نام پژوهشگر: محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار

مطالعه و طبقه بندی سفال های آبی و سفید شمال دشت اصفهان بر اساس یافته های بررسی باستان شناسی دشت بُرخوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1392
  زهرا ملک پور شهرکی   محمد مرتضایی

سفال اسلامی به دلیل تنوع در فرم، شکل و زیباییِ تزئینات آن همواره مورد توجه بسیاری از محققان و هنرمندان بوده است. سفال گران اسلامی در زمینه‎‏ی ساخت لعاب، خمیره ‏های سفالی، ساخت بدل چینی و نقش ‏اندازی روی سفال به شیوه ‏های متفاوت، به ابداعات قابل توجهی دست یافتند. از جمله این ابداعات ساخت ظروف آبی و سفید است که به عقیده برخی از محققین نمونه ‏های ابتدایی این نوع ظروف به قرون 3و4هجری قمری تعلق دارد. در دوران ایلخانی و تیموری این سفال با کیفیت بهتری نسبت به دوران قبل عرضه شد؛ تا اینکه در دوره صفویه ظروف آبی و سفید از لحاظ تکنیک ساخت، لعاب، نقش و ... به اوج ترقی خود رسید و با تغییرات اندکی نیز تا زمان قاجار ادامه یافت. مراکز اصلی ساخت این سفال ‏ها در ایران، در شهرهای کرمان، مشهد و یزد بوده و اشاراتی نیز به تولید آنها در اصفهان گردیده است. اما مطالعات و پژوهش ‏های قابل توجهی در حوزه سفالینه ‏های آبی و سفید اصفهان صورت نپذیرفته است. در این راستا موضوع این رساله بررسی و مطالعه سفالینه ‏های آبی و سفید به دست آمده از دشت برخوار است به منظور گونه‏شناسی و تاریخگذاری نسبی سفالینه‏ها که تعداد نمونه‏های مورد مطالعه از بررسی به 155 قطعه می‏رسد و تاکنون مطالعه‏ای روی آنها انجام نشده است. از این‏رو در این رساله که به روش کتابخانه‏ای و میدانی انجام یافته، سعی بر آن است که با بررسی نقوش این سفال ‏ها و همچنین مطالعه تطبیقی و نیز بررسی منابع تاریخی معتبر و بازدید از موزه ‏ها(آبگینه و سفال، رضا عباسی، چهلستون و سرتیپ سدهی خمینی ‏شهر در اصفهان)به گونه ‏‏شناسی و گاهنگاری نسبی این سفال ‏ها پرداخته شود. با توجه به مطالعات صورت گرفته می ‏توان دریافت که این سفال ‏ها به قرون 9-14 هجری قمری متعلق بوده و جزء سفال ‏های وارداتی محسوب می ‏شوند که وجود این گونه سفال در قلعه ‏ها و کاروانسراها نشاندهنده ‏ی تجارت در این دوران و نیز مسیر ارتباطی محوطه‏ های فوق با دشت برخوار دارد.

پژوهشی در گنبد های اورچین خوزستان از دیدگاه باستان شناسی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  امین علی پور   رضا نوری شادمهانی

یکی از مصداقهای بارز پیوند بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی زیارتگاهها وبناهای مذهبی است.این بناها به تعداد زیاد در روستاها پاره ای از سرزمین های اسلامی بخصوص خاورمیانه و جاهایی که شیعیان اکثریت دارند،پراکنده اند . خوزستان با وسعت پهناوری که در یک سمت با حاشیه خلیج فارس ودر یک سمت با رشته کوههای زاگرس واقع شده است یک نوع معماری در قالب آرامگاههاو بناهای مذهبی با گنبد مضرس یا اورچین در خود جای داده است که مختص ورایج در این منطقه می باشد .نگارنده در این اثر بیست وسه بنای مذهبی وآرامگاهی با توجه به مطالعات کتابخانه ای وبررسی میدانی شناسایی نموده است.این بناها غالبا با نام قدمگاه ؛امامزاده ،شاهزاده ،و معصوم زاده و یا غیره خوانده می شوند.مواردی که مورد توجه محقق قرار گرفته شده بیشتر جنبه مورفولوژی(ساختاری)این بناها بوده تا فیزیولوژی(عملکردی).. به طور کلی در این پایان نامه نخست در فصل اول به کلیات طرح پرداخته شده است ،در فصل دوم به تاریخ جغرافیایی خوزستان ،موقعیت آن وجغرافیایی طبیعی آن مورد بررسی ومطالعه قرار گرفته است. در فصل سوم به پیشینه آرامگاه سازی دوره اسلامی در ایران پرداخته شده است. در فصل چهارم گنبد وپیشینه آن مورد بررسی قرار گرفته است ونهایتاً در فصل پنجم به بررسی بناهای مذهبی با گنبد اورچین در خوزستان به تفکیک هر شهرپرداخته شده است که در این پایان نامه با توجه به مطالعات کتابخانه وبررسی های میدانی که انجام شده بیست وسه بنا با گنبد اورچین مورد بررسی وشناسایی واقع شده اند ودر نهایت در بخش آخر فصل پنجم نتیجه گیری ارائه شده است. که به طور کلی در این رساله به گونه شناسی و مسایل فنی ساخت این بناها و اینکه چگونه یک گونه خاص هندسی در معماری مذهبی مورد اقبال عامه در این منطقه قرار گرفته است . زیرا که این نوع گنبد از نوع گنبدهای خاص ایران وفقط مختص جنوب ایران به خصوص خوزستان رایج است که با توجه به منابع مکتوب دسته اول و بررسی های میدانی نگارنده به تاریخ پیدایش این نوع بناها در خوزستان و معماری آنها مورد بررسی قرار گرفته است . متغیرها و واژه های کلیدی معماری ایرانی– آرامگاه- گنبد- اورچین –مضرس –خوزستان