نام پژوهشگر: محمد رضا شهرکی
راحیل دژکام علیرضا شهرکی
استفاده از ابزار های سیستم های اطلاعاتی مانند هوش تجاری امکان استخراج اطلاعات مطلوب را از حجم عظیم داده ها فراهم کرده است. از سوی دیگر مدیریت ارتباط با مشتری در بازاریابی از دیرباز مورد تاکید بوده است. بنابراین در این مطالعه با بررسی تاثیر پیاده سازی هوش تجاری بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری گامی نوین جهت موفقیت سازمان ها برداشته شده است. این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان پایگاه علمی-پژوهشی پارس مدیر است. برای انتخاب نمونه با استفاده از روش گلوله برفی 30 نفر از خبرگان و کارشناسان امر جهت نمونه انتخاب گردید. برای گردآوری داده های اولیه از دو پرسشنامه استفاده شده است. پایایی و روایی هر دو پرسشنامه تائید شده است. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از تکنیک pls که یک روش مدل سازی مسیر مبتنی بر تحلیل واریانس است، استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل مفهومی تحقیق نشان داد که عوامل زیر بنایی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در بستر هوش تجاری؛ پشتوانه سازمانی، مدیریت دانش و فناوری اطلاعات می باشد. طبق یافته های تحقیق، دانش-مدیران سازمان و امکانات دانش تاثیر مثبت و مستقیمی بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری دارد و یکپارچگی داده ها در سازمان و بلوغ نرم افزاری تاثیر متوسط و بلوغ سخت افزاری تاثیر نسبتا مستقیمی دارد. همینطور حمایت مدیریت ارشد سازمان و نیاز به دانش، از تاثیر کمی بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری برخوردار است. با عنایت به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت هوش تجاری بر موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر مستقیم و مثبتی خواهد داشت و عامل پشتوانه سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، سپس مدیریت دانش و در آخر فناوری اطلاعات دارای اهمیت می باشد.
محمد رضا عدالت سروستانی محمد رضا شهرکی
باتوجه به تغییرات سریع و گسترده زنجیره ی تامین، سازمان ها برای بقا در چرخه ی رقابت و به منظور اجرای مدیریت اثربخش زنجیره تامین می بایست فرآیند شناسایی و ارزیابی دقیق ریسک را انجام دهند. زنجیره تامین شامل ساختار متنوعی می باشد و در حالی که امروزه تنوع محصولات برای رفع نیازهای مشتریان بسیار زیاد شده است، توانایی تولید سفارشی که در واقع همان ساختار مهندسی طبق سفارش(eto) می باشد، یک مزیت رقابتی محسوب میشود. در مواقعی که به دلیل کمبود نیروی متخصص و یا محدودیت زمانی، اطلاعات اندکی وجود دارد؛ برخی از روش های موجود(روش الکتر فازی) رتبه بندی دقیقی از ریسکهای زنجیره ی تامین ارائه نمی دهند. جهت رفع این مشکل، در این پایان نامه از روش نمونه گیری مجدد جکنایف استفاده شده است. علاوه بر این تعیین مقدار دقیق ریسک در واقعیت امری مشکل می باشد، بدین منظور نیز از روش تحلیل بازه ای برای برآورد ریسک ها به شکل بازه با توجه به مفهومِ فاصله اطمینان و نظرات متخصصان استفاده شده است. لذا در این پایان نامه با استفاده از روش نمونه گیری مجدد جک نایف همراه با تحلیل بازه ای به ارزیابی و رتبه بندی عوامل موثر بر مدیریت ریسک زنجیره تامین مهندسی طبق سفارش پرداخته شده است. نتایج محاسبات به روش نمونه گیری مجدد جک نایف همراه با تحلیل بازه ای نشان می دهد که دسته ریسک های وابسته به سفارش، ریسک های محیطی و ریسک های عملیاتی بیشترین اولویت را در بین ریسک های زنجیره تامینِ مهندسی طبق سفارش دارا می باشند. همچنین نتایج مقایساتِ روش پیشنهادی با روش نمونه گیری بوت استارپ و روش الکتر فازی حاکی از آن است که روش پیشنهادی کارآمد بوده و رتبه بندی دقیق تری را نسبت به روش های مذکور ارائه می نماید.