نام پژوهشگر: امیدعلی خوارزمی
وجیهه کریمی ثانی محمد رحیم رهنما
با وجود مزایای بی شمار شهر الکترونیک، پیاده سازی آن به عنوان کاری دشوار و پیچیده در نظر گرفته می شود. به همین دلیل، بسیاری از شهرها در پیاده سازی موفق شهر الکترونیک با شکست مواجه می شوند. بنابراین، ارزیابی عمیق و اصولی عوامل تاثیر گذار بر آن ضروری می نماید. با توجه به اجرای پروژه شهر الکترونیک در ایران و همچنین در استان خراسان رضوی، این پژوهش با هدف تعیین عوامل تاثیر گذار بر استقرار موفق شهر الکترونیک در سبزوار انجام شده است. همچنین هدف دیگر این پژوهش نیز، ارزیابی آمادگی شهر سبزوار برای پیاده سازی شهر الکترونیک می باشد. از این رو، با مرور ادبیات موضوع، که به بررسی عوامل و چالش های تاثیر گذار برای اجرای شهر الکترونیک می پردازد، عوامل موثر اصلی استخراج گردیده است. این عوامل شامل زمینه های سیاسی، اجتماعی، فنی(تکنولوژیکی)، سازمانی و فردی می باشند. برای تحقق اهداف تحقیق از روش ترکیبی – کمی پرسشنامه و کیفی مصاحبه – استفاده شده است که یکی از جنبه های نوآورانه این تحقیق به شمار می رود. پرسشنامه ای در نظر گرفته شده که روایی و پایایی آن تایید شده است. جامعه آماری این پژوهش را 120 نفر از پرسنل سازمان های شهری سبزوار تشکیل می دهند. در مرحله بعد، میزان ارتباط عوامل با پیاده سازی شهر الکترونیک و همچنین چالش های ممکن، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار amos، تعیین گردیده است. در جهت ارزیابی تکمیلی و مشخص نمودن چالش های اصلی، مصاحبه های انجام گرفته با 7 تن از کارشناسان شهرداری که به روش گلوله برفی (snowball sampling) نمونه برداری شد، به روش آنالیز موضوعی (theme analysis) تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آمادگی پایین شهر سبزوار برای پیاده سازی شهر الکترونیک و نیاز به توجه بیشتر به عوامل تاثیر گذار به خصوص عامل سیاسی در این زمینه می باشد. در این زمینه صرف بودجه کافی در سازمان ها در جهت تحقق به اهداف شهر الکترونیک و پذیرش و درک اهمیت اجرای شهر الکترونیک توسط مدیریت سازمان ها در اولویت می باشد.
نازی جوادی نژاد امیدعلی خوارزمی
تعیین زیرساخت های لازم جهت جریان دانش در سازمان های امروزی امری ضروری می نماید. چهار بعد رهبری، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی در پژوهش های مختلف نه تنها به عنوان ابعاد اصلی پیاده سازی موفق مدیریت دانش، بلکه به عنوان پایه های اصلی آن نیز در نظر گرفته شده اند؛ و در پژوهش های مختلف به لزوم بکارگیری تفکر سیستمی جهت درک بهتر روابط بین این چهار بعد و در نتیجه پیاده سازی مدیریت دانش اشاره شده است. هدف این پژوهش پیاده سازی مدیریت دانش بر اساس تفکر سیستمی در سازمان سرمایه گذاری و پروژه های مشارکتی شهر شیراز می باشد. با توجه به لزوم بکارگیری تفکر سیستمی در پیاده سازی موفق مدیریت دانش، در این پژوهش سعی شده به عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش با دیدی سیستمی نگریسته شود تا روابط علی و معلولی هر یک از عوامل با یکدیگر و با سیستم کلی در نظر گرفته شود. در این راستا از نرم افزار vensim جهت مدلسازی روابط علی و معلولی استفاده گردیده است. این تحقیق کاربردی، و از دسته تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی ? مرحله ای به منظور تقویت نتایج تحقیق(triangulation) می باشد. در ابتدا توسط مطالعات میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) با 80نفر از مدیران و کارشناسان بخش های مختلف سازمان مربوطه، اطلاعاتی بدست آمد که با آنالیز توصیفی و استنباطی و با نرم افزار spssو lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا با تحلیل عاملی تأییدی اهمیت ابعاد و عوامل مربوط به آنها بررسی، و سپس با استفاده از آزمون t تک نمونه وضع موجود هر بعد ارزیابی شد و در نهایت با آزمون t زوجی مقایسه ایی بین وضع مطلوب و موجود انجام گرفت. همچنین در مرحله بعد با به کارگیری مصاحبه های نیمه ساختاریافته (semi-structured interviews) با 10 نفر از کارشناسان و مدیران مربوطه که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، داده هایی بدست آمد که از طریق آنالیز موضوعی و کدبندی تحلیل شد. سپس با اطلاعات بدست آمده از مطالعات کمی و کیفی، سیستم های اولیه کامل و در نهایت مدل مفهومی تحقیق بر اساس شرایط سازمان مربوطه طراحی گردید. نتایج نشان میدهد که هر کدام از ابعاد یاد شده به صورت یک زیر سیستم عمل میکنند و پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه در گرو ارتباط پویا بین هر چهار زیر سیستم یاد شده است همچنین نتایج تحقیق بیانگر این است که بعد رهبری سازمان از میان ابعاد یاد شده تأثیر بیشتری بر پیاده سازی موفق مدیریت دانش دارد؛ و به طور کلی وضعیت فعلی عوامل کلیدی موفقیت در سازمان یاد شده ضعیف ارزیابی شده است.
