نام پژوهشگر: فاطمه سادات طاهری

نقد و بررسی خمریه سرایی در دیوان های رودکی، منوچهری، عطار و خاقانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  خدیجه حمیدی   سید محمد راستگو

شاعران برای بیان هرچه بهتر دیدگاه ها، اندیشه ها و دریافت های خویش از هر پدیده ای بهره می جویند و به همین دلیل است که سروده های آنان مسائل و مقولات گوناگون مذهبی، اجتماعی، علمی، آداب و رسوم و ... را بازتاب می دهد و محققان را در رشته های گوناگون به کار می آید. یکی از موضوعاتی که در شعر فارسی بازتاب گسترده ای دارد، باده و وابسته های آن است. این بازتاب تا آنجاست که زمینه ی پدید آمدن نوع ادبی خاصی شده است که آن را خمریه و گونه ی ویژه ای از آن را ساقی نامه نامیده اند. در این پژوهش پس از بحث و بررسی هایی درباره ی خمریه و زمینه و پیشینه ی آن، این نوع ادبی را در شعر چهار شاعر فارسی زبان ـ رودکی، منوچهری، خاقانی و عطار ـ بررسی کرده ایم و جایگاه و بازتاب باده را در سروده های آنان نشان داده ایم. دلیل انتخاب این چهار شاعر، جز محدود ساختن موضوع، این است که باده در شعر فارسی به سه نوع متفاوت تقسیم پذیر است: انگوری، عرفانی و ادبی. باده ی انگوری در شعر رودکی و منوچهری نمود بسیار آشکاری دارد و باده ی عرفانی در شعر عطار و باده ی ادبی و هنری در شعر خاقانی. انتخاب رودکی و منوچهری از این رو نیز هست که رودکی پدر شعر فارسی است و نوع ادبی خمریه در شعر او شکل گرفته است و در شعر منوچهری به اوج می رسد. در این تحقیق جز بررسی هایی درباره ی انواع سه گانه ی باده، کوشیده ایم تا بازتاب باده و وابسته های آن را در سروده های این چهار شاعر، زیر عناوینی چون نام های باده، ظروف باده، ویژگی های باده، آداب و رسوم مربوط به باده نوشی و ... نشان دهیم و سپس تصویرسازی هایی که به ویژه در شعر خاقانی آمده است را بررسی کنیم، همان گونه که فهرستی از ترکیباتی که با باده و وابسته های آن از سوی این شاعران ساخته شده، اشاره آورده ایم. در پایان نیز، آمار دقیقی از میزان کاربرد نام های گوناگون باده و ظروف آن در دیوان شاعران مورد بحث و همین طور پربسامدترین این نام ها با رسم نمودار، به دست داده ایم.

بررسی تطبیقی شخصیت و شخصیت پردازی دو رمان بامداد خمار و شب سراب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  کوثر گنجی ارجنکی   فاطمه سادات طاهری

ادبیات داستانی نیز چون دیگر انواع ادبی همواره در پهنه ادبیات فارسی از جایگاه والایی برخوردار بوده است؛اما ادبیات داستانی به معنای مصطلح امروزی پس از انقلاب مشروطه و آشنایی ایرانیان با فنون داستان نویسی غربی در ادبیات فارسی رواج پیدا کرد که با وجود گذشت زمان، هنوز یکی از رایج ترین انواع ادبی در ادبیات ایران و جهان است. تمام گونه های داستان اعم از کوتاه، متوسط و بلند حتی داستان کوتاه کوتاه دارای مواد خاصی هستند که آنها را می سازند، که اصطلاحآ آنها را "عناصر داستان" می نامند و مهمترین این عناصر" شخصیت" نام دارد، که در واقع سازنده داستان است و درون مایه داستان را منتقل می کند و بدون حضور وی نمی توان داستان را ساخت و حتی اگر بتوان داستان یا حادثه ای را ایجاد کرد، تآثیر زیادی بر خواننده نمی گذارد. نویسنده باید در سیر پیشرفت داستان گفتگو،کنش، خصوصیات ظاهری، روانی و اخلاقی شخصیتهایش را به خوبی به خواننده بشناساند تا در شخصیت پردازی و در نتیجه داستان نویسی موفق باشد. یکی از پر فروش ترین و محبوبترین رمان های عامه پسند دو دهه اخیر، رمان "بامداد خمار" اثر "فتانه حاج سید جوادی(پروین)" است.این کتاب که در تابستان 1373 برای اولین بار چاپ شده تا کنون 54 بار با شمارگان پنج هزار و ده هزار تجدید چاپ شده است و همچنین ترجمه آلمانی آن با شمارگان پنجاه هزار به فروش رسیده است، که این امر نشانه محبوبیت این داستان است. پس از انتشار این رمان و استقبال فراوان از آن در سال 1375 نویسنده دیگری با نام مستعار"ناهیدا.پژواک" با این عقیده که به شخصیت دوم بامداد خمار؛ یعنی "رحیم" ستم شده و این مطالب تحت تاثیر بدبینی های "محبوبه" شخص اول آن داستان نگاشته شده به نوشتن رمانی در جواب آن با نام "شب سراب" پرداخت که در این رمان رحیم راوی و شخص اول داستان است.این کتاب نیز 20 بار تجدید چاپ شده است.نگارنده در این پایان نامه تلاش کرده با بررسی تطبیقی شخصیت و شخصیت پردازی دو رمان، به عنوان مهمترین عنصر داستان نویسی، نتیجه گیری کند که کدام یک از این دو نویسنده در رمان نویسی درباره موضوعی که اشتراکات بسیاری دارد، موفقتر بوده اند. این پایان نامه در چهار فصل به این ترتیب نگاشته شده است: فصل اول با عنوان کلیات شامل مطالبی کلی درباره ادبیات داستانی،انواع، عناصر، ویژگی ها، پیشینه و داستان نویسی زنان است. در فصل دوم ابتدا خلاصه ای از رمان بامداد خمار آورده شده، سپس شخصیت های داستان معرفی شده و در پایان انواع شخصیت های داستان و شیوه شخصیت پردازی نویسنده بررسی شده است. فصل سوم خلاصه ای از رمان شب سراب همراه با معرفی و بررسی شخصیت های آن و شیوه شخصیت پردازی ناهید ا.پژواک را در بر می گیرد. در فصل چهارم شخصیتهای دو رمان، تنوع و تعدد آنها و شیوه شخصیت پردازی دو نویسنده به طور تطبیقی شده و علاوه بر آوردن مبحثی با عنوان"نتیجه گیری" در پایان این فصل،خلاصه و نتیجه کل مطالب فصول دوم، سوم و چهارم در جداولی مختصر و گویا برای سهولت در اختیار خواننده قرار گرفته است. کلمات کلیدی: رمان، شخصیت، بامداد خمار، شب سراب

بررسی آداب و رسوم اجتماعی در دارابنامه محمد بیغمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  زینب سادات سیدی مفرد   فاطمه سادات طاهری

پایان نامه حاضر درباره بررسی آداب و رسوم اجتماعی موجود در کتاب دارابنامه مولانا محمد بیغمی نویسنده قرن نهم هجری تدوین شده است. به گفته ذبیح الله صفا در جلد اول کتاب دارابنامه، درباره مولانا بیغمی اطلاعات زیادی در دست نیست اما از قرائن موجود در کتاب می توان فهمید که او از قصاصان قرن نهم بوده¬ است. وی داستان کهنه ای را که مسلما مربوط به پیش از اسلام و بازمانده از هیئت قدیم بود را از حفظ داشت و در حضور جمع می¬خواند و " محمود دفترخان" آن را می¬نوشت و به این ترتیب کتاب دارابنامه ،که در اصل باید "فیروزشاه نامه" یا "کارنامه فیروز شاه پسر داراب"نامیده شود، به وجود آمد.یقینا مو لانا محمد بیغمی خود نیز این داستان را از قصاصان دیگر گرفته بود که ایشان نیز سینه به سینه از پیشینیان خود این داستان قدیمی را آموخته بودند. درباره محتوای داستان باید گفت داراب پسر بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب از جمله پادشاهان پایانی سلسله داستانی کیانی است که درباره او از ادبیات پهلوی به بعد داستان هایی مشهوری نقل شده که از آن جمله می¬توان به داستان "دارا و بت زرین" که گویا به زبان عربی بوده¬است، اشاره کرد.این داراب که در داستان های ملی ما پسر بهمن و همای چهرزاد است، پدر دارای دارایان آخرین پادشاه کیانی بود، لیکن در این کتاب فرزندش "فیروز شاه" نامیده می شودکه پادشاهی جهانگشا است که داستان حول او زندگی وی می چرخد. با توجه به تاثیر متقابل ادبیات و جامعه بر یکدیگر بویژه اثرگذاری تحولات اجتماعی بر ادبیات داستانی،که خود برشی از زندگی اجتماعی است در این پایان نامه کوشش شده آداب و رسوم اجتماعی مطرح شده در دارابنامه بیغمی، بدقت استخراج و دسته بندی شود تا از این طریق بخشی از آداب و رسوم رایج در عصر نویسنده برای خوانندگان مشخص شود. براساس محتوای داستان، آدابی که در این پژوهش استخراج شده¬اند؛ عبارتنداز: آداب جنگاوری، نامه نگاری، مذهبی، شکار , عزاداری ، مرگ و میر ، سفر، اسارت ، طالع بینی ، احترام ، پذیرایی از مهمان ، مجالس بزم ، دربار ، عروسی و ازدواج ، کشور گشایی و علوم غریبه و در پایان هم نتیجه گیری مباحث ارائه شده است.

بررسی تطبیقی اندیشه های مولوی در مثنوی و مضامین فلسفه کی یرکگارد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  راضیه خسروی سرشکی   علیرضا فولادی

تطبیق آرای اندیشمندان ملت¬های گوناگون سبب می¬شود تا به درک مشترکی از نوع بینش آنان برسیم. در پژوهش حاضر به تطبیق آرای مولوی، عارف شرقی، و سورن کی-یرکگارد، فیلسوف غربی، پرداخته¬ایم. روش ما برای این منظور، روش توصیفی و مقایسه¬ای بوده است. نتایج این پژوهش نشان می¬دهد که مولوی و کی¬یرکگارد به عنوان متفکران دینی از دو سوی عالم و در دو زمان ناهمگن، اشتراکات فکری بارزی داشته¬اند، ضمن این¬که آرای آنان از نقاط افتراق نیز بر کنار نیست. این دو متفکر، فرد را در حرکت به سوی تعالی، مسئول سرنوشت خود می¬دانند و معتقدند انسان با علم و انتخاب می¬تواند به سر منزل مقصود که همانا سعادت است، برسد. دو بُعدی بودن انسان، مراتب انسانی و مراحل کمال، نکات دیگری است که هر دو با تعابیر گوناگون بدان تصریح کرده¬اند.

بررسی اداب و رسوم خانقاهی در برجسته ترین متون منثور عرفانی در قرن های پنجم و ششم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  زهرا کوچکی سنجانی   فاطمه سادات طاهری

چکیده عرفان و تصوف