرتفع، اختلاف حرارتی شدید بین دامنه و اتمسفر مجاور به وجود می¬آید که سبب صعود هوا و ایجاد بارش بیشتر در ارتفاعات می¬شود. در دوره گرم کمترین مقدار تأثیرگذاری عوامل توپوگرافی روی هر دو دامنه مشاهده شد.
سیده زهره سید موسوی محسن رضایی
هدف اصلی این تحقیق برآورد میزان تغذیه آب زیرزمینی در آبخوان دیر _کنگان به عنوان درصدی از بارش در مدل حرکت تجمعی بارش و سپس ارائه مدلی بر اساس بیلان رطوبتی خاک به منظور محاسبه تغذیه می باشد. در این تحقیق برآورد تغذیه آب زیرزمینی در آبخوان دیر_کنگان براساس مدل crd با توجه به حداقل نیاز به پارامترهای تصادفی انجام می گیرد. این مدل نسبت به دیگر روشهای کلاسیک تخمین تغذیه آب زیرزمینی به داده های زیادی نیاز ندارد. سپس برآورد تغذیه بر اساس مدل بیلان رطوبتی خاک smd با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و به کارگیری عوامل موثر در تغذیه آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه انجام می گیرد.
مریم سادات نقیب زهرا حجازی زاده
در مطالعه ی حاضر به منظور تحلیل جزایر حرارت شهری از تصاویر ماهواره tmلندست در سال های 1987،1998،2010استفاده شد همچنین به منظور تطبیق داده ها با داده های سطح زمین از چهار ایستگاه هواشناسی مهرآباد، دوشان تپه و ژئوفیزیک استفاده شد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار gis حرارت سطح زمین شناسایی شد و با استفاده از روش طبقه بندی نظارت دمای هر نقطه از کاربریهای مناطق شهری مشخص شد. سهم هر کدام از پوشش اراضی و کاربری ها در ایجاد جزیره حرارتی را می توان با استفاده از روش طبقه بندی نظارت محاسبه نمود. تصاویر سنجنده tm ماهواره landsat برای استخراج شار گرمایی سطح و همچنین استخراج انواع پوشش های اراضی برای شهر تهران انتخاب شد. تصاویر این سنجنده به علت دارا بودن باند حرارتی برای تحلیل و آنالیز جزایر حرارتی شهری مورد استفاده قرار گرفت.