جلال محمدی تبار امیدعلی خوارزمی
ایجاد پارک های شهری به عنوان مکان حضور اجتماعی مردم یکی از اهداف مهم مدیریت شهری امروز می باشد. حد مطلوب برای دسترسی به کاربری ها باعث می شود تا کاربری های محلی مانند پارک های محلی، جایگزین پارک های وسیع و منفرد شوند. در این تحقیق هدف اصلی شناسایی و تدوین معیارهای مکانیابی مناسب پارک های منطقه 9 شهرداری مشهد در سه مقیاس همسایگی، ناحیه ای و محلی با تاکید بر اصول طراحی پایدار و اصول الگوی تخصیص کمینه فاصله می باشد و به دنبال آن اهداف دیگری مانند ارزیابی وضع موجود فضای سبز منطقه و بررسی و تحلیل کمبودها، تعیین سازگاری و عدم سازگاری کاربری فضای سبز با سایر کاربری های موجود و کم کردن و به حداقل رساندن فاصله تمام افراد منطقه 9 جهت برخورداری از پارک ها و فضای سبز مد نظر محقق قرار گرفته است. لذا با استفاده از روش و ابزار گردآوری اطلاعات مبتنی بر بنیادهای نظری اکتشافی به دو صورت اسنادی و میدانی، پس از بررسی کمبودها و تحلیل وضع موجود منطقه، 10 معیار برای بررسی محدوده های مناسب جهت احداث پارک انتخاب شده است. تحقیق حاضر بصورت کمی و کیفی انجام شده است و با استفاده از نرم افزارgis و مصاحبه های تخصصی با کارشناسان انجام گرفته است. در جهت ارزیابی تکمیلی و مشخص نمودن شاخص ها و معیارهای مهم در تعیین مکان پارک ها، مصاحبه های انجام گرفته با 11 تن از کارشناسان که به روش گلوله برفی (snowball sampling) در سه بخش دانشگاه، شهرداری و سازمان پارک ها و فضای سبز نمونه برداری شدند و به روش آنالیز موضوعی (theme analysis) تحلیل شد. سپس با استفاده از نقشه های موجود در طرح های فرادستی جامع و تفصیلی و همچنین برداشت های میدانی به بررسی معیارها و تطبیق آنها با محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. تکنیک مورد استفاده، سیستمهای فضایی پشتیبانی چند معیاره sdss است و تجزیه و تحلیل اطلاعات و روی هم اندازی و تطبیق لایه های اطلاعاتی در محیط gis صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که مهمترین معیار در مکان یابی پارک ها نزدیکی به مراکز ثقل جمیعت می باشد. همچنین حدود 1/32 متر مربع کمبود سرانه فضای سبز در منطقه وجود دارد که با توجه به جمعیت منطقه، سطح مورد نیاز برای این کاربری بایستی معادل 86/4 هکتار باشد که براین اساس نیز 52/8 هکتار کمبود سطح در منطقه برای این کاربری وجود دارد.
فاطمه قاسمی محمد لگزیان
با توجه به اینکه به کارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات درقالب خدمات الکترونیک شهری مزایای قابل توجهی را هم برای تامین کنندگان خدمات الکترونیک و هم برای استفاده کنندگان از خدمات ارائه می دهد، اما با این وجود توسعه و پیاده سازی خدمات الکترونیک به خصوص در کشورهای درحال توسعه با موانع و چالش هایی همراه است که بررسی این موانع و ارائه راهکارهای موثر در این زمینه می تواند بسیار اثربخش باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع و راهکارهای توسعه خدمات الکترونیک به شهروندان از منظر مدیران شهری در شهرداری مشهد انجام پذیرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران در مجموعه سازمان های شهرداری مشهد است که در زمینه خدمات الکترونیک دارای تخصص، تجربه و نقطه نظراتی بوده اند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های انفرادی نیمه ساختاریافته با افراد مورد مطالعه که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، جمع آوری شد. در این پژوهش با توجه به اصل اشباع نظری مجموعاً 12 مصاحبه انجام شده است. مصاحبه های انجام شده به صورت کلمه به کلمه پیاده سازی و تحلیل شد. بر اساس تحلیل های صورت گرفته، موانع توسعه خدمات الکترونیک در جهار بعد سیاسی و قانونی، سازمانی و اجرایی، تکنولوژیکی و فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، در هر یک از این ابعاد، طبقات توصیفی و راهکارهای پیشنهادی در جهت رفع موانع موجود ارائه شده است.
لیا شاددل براتعلی خاکپور
با افزایش رشد جمعیت شهری نه تنها لازم است بر وسعت شهرها افزود بلکه می بایست شهرهای جدیدی ساخت که مجهز به آخرین فناوری های هوشمند باشند.امروزه فناوری اطلاعات به عنوان عمده ترین محور تحول مطرح شده و دستاوردهای ناشی از آن در زندگی مردم تاثیرگذار است که می توان از نتایج آن شهرالکترونیک را نام برد. شهرالکترونیک یک واقعیت است که در تطابق با نیازهای مردم و جامعه می بایست حضور داشته باشد. اگر امروزه ما این نیازها چشم پوشی کنیم بایستی در آینده هزینه های زیادی را برای انجام آنها پرداخت کنیم.هدف اصلی تحقیق امکان سنجی استقرار شهرالکترونیک در بجنورد می باشد که جهت رسیدن به این هدف نیازمند شناسایی چالش ها و عوامل موثر در توسعه شهرالکترونیک بجنورد و مدل سازی عوامل موثر در قالب تفکر سیستمی هستیم. روش تحقیق ، توصیفی_تحلیلی و استنباطی است. ابتدا با بررسی ادبیات موضوع ، شاخص های مرتبط با پیاده سازی شهرالکترونیک استخراج و این شاخص ها در 5 مجموعه فردی ، اجتماعی ، سازمانی ، تکنولوژیکی و سیاسی تقسیم بندی گردیدند. برای درک روابط علی و معلولی این عوامل از روش کیفی تفکر سیستمی بر مبنای مطالعات اسنادی استفاده شد که منجر به طراحی 5 زیرسیستم فردی ، اجتماعی ، سازمانی ، تکنولوژیکی و سیاسی و یک سیستم کلی که در نتیجه ارتباط این زیرسیستم ها می باشد با استفاده از نرم افزار vensim گردید. سپس پرسشنامه ای جهت تعیین وضعیت شاخص های مورد نظر و تاثیر آنها در پیاده سازی شهرالکترونیک بین شهروندانی که جهت دوره شهروند الکترونیک ثبت نام کرده بودند و مدیران شهری توزیع گردید. در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار spss به بررسی نظرات پرسش شوندگان پرداخته شد تا نهایتا عوامل موثر و چالش های موجود در محیط های فردی ، اجتماعی ، سازمانی ، تکنولوژیکی و سیاسی شناسایی و الویت بندی گردند. همچنین تاثیر عوامل اجتماعی از منظر مدیران شهری و شهروندان مقایسه گردید. آنالیز داده ها با روش های توصیفی و استنباطی (روش من ویتنی) انجام شد و با استفاده از نتایج بدست آمده پرسش نامه ای نیمه ساختار یافته جهت انجام مصاحبه و اخذ نظرات کارشناسان در این حوزه طراحی و با 4 نفر از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند مصاحبه شد و داده هایی بدست آمد که از طریق آنالیز موضوع و کدبندی تحلیل شده است. سپس با اطلاعات بدست آمده از مطالعات کمی و کیفی ، سیستم های اولیه بر اساس شرایط شهر بجنورد تکمیل گردیدند و از ارتباط سیستم های تکمیل شده مدل نهایی سیستمی بر اساس شرایط شهر بجنورد رسم گردید. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل موثر در هریک از این محیط های فردی ، اجتماعی ، سازمانی ، تکنولوژیکی و سیاسی به ترتیب تجربه قبلی افراد در استفاده از خدمات الکترونیک ، آموزش شهروندان ، آموزش مدیران ، حفظ امنیت و حریم شخصی کاربران و حمایت از سوی مقامات بالای دولتی می باشد. در مقایسه نظرات هر دو گروه شهروندان و مدیران شهری معتقد به تاثیر متغیرهای سن ، هنجارهای ذهنی افراد ، توجه به تدوین برنامه آموزشی و حمایت دولت از طریق کارگاه و سمینار در پیاده سازی شهر الکترونیک هستند. همچنین در زمینه چالش های شناسایی شده می توان گفت که در محیط فردی اضطراب افراد هنگام مواجهه با رایانه ، در محیط اجتماعی عدم حمایت دولت از طریق کارگاه و سمینار ، در محیط سازمانی مقاومت در برابر تغییر فرهنگ ، در محیط تکنولوژیکی آماده نبودن زیرساخت های لازم برای اینترنت پر سرعت و در محیط سیاسی عدم حمایت های مالی به عنوان چالش وجود دارند. بر اساس نتایج بدست آمده می توان گفت که شهر بجنورد از لحاظ استقرار شهرالکترونیک آمادگی لازم را ندارد.
علیرضا مرادی امیدعلی خوارزمی
برندینگ شهری فرآیندی است که در عصر جهانی شدن به شهرها کمک می کند تا بتوانند با تکیه بر مزیتهای رقابتی پایدار و هویت خود، به جذب جمعیت ماهر و افزایش میزان حس تعلق و رضایت شهروندان فعلی، جذب گردشگر و سرمایه گذار بپردازند. همه این موارد برای توسعه و پیشرفت اقتصادی یک شهر لازم است.با این وجود، یکی از گامهای کلیدی و آغازین برای خلق برند برای هر شهر، ارزیابی تصویر شهر موجود است. دراین گام باید ابعاد و عوامل مهم و تاثیرگذار بر تصویر شهری شناخته و ارزیابی شوند. باید توجه داشت که در فرآیند برندینگ شهری و شناخت ابعاد تصویر شهری باید به مزیت رقابتی شهرتوجه شود. از این رو با توجه به مزیت های رقابتی بالقوه اصفهان و نیز تاکید برنامه ریزان این شهر بر توسعه محور گردشگری و تبدیل ساختن این شهر به عنوان یکی از مقاصد گردشگری برتر در ایران و جهان، این پژوهش با هدف بررسی و عوامل موثر بر ابعاد تصویر شهری اصفهان در جهت طراحی برند این شهر انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از روش ترکیبی کمی پرسشنامه و کیفی مصاحبه استفاده شده است که یکی از جنبه های نوآورانه این تحقیق به شمار می رود. لازم به ذکر است که با هدف بررسی ضرورت ایجاد برند برای اصفهان و نیز ارزیابی ابعادی که همپوشانی بیشتری با محور گردشگری دارد به تحلیل موضوعی جلسه هم اندیشی و مصاحبه های تفصیلی پرداخته شد و در ادامه ارزیابی وضعیت کنونی و میزان تاثیرگذاری ابعاد بر تصویر شهری، تحلیل داده های پرسشنامه که به ترتیب بین 300 شهروند، 50 کارشناس و 50 گردشگر توزیع شدند، اهمیت یافت. سپس با استفاده از آمار استباطی و آزمونهای کروسکال والیس، ویل کاکسون و رگرسیون چند متغیره به مقایسه نظرات کارشناسان، شهروندان و گردشگران و ارزیابی وضعیت تصویر کنونی شهر پرداخته شد. در نهایت نیز جهت ارزیابی تکمیلی و ارائه راهکارها مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای به روش اشباع نظری تعبیه و با 9 کارشناس از معاونتهای مختلف? صورت پذیرفت و به روش آنالیز موضوعی تحلیل شد. طبق نتایج این تحقیق تصویر شهر اصفهان از منظر چهار بعد 1- جاذبه های تاریخی،معماری و تفریحی، 2- حمل و نقل و ترافیک، 3- وجهه بین المللی و شناخت از شهر و 4- فرهنگ و مسائل فرهنگی از دیدگاه کارشناسان، شهروندان و گردشگران نسبتا مطلوب ارزیابی شده است هرچند با وضعیت ایده آل فاصله معناداری دارد. همچنین در بیشتر ابعاد شهروندان انتظار وضعیت مطلوب تری را دارند. به نظر می رسد بعد حاذبه های تاریخی، معماری و تفریحی در شهر بیشترین تاثیر را در ارتقای تصویر شهری موجود دارد. همچنین به نظر می رسد وضعیت نگهداری و حفظ آثارتاریخی و میراث فرهنگی، وضعیت ترافیک، عدم توجه به قدرت رسانه ها جهت تبلیغ و معرفی اصفهان و کمبود رویدادهای فرهنگی درخور توجه در سطح شهر اصفهان می توانند در مسیر طراحی برند برای این شهر به عنوان چالش معرفی شوند. علاوه بر این، خشکی زاینده رود و مسائل زیست محیطی شهر، توجه به هویت شهر اصفهان، توجه به برنامه های بالادستی و اجرای آنها در مسیر تبدیل کردن اصفهان به عنوان یک قطب گردشگری از جمله راهکارهایی است که می توانند در سرعت گرفتن مسیر طراحی برند اصفهان کمک کنند.
لیلا جوهری امیدعلی خوارزمی
چکیده: سالمند شدن جمعیت نتیجه ی روندهای متفاوت است. تقریبا تمامی کشورهای دنیا دوره ای را با باروری و زاد و ولد بالا پشت سر گذاشته و یا در حال گذار از آن هستند، طبیعتا تعداد افراد بیشتری نسبت به گذشته همزمان و در یک مقطع به مرحله ی پیری می رسند. بنابراین سالمند شدن جمعیت و مشکلات اقتصادی و اجتماعی متاثر از آن کشورهای جهان را وادار به بررسی راه حل های مختلف به منظور فائق آمدن بر مشکلات مرتبط به مسن شدن جمعیت نموده است. هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت شهر مشهد جهت تبدیل شدن به شهر دوستدار سالمند می باشد. این تحقیق کاربردی و از دسته تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. روش تحقیق به صورت ترکیبی دو مرحله ای جهت تقویت نتایج می باشد. در ابتدا با مطالعات میدانی(پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی) و با مشارکت 384 نفر از سالمندان در سه منطقه ی منتخب از مناطق 13 گانه ی شهرداری مشهد که به شیوه ی خوشه بندی انتخاب شده اند و 43 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری، وضعیت هشت شاخص اصلی شهرهای دوستدار سالمند در مشهد از جمله: فضاهای باز شهری، ساختمان ها و مکان های عمومی، حمل و نقل شهری، ایمنی و سهولت تردد، مشارکت و ارتباطات اجتماعی، احترام اجتماعی، فرهنگی-تفریحی و بهداشتی درمانی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اطلاعات به دست آمده با نرم افزار spss تحلیل و ارزیابی شد که از آزمون های t تک نمونه، آزمون لوین، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شده است. همچنین در مرحله ی بعد با به کارگیری مصاحبه های نمیه ساختاریافته با 14 نفر از مدیران و کارشناسان مربوطه که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، داده هایی به دست آمد که از طریق آنالیز موضوعی و کدبندی تحلیل شد. نتایج کمی و کیفی پژوهش حاضر نشان می دهد که به طور کلی شهر مشهد از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد. در بین شاخص های هشت گانه ی تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان شاخص احترام اجتماعی و ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی در بهترین وضعیت قرار دارد، هرچند که همچنان تا وضعیت ایده آل فاصله وجود دارد. مابقی شاخص ها در حد بسیار ضعیف از دیدگاه سالمندان ارزیابی شده اند. این در حالی است که نتایج کمی و کیفی حاصل از نظرات مدیران شهری بیانگر ایده آل بودن وضعیت شهر مشهد به استثنای شاخص حمل و نقل درون شهری و بهداشتی- درمانی است.
نگین اقبالی امیدعلی خوارزمی
با توجه به جهان رقابتی امروز و نیاز شهرها برای مطرح شدن و ماندگاری در عرصه رقابتی، نگاه به شهر به عنوان یک محصول، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از راه های عنوان شدن در بازار رقابتی جهان، تعریف برند موثر و پایدار برای شهر است، که ضمن معرفی چهره شهر، قادر به جذب مخاطبان باشد. به منظور ورود به عرصه تعریف برند شهری، نیاز است ابتدا شهر به خودشناسی بپردازد و نسبت به پتانسیل ها و ضعف های خود آگاهی یابد. پس از آن، مهم شناسایی عوامل کلیدی در شکل گیری برند شهری است. پژوهش های متعددی در نقاط مختلف دنیا به منظور شناسایی این عوامل کلیدی صورت گرفته است که نتایج آن ها، چهار عامل جامع جهت گیری استراتژیک، تصویر شهر، مشارکت ذینفعان و کنترل و پایش را در بر می گیرد؛ که سه عامل اول در مرحله قبل از طراحی برند نقش پررنگی دارند و عامل چهارم در مرحله بعد از طراحی برند شهری نمایان می گردد. این پژوهش به شناسایی عوامل کلیدی در طراحی برند شهری در کلانشهر مشهد می پردازد و از آنجایی که این شهر فاقد برند شهری است، فقط سه عامل اول (جهت گیری استراتژیک، تصویر شهر و مشارکت ذینفعان) موضوع بحث است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-کاربردی به ارزیابی میزان آمادگی شهر مشهد برای طراحی برند شهری بر اساس عوامل کلیدی به کمک مدلسازی معادلات ساختاری می پردازد. بدین منظور در مجموع تعداد 604 پرسشنامه در میان مدیران شهری (50 پرسشنامه)، شهروندان (384 پرسشنامه) و زائران/گردشگران (170 پرسشنامه) توزیع گردید. داده های کمی حاصل از پرسشنامه ها از روش های آزمون نرمال، t-test تک نمونه و زوجی، نمودار راداری و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss و smart pls در چهار مدل مفهومی این پژوهش (مدل مدیریت شهری، مدل شهروندان، مدل زائران/گردشگران و مدل مشترک) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدل مدیریت شهری بیانگر اهمیت بعد فرعی وجود ضوابط و مقررات زیست محیطی کنترلی برای توسعه صنایع در محدوده و حریم کلانشهر مشهد در بعد جهت گیری استراتژیک، بعد فرعی معماری و شهرسازی در بعد تصویر شهر و بعد فرعی مدیریت تعارضات بین سازمان های شامل در مدیریت شهری در بعد مشارکت ذینفعان است. در مدل شهروندان، بعد فرعی فرهنگی-تاریخی و در مدل زائران/گردشگران بعد فرعی معماری و شهرسازی بیشترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داده اند. در نهایت نتایج کلی این پژوهش بر اساس مدل مشترک (حاصل از مجموع نظرات مدیران شهری، شهروندان و زائران/گردشگران)، حاکی از اهمیت بی بدیل بعد اصلی تصویر شهر و بعد فرعی فرهنگی-تاریخی در شکل گیری برند شهری می باشد.
مریم بهاری نیا امیدعلی خوارزمی
مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب می شود. موفقیت و سودمندی سیستم مدیریت دانش وابستگی شدیدی به هماهنگی میان موضوعاتی مثل منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و فناوری اطلاعات دارد. تحقیق حاضر از بعد هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. هدف، بررسی میزان آمادگی پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری نیشابور بر اساس عوامل کلیدی موفقیت، با توجه به اهمیت عوامل و وضعیت فعلی سازمان می باشد که در دو مرحله کمی و کیفی، شامل پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته به منظور تقویت نتایج تحقیق انجام شده است. ابتدا توسط مطالعات میدانی(پرسشنامه) با 110 نفر از مدیران و کارشناسان بخش های مختلف شهرداری نیشابور، اطلاعات بدست آمده با آنالیز توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین در مرحله بعد با به کارگیری مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از کارشناسان و مدیران مربوطه که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، داده هایی بدست آمد که از طریق آنالیز موضوعی و کدبندی تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که از بین شش بعد کلیدی موفقیت(منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، رهبری و فرآیندهای دانشی)، بعد رهبری سازمان، بیشترین تاثیر را در سازمان مربوطه بر پیاده سازی موفق مدیریت دانش دارد؛ به طور کلی وضعیت فعلی عوامل کلیدی موفقیت در سازمان یاد شده ضعیف ارزیابی شده است. و در نهایت با مقایسه بین وضع موجود و وضع مطلوب، نتایج نشان داد، بین وضع موجود و وضع مطلوب در تمامی ابعاد فاصله معناداری وجود دارد، اما فناوری اطلاعات در سازمان مورد مطالعه نسبت به سایر ابعاد در وضع بهتری قرار دارد.
هدی بادپر امیدعلی خوارزمی
امروزه ارتباط مطلوب بین جامعه و دانشگاه به عنوان مقوله ای کارآمد در جهت توسعه پایدار و موفقیت برنامه های آتی یک جامعه ، ضرورتی انکار ناپذیر است. بی شک دو نهاد دانشگاه و مدیریت شهری از مهمترین نهادهای اجتماعی جوامع هستند که در مسیر توسعه نقشی مهم بر عهده خواهند داشت. با توجه به نقشی که این دو نهاد در جامعه بازی می کنند، ارتباط و تعامل آنها نیازمند ساز و کار های ویژه ای است که بدون پرداختن به آن و نیز بدون ایجاد زیر ساخت های مناسب به عنوان حلقه های واسطه این ارتباط، نمی توان برکارآمدی آن دلخوش داشت. لزوم وجود زیرساختهای لازم برای ایجاد ارتباطی پایدار بین دانشگاه ها و مدیریت شهری و عدم اطمینان ناشی از پیچیدگی های محیطی ، پیش بینی آینده را در این ارتباط با مشکل مواجه کرده است به گونه ای که می توان از روشهای آینده پژوهی مانند سناریو نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین جایگزین های ممکن استفاده کرد. هدف از این پژوهش بررسی چالش های ارتباط بین مدیریت شهری و دانشگاه در شهر مشهد و تدوین سناریو ها در شکل گیری ارتباط بین مدیریت شهری و دانشگاه در شهر مشهد و ارائه راهبردهایی در جهت رسیدن به سناریو مطلوب در افق 1404 است. برای رسیدن به این هدف شش گام اصلی سناریو نویسی انجام شد. در مرحله اول با توجه به در نظر گرفتن اهمیت موضوع و مساله موجود، سوالات مطرح گشته است، سپس عوامل کلیدی در مرحله دوم تبیین گشته و در مرحله سوم عوامل موثر بر عوامل کلیدی با پوشش کامل مبانی نظری استخراج گردیده است که با روشهای مرسوم پس از تحلیل آنها، نیروهای پیشران که پایه سناریونویسی هستند استخراج گردیده است. جهت انجام این گام ها مطالعات ترکیبی کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه (در دو بعد درجه تاثیر و عدم اطمینان) از 43 نفر از متخصصین در دانشگاه های فردوسی مشهد ، آزاد اسلامی مشهد و دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در شهر مشهد و 62 نفر از مدیران شهری در قسمت شهرداری و شورای شهر در شهر مشهد نظرخواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیر فریدمن پیشران های بحرانی سناریو تعیین شد. سپس در مرحله چهارم منطق سناریو شکل گرفت. جهت توسعه سناریوها، بررسی پیامدها (مرحله پنجم و ششم) و همچنین تعیین راهبردها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از متخصصین و نخبگان در دانشگاه و مدیریت شهری استفاده شد و جهت تعیین میزان روایی سناریوها با چهار نفر متخصص در حوزه دانشگاه و مدیریت شهری مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سه سناریو برای آینده ارتباط بین دانشگاه و مدیریت شهری در جهت رسیدن به ارتباطی موثر و پایدار قابل تصور است که سناریوی " اتحاد پایدار" به عنوان سناریو مطلوب معرفی شده است. در پایان نیز راهبردهایی جهت رسیدن شهر مشهد به سناریو مطلوب در افق 1404 ارائه گردیده است.
رضا بنکدار امیدعلی خوارزمی
چکیده گردشگری به عنوان یکی از پویاترین فعالیتهای اقتصادی عصر حاضر،نقش مهمی در توسعه پایدار محلی ایفا می کند.این صنعت به عنوان یکی از فرایندهای تولید کننده فضا،از مختصات بنیادین جوامع شهری به شمار می رود که در شهرهای پرازدحام،پرتراکم و آلوده با فعالیتهای سخت و کسالت آور،انسان شهری را قادر به تحمل و تداوم زندگی می کند.محیط های شهری به دلیل تمرکز جمعیت، فشارها وخستگی های ناشی از کار به عنوان مبدا مسافرت گردشگران و از طرف دیگر با امکانات رفاهی، فرهنگی،بهداشتی،بازرگانی و داشتن جاذبه های تاریخی-توریستی به عنوان مقصد توریستها به شمار می آیند. شهر مشهد با داشتن منابع سرشار طبیعی و آثار تاریخی فراوان در بخشهای مختلف شهرستان،همچنین واقع شدن در مسیر ارتباطی بین دو قطب گردشگری کشور(سیاحتی تفریحی شمال و قطب گردشگری زیارتی مشهد مقدس)،همچنین موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد شهرستان،تنوع آب و هوا،برخورداری از تنوع قومیتها و وجود اماکن تاریخی- فرهنگی در سراسر شهر می تواند نقش بسزایی درجذب زائر و گردشگر ایفا نماید و سبب رشد اقتصادی منطقه و کشورشود.هدف از این تحقیق ارزیابی وضعیت زیرساختهای گردشگری شهر مشهد در 5 بعد اطلاع رسانی،خدمات حمل و نقل عمومی،مراکز اقامتی،مناطق تفریحی،گردشگری و خرید و خدمات مالی می باشد.روش انجام این پژوهش،توصیفی– تحلیلی است.نمونه آماری تحقیق حاضر، 348 نفر از زائران و گردشگران شهر مشهد می باشندکه پرسشنامه ای در 5 بعد فوق الذکر بین آنان توزیع شد.اطلاعات به و تحلیلهایی مانند آزمون فریدمن و آزمون من ویتنی انجام شد.نتایج نشان spss دست آمده با استفاده از نرم افزار می دهد که زیرساختهای گردشگری در شهر مشهد در سطح نسبتا مناسبی می باشد،هرچند با وضع مطلوب هنوز فاصله دارد.همچنین نتایج حاکی از عدم اختلاف نظر میان گردشگران داخلی و خارجی در بعضی از ابعاد است،هرچند اولویتها در ابعاد مختلف متفاوت ارزیابی شده است. واژگان کلیدی گردشگری شهری،شهر مشهد،گردشگران و زائران داخلی و خارجی
حسن سپهری فر محمدرحیم رهنما
راهبردتوسعه شهریبا شرایط رشد شدید شهرنشینی،مورد استقبال وکانون توجه مدیران شهرها قرارگرفته است وجایگزینی این رویکردبجای طرح های جامع وتفصیلی درایران می تواندبا نگاهی وسیع وجامع تر به مسائل شهری،آینده ی روشن تری را برای شهرهای کشورمان ایجاد نماید .نکته دقیق دراین رویکرد،توجه واستفاده از نظرات کل شهروندان ،مدیران ونخبگان است وشاخص ها ومفاهیم توسعه ای را درقالب راهبردهای انتخابی برای شهرارائه می نماید. دراین پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبردتوسعه شهری وتحلیل نقاط قوت،ضعف،فرصت ها وتهدیدها وانتخاب بهترین راهبرد توسعه شهراسفراین صورت پذیرفته است.با بهره گیری از مصاحبه های انجام شده با مدیران ونخبگان شهراسفراین وتوزیع پرسشنامه بصورت تصادفی بین شهروندان (حدود400مورد)وبا استفاده ازنرم افزارهایspss،excelوروش های آماری مانندآزمون anova ،آزمونone-sample t test، ،آزمون فریدمن ،آزمون توکی وسایر معیارها وروش های تصمیم گیری چون ماتریسswot،ماتریس ارزیابی داخلی،خارجی وqspm،نظرات ارائه شده به راهبردهای نهایی تبدیل گردیده اند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شهراسفراین بلحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری(cds)دارای وضعیت مطلوبی نیست وگروههای مختلف شهری براین موضوع اتفاق نظر دارند.شاخص قابلیت زندگی49/2،حکمروایی خوب شهری25/2،رقابت پذیری 45/2،بانکی بودن 76/2 ومیانگین شاخص cds درشهراسفراین 48/2 بدست آمده است. اسفراین در موقعیت محافظه کارانه قرارگرفته وبا بررسی راهبردهای درنظر گرفته شده براساس نقاط ضعف وفرصت های پیش روی شهر ونظرسنجی صورت گرفته بوسیله ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی،راهبرد" توسعه گردشگری براساس جاذبه های فراوان(تاریخی،حیات وحش وطبیعی)شهرواحداث مراکزرفاهی واقامتی متناسب باتوجه به دیدگاه ویژه درکشوربه حوزه گردشگری وارتقای توریسم" با مجموع امتیاز 75/13 به عنوان اولویت اول راهبردهای شهراسفراین انتخاب گردیده است.
الهام سادات نبوی محمدرحیم رهنما
شکاف دیجیتال به فاصله بین کسانی که به فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) دسترسی دارند و به طور موثر از آن استفاده می کنند و کسانی که این توانایی را ندارند، اطلاق می شود و هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت شکاف دیجیتال در شهر مشهد و ارائه راهکارهایی جهت بهبود شرایط موجود است. روش پژوهش حاضر توصیفی_ پیمایشی از نوع کاربردی است و جامعه آماری، کلیه شهروندان مناطق 13 گانه شهر مشهد بوده که منطقه 1 ،برخوردار، منطقه 8، نیمه برخوردار، و منطقه 6 شهرداری کم برخوردار می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر برآورد گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که دارای 47 سوال در 2 گروه عمومی و تخصصی می باشد. برای تحیل داده ها از نرم افزار spss20 و آزمون های کالموگرف اسمیرنف، آزمون t تک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه، استفاده شده است.
میلاد عزیزی امیدعلی خوارزمی
یکی از تحولات مفهومی موجود در زمینه برنامه ریزی و مدیریت شهری مفهوم شهر الکترونیک است . ساختار کلی مفهوم اخیر متشکل از دو عنصر کلان سازمان ( نهاد مدیریت) و فناوری اطلاعات و ارتباطات است. شهر الکترونیک، شهری است که اجرای اکثر فعالیت های آن از طریق امکانات مبتنی بر اینترنت و سیستم های الکترونیکی امکان پذیر باشد. بنابراین دارای وابستگی عمیق به زیر ساخت های نرم افزاری و سخت افزاری فناوری است که عمده عملکردهای ان و خدمات شهری در بستر اینترنت و فاوا شکل میگیرد. به منظور کارایی مناسب شهر الکترونیک موضوع همسویی استراتژیک از اهمیت دو چندانی برخوردار است. همراستایی استراتژیک به یکپارچگی و هماهنگی برنامه های کاربردی فناوری اطلاعات و اهداف سازمان اشاره دارد. سازمان فاوا شهرداری کلان شهر مشهد یکی از مهمترین و اساسی ترین نهاد تابعی شهرداری در زمینه برقراری همسویی عملکرد معاونت های مختلف شهرداری با قابلیت ها و الزامات فناوری اطلاعات است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی همسویی استراتژی ها و زیر ساخت های سازمانی و فناوری اطلاعات در ارائه خدمات الکترونیک در سازمان فاوا شهرداری مشهد است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و حجم نمونه 150 نفر از کارشناسان و مدیران سازمان فاوا می باشد. با استفاده از مدل هندرسون و نکاترمن ابعاد زیر ساخت سازمان و فناوری و استراتژی های سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه همسویی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. به منظور بررسی وضعیت همسویی استراتژی ها و زیر ساخت های سازمانی و فناوری اطلاعات و بررسی وضعیت موجود در سازمان مورد مطالعه. به منظور برآورد گویه ها از مقیاس پنج طیفی لیکرت از کاملا موافق تا کاملا ناموافق استفاده شده است.تعداد گویه های مورد نظر برای سنجش فرضیات با توجه به مدل هندرسون در 4 بعد زیر ساخت های سازمانی، استراتژی های سازمانی، زیر ساخت های فناوری و استراتژی های فناوری در مجموع 32 گویه بوده است که نتایج بدست آمده از بررسی پرسشنامه توسط نرم افزار spss و آزمون های نظیر خی دو ،آزمون اسپیرمن و آزمون فریدمن حاکی از ان است که این همسویی و همراستایی از طرف نمونه اماری با 99% سطح اطمینان مورد پذیرش قرار گرفته است و سطح معنی داری متغیر های فوق با استفاده از آزمون خی دو تایید شده است.
مجید وحدتی پور محمدرحیم رهنما
امروزه به پروژه به عنوان مقوله ای پیچیده نگریسته می شود چرا که عوامل متعددی بر آن اثر دارند که مدیر پروژه کنترل محدودی روی برخی از آنها دارد(1992:2، john d. sherman ). چنانچه محل اجرای پروژه نیز محیط شهری باشد، این پیچیدگی افزون گردیده و در نتیجه موجب می شود تا تصمیمات مدیر پروژه تاثیرات غیرمستقیم و غیرخطی در آینده برخود پروژه و محیط آن (مانند شهر محل اجرای پروژه) داشته باشد. شمار متعدد پروژه های شهری که با تاخیرات، مشکلات ترافیکی و ... دست به گریبان هستند گواه این مدعا است. با توجه به این پیچیدگی، شیوه نگرش و مدیریت بر پروژه ها بویژه پروژه های شهری نیز می بایست عوامل متعدد موثر بر پروژه را در نظر بگیرد و نسبت به آنها رویکرد مناسبی را اتخاذ نماید. یکی از مهمترین و اثرگذارترین این عوامل «ذینفعان» هستند. اغلب گروههای مختلف پیش بینی شده یا نشده ای وجود دارند که به عنوان ذی نفعان یک پروژه محسوب شده و می توانند بر اجرا و نتیجه پروژه تاثیر قابل توجهی داشته باشند.این گروه ها افراد یا سازمانهایی هستند که می توانند بر خروجی پروژه تاثیر گذاشته و یا از آن متاثر شوند. از این رو، پروژه های زیر بنایی بزرگی که وارد جوامع شده و بر محیط اثر می گذارند، مستعد افزایش تاثیرات محیطی و محلی هستند. تجارب در بسیاری از کشورها حاکی از این است که تاسیسات زیر بنایی نظیر: دفع فاضلاب، حمل و نقل و تولید انرژی موضوعات بسیار بحث برانگیزی هستند که اغلب باعث بروز تضاد بین عموم مردم، شهرها، صنعت، سازمانهای زیست محیطی، موسسات عمومی و حتی مجلس می گردد.(صبحیه و همکاران،1:1389). شهر مقدس مشهد بعنوان دومین کلانشهر مذهبی جهان در شمال شرقی استان خراسان رضوی بین دو رشته کوه هزار مسجد درشمال و بینالود درجنوب قرار دارد.مساحت این شهر 270 کیلومتر مربع و طبق سرشماری سال1390جمعیت آن بیش از 3 میلیون نفر می باشدکه نیمی از جمعیت استان را تشکیل می دهد.(پرتال استانداری خراسان رضوی- سال 1391) وجود بارگاه ملکوتی هشتمین امام شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحـّیه والثناء) و سایر جاذبه های توریستی موجب گردیده سالانه بالغ بر 20 میلیون زائر و مسافر از اقصی نقاط جهان به این شهر عزیمت نمایند. در حال حاضر شهر مقدس مشهد روزانه 5/3 میلیون جابجایی سفر دارد که این میزان طی 10 سال آینده به 5 میلیون جابجایی در روز می رسد.(هفتمین آمارنامه مشهد، سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد)
ناعمه نصرالهی امیدعلی خوارزمی
اغلب تصور می گردد که برندها تنها به کالاها و خدمات در بازار محدود می شوند؛ در حالیکه از برند می توان به عنوان ابزاری توانا در صنعت گردشگری نیز بهره جست. برندینگ مقصد مناسب نیازمند پیش زمینه هایی می باشد که شناخت تصویر شهر از دید گردشگران یکی از آنها می باشد. تصویر از یک مقصد گردشگری دارای نقش و تاثیر مهمی در فرآیند تصمیم گیری، انتخاب مقصد و رفتار گردشگران می باشد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر تصاویر شناختی، احساسی و منحصر به فرد مکان بر وفاداری گردشگران و همچنین سنجش وضعیت موجود هر یک از سه بعد تصویر شامل می باشد با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش تاثیر مثبت هر یک از ابعاد شناختی، احساسی و منحصر به فرد تصویر شهر بابلسر بر وفاداری گردشگران تایید شد
راضیه السادات میرجعفری محمد اجزاء شکوهی
انقلاب دولت الکترونیک قابلیت آن را دارد تا بخش دولتی را تغییر شکل دهد و رابطه میان دولت و شهروندان را از نو پایه ریزی نماید. چنین دولتی موقعیتی را فراهم می آورد تا ارائه خدمات به شهروندان را بهبود بخشد. لذا با توجه به اینکه به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب خدمات الکترونیک شهری مزایای قابل توجهی را هم برای تأمین کنندگان خدمات الکترونیک و هم برای استفاده کنندگان از خدمات ارائه می دهد، ازاین جهت پژوهش حاضر باهدف مطالعه تطبیقی مناطق شهرداری یک و شش شهر مشهد در جهت ارائه خدمات الکترونیک انجام پذیرفته است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که از منابع کتابخانه¬ای- اسنادی، پرسش نامه و پیمایش¬های میدانی جهت گردآوری اطلاعات موردنیاز استفاده گردیده است. ازآنجایی که دیدگاه شهروندان و مدیران شهری در مورد وضعیت موجود ابعاد موثر در ارائه خدمات الکترونیک در مناطق موردمطالعه شهر مشهد مقایسه شده است، حجم نمونه در این پژوهش 383 نفر از شهروندان مناطق مورد مطالعه و 32 نفر از مدیران شهری هست. روش تحلیل داده¬ها به دو طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و از نرم افزار spss وcelx eجهت تجزیه وتحلیل اطلاعات بهره برده شد. جهت تحلیل دیدگاه¬های شهروندان و مدیران از آزمون های فریدمن (friedman test)، من- ویتنی (u mann whitney)، کروسکال والیس (kruskal wallis test) و ضریب همبستگی پیرسون (pearson) بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می¬دهد که مهم ترین عوامل موثر در ارائه خدمات الکترونیک از نظر هر سه گروه شهروندان منطقه یک، شهروندان منطقه شش و جامعه مدیران با یکدیگر متفاوت هست، ولی در هر سه گروه در مرحله اول بعد اجتماعی دارای بیشترین اهمیت در ارائه خدمات الکترونیک هست. نتایج همچنین نشان می دهد که وضعیت کنونی عوامل موثر در ارائه خدمات الکترونیک به شهروندان در مناطق یک و شش شهر مشهد مطلوب نیست و میزان تاثیر درک شده در هر یک از ابعاد موثر در ارائه خدمات الکترونیک به صورت زیاد ارزیابی شده است. همچنین بین نظر مدیران و شهروندان در ارائه خدمات الکترونیک در مناطق مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد.
احسان پیله وران براتعلی خاکپور
افزایش جمعیت شهرنشین و نیازمندی به ایجاد مراکز شهری جدید-که بتواند جمعیت مازاد در شهرهای بزرگ را در خود جای دهد،از عوامل موثر در احداث شهرهای جدید بوده است.ایجاد چنین شهرهایی در دوران معاصر با نظریه باغشهر هاوارد در سال 1898 مطرح شد.با توجه به رشد شهرنشینی در قرن حاضر موضوع ایجاد شهرهای جدید به عنوان یک ضرورت در جهت جذب سرریز جمعیت شهری و به منظور تمرکززدایی جمعیت و اشتغال در جهان و از جمله در ایران مطرح و اجرا شده است.هدف از این تحقیق بررسی و ارزیابی عوامل تاثیرگذار در جمعیت¬پذیری شهر جدید گلبهار می¬باشدکه در5 بعد ویژگیهای اجتماعی،اقتصادی،رضایت و تعلق خاطرساکنان،وضعیت خدمات موجود درشهر جدید و مشارکت می¬باشد.روش انجام این پژوهش،توصیفی– تحلیلی است.نمونه آماری تحقیق حاضر،380 نفر از ساکنان شهر جدیدگلبهار می¬باشندکه پرسشنامه¬ای در 5 بعد فوق¬الذکر بین¬آنان توزیع شد. اطلاعات به دست¬آمده با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل¬هایی مانند آزمون من¬ویتنی،آزمون خی¬دو و آزمون کروسکال انجام شد.نتایج نشان می¬دهدکه وضعیت امکانات و تأسیسات موجود در شهر جدید گلبهار در سطح مطلوبی نیستند و با وضع مطلوب فاصله بسیاری دارند.همچنین نتایج،حاکی از عدم موفقیت شهر جدید گلبهار در جذب سرریز جمعیت شهر مشهد بوده است.
رضا قیاسی خالو امیدعلی خوارزمی
فرهنگ سازمانی یکی از جدیدترین مفاهیم در حیطه دانش رفتار سازمانی می باشد و در مطالعاتی که اخیرا روی سازمانهای مختلف در دنیا انجام می شود این مولفه بسیار مورد بحث و نظر قرار گرفته است . نتایج حاصل از این مطالعات نشان می دهد که فرهنگ سازمانی تأثیر زیادی بر بهره وری در سازمانها دارد. هدف از پژو هش حاضر سنجش و ارزیابی فرهنگ سازمانی با استفاده از مدل دنیسون در منطقه 3 شهرداری مشهد می باشد . ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه استاندارد دنیسون بود که چهار بعد و دوازده شاخص فرهنگ سازمانی را مورد بررسی قرار می داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در قسمت وضع موجود تمام شاخصها زیر و نزدیک متوسط بودند و اختلاف قابل توجه و معناداری بین وضعیت موجود و مطلوب دیده نشد. همچنین ضعیف ترین شاخص ،اهداف و مقاصد در بعد رسالت مداری بود.
علیرضا بیدخوری امیدعلی خوارزمی
شهر هوشمند واقعیتی است که باتوجه به گسترش روز افزون ابزار فناوری اطلاعات در شهرها و در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید شهروندان در زندگی شهری آنان، پا به عرصه حضور می گذارد. به منظور انجام پژوهش، بعد از شناسایی و تعیین مدل مفهومی جابجایی هوشمند، دو گام اساسی طی شد. ابتدا وضع موجود جابجایی هوشمند در شهر مشهد با کمک شاخص های شناسایی شده جابجایی هوشمند با استفاده از دو روش کمی و کیفی سنجیده شد تا بتوان مقادیر و موضوعات استخراج شده را با یکدیگر مورد مقایسه قرار داده و به درک درستی از وضعیت فعلی جابجایی هوشمند در مشهد نائل شد. در گام دوم که مرتبط با آینده پژوهی در کلانشهر هوشمند می باشد از روش سناریو نویسی استفاده گردید و با استفاده ازشاخص های جابجایی هوشمند و عوامل موثر بر آن ها، اطلاعات مربوط به این عوامل در دو بعد اثرگذاری و عدم قطعیت از خبرگان دانشگاهی و دست اندرکاران مدیریت شهری با کمک پرسشنامه اخذ گردید، سپس بررسی روایی پرسش نامه ها به کمک نظرات اساتید دانشگاهی و پایایی آن ها با کمک آزمون آلفا کرونباخ انجام شد. با استفاده از آزمون های ناپارامتریک کای اسکوئر و فریدمن ارزش هر یک از عوامل موثر بر عوامل کلیدی جابجایی هوشمند تعیین گردید و به این ترتیب پیشرانهای بحرانی برای نوشتن سناریوها به دست آمد و منطق سناریو در دو بعد "افزایش دسترسی ها" و"کاهش آلودگی های هوا و محیط زیست" شکل گرفت. چهار سناریو در این زمینه تحت عناوین : شهرتدبیر طلایی، شهر نیمه تمام، شهر سایه روشن و شهر مهجور نگاشته شد و سپس این سناریوها در اختیار خبرگان قرار گرفت تا ضمن تعیین میزان روایی سناریوها، نظرات و دیدگاه های آینده هر سناریو را بیان نمایند تا بتوان به کمک آن روایت هر سناریو را نوشت، در قسمت پایانی با کمک نظرات ارائه شده توسط خبرگان داستان سناریوها ، راهبردها و پیامدهای هرکدام شرح داده شد. نتایج تحقیق در گام اول نشان داد که علیرغم وجود زیرساخت های نسبتا خوب فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلانشهر مشهد، هنوز هوشمندی نتوانسته به مطلوبیت لازم برسد و مراحل سه گانه مدل تکاملی شهر هوشمند بطور ناقص طی شده است. همچنین در گام دوم، از چهار سناریوی نوشته شده برای کلانشهر هوشمند مشهد سناریوی" شهر تدبیر طلایی" سناریوی مطلوب می باشد و در آن کاهش آلودگی های هوا و محیط زیست و افزایش دسترسی ها توامان وجود دارد. در پایان راهبردهایی جهت رسیدن کلانشهر مشهد به سناریوی مطلوب در افق 1404 ارایه گردید.
بهاره دهقانی امیدعلی خوارزمی
مبلمان شهری بعنوان یکی از عناصر مطرح در فضای شهری و بعنوان عنصری از کل شهر تجلی دهنده ساختار و هویت شهر می باشند، در واقع مبلمان شهری از آن جهت که موجب بالا رفتن کیفیت زندگی شهری و زمینه شکوفایی خلاقیت در شهروندان می شوند، از اهمیت بالایی بر خوردارند، که نیاز به توجه ویژه دارند. در این پژوهش هدف، ارزیابی وضعیت مبلمان شهری در شهر مشهد و مطالعه موردی مناطق 1و6 می باشد، که برای این ارزیابی پس از بررسی ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر مبلمان شهری در مطالعات، تحقیقات و پژوهش های انجام شده در این زمینه در داخل و خارج از کشور و همچنین بررسی و مطالعه نظر کارشناسان و صاحبنظران مطرح دنیا در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری، در قالب چارچوب نظری پژوهش به 5 بعد اساسی و موثر در ارزیابی شامل (تمایل و نظر شهروندان، انعطاف پذیری، امنیت، عملکرد، پیوستگی و اتحاد) رسیدیم که مدل مفهومی پژوهش نیز بر اساس این ابعاد و مبانی نظری پژوهش شکل گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده و جامعه آماری، شامل شهروندان مناطق مورد مطالعه می باشد. نمونه آماری شامل 384 نفر که به ترتیب 157 عدد در منطقه یک و 227 عدد در منطقه شش انتخاب شدند و پرسشنامه ای شامل 44 سوال بر اساس مبانی نظری و مدل مفهومی پژوهش طراحی، توزیع و جمع آوری گردید. پس از آزمون نرمال بودن داده ها از تستهایی نظیر یومن ویتنی، ویلکاکسون، فریدمن و آزمون دوجمله ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در 5 بعد مورد بررسی در این تحقیق، وضعیت موجود نامطلوب بوده و نتایج ارزیابی مقایسه ای نشان می دهد منطقه یک در بعد امنیت مطلوبتر و منطقه شش در بعد تمایل و نظر شهروندان مطلوبتر می-باشد. بطور کلی از دیدگاه شهروندان موثرترین عامل در بعد تمایل شهروندان، میزان رعایت نظم ظاهری مبلمان شهری است، در بعد انعطاف پذیری، ماندگاری و دوام مبلمان شهری، در بعد عملکرد، انتخاب و استقرار مناسب مبلمان شهری، در بعد امنیت، رعایت ایمنی کافی در نصب مبلمان شهری و در بعد پیوستگی و اتحاد، اولویت بندی مبلمان شهری در نصب و جانمایی آنها موثرترین عامل می باشد. شهروندان بطور کلی از وضعیت موجود مبلمان شهری در تمامی ابعاد رضایت نسبی دارند اما وضعیت مبلمان شهری در مناطق مورد مطالعه در تمامی ابعاد متفاوت است.