نام پژوهشگر: حسین نادری منش
ندا سرای گرد افشاری مصطفی نادری
در طول سال های جنگ تحمیلی (1980-1988)، عوامل شیمیایی به کررات از طرف رژیم بعث، علیه نظامیان و مناطق مسکونی به کار گرفته شد و صدمات جبران ناپذیر و وخیمی را در اندام های خارجی همچون ریه، چشم و پوست قربانیان برجای گذاشت. متأسفانه به دلیل پیچیدگی عوارض ایجاد شده و سختی تهی? نمونه از مصدومان شیمیایی، هیچ گونه توصیف جامع و کاملی از مکانیسم های مولکولی و پاتوفیزیولوژی این مصدومیت ها در دست نیست. گزارشات پراکنده و اندکی در مورد آسیب های ریوی و پوستی وجود دارد ولی هیچ گونه گزارشی از عوارض مزمن و دیررس چشمی، به چشم نمی خورد. از عمده ترین عوارض دیرس این گازها در چشم، می توان به بلفاریت، کراتیت، نقص در عملکرد غدد مایبومین، ایسکمی و بروز رگ زایی و فساد در قرنیه اشاره کرد. به عنوان گام نخست، برای مشخص کردن مکانیسم های مولکولی دخیل در بروز عوارض دیررس چشمی، نمون? اشک انتخاب و با استفاده از تکنیک الکتروفورز دو بعدی، به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای پروتئومیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گام نخست با توجه به تفاوت فاحش در تعداد پروتئین های شناخته شده (1543 پروتئین از طریق سیستم های کروماتوگرافی) و حداکثر تعداد قابل ملاحظه در نمای? دوبعدی (250) با آزمودن مواد و ترکیبات مختلف، نهایت تلاش برای بهینه سازی الگوی پروتئوم اشک صورت گرفت و در نتیج? آن تعداد پروتئین های قابل مشاهده در ژل به بیش از 600 پروتئین افزایش یافته و به این وسیله اعتبار کاربرد کلینیکی روش ارتقاء یافت. در مرحل? بعد با استفاده از روش بهینه شده، بروز تغییرات احتمالی در محتوای پروتئینی اشک چشم جانبازان شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهند? تغییر سطح بیان 31 پروتئین در نمونه های جانبار بودند که از این تعداد 8 مورد افزایش بیان و 23 مورد کاهش بیان را نشان می دادند. از کل تعداد ذکر شده، 22 پروتئین با استفاده از سیستم طیف سنجی جرمی تعیین هویت شدند. 22 پروتئین تعیین هویت شده 11 نوع پروتئین (zn-alpha-2-glycoprotein، آلفا-اِنولاز، ig alpha-1 c region، cystatin precursor، آلبومین سرم، لاکتوفرین، مهار کنند? leukocyte elastase، phl e1f1، aldehyde dehydrogenage، کراتین و اکتین) را شامل می شدند که این امر نشان دهند? اهمیت نقش تغییرات پس از ترجمه در بروز عوارض دیررس چشمی در جانبازان شیمیایی است. مطالعات ما نشان می دهند که بسیاری از این پروتئین ها دارای عملکردهای متعدد بوده و به نحوی با اجزاء سیستم ایمنی وابستگی دارند. با بررسی های انجام شده می توان گفت که به نظر می رسد، عامل اصلی تخریب و فساد بافتی در چشم جانبازان شیمیایی، از دست رفتن چسبندگی سلولی و اتصالات مربوطه می باشد که از طریق مکانیسم anoikis و با دخالت سیستم ایمنی سبب القاء آپوپتوز و مرگ سلولی در سلول های قرنیه می گردد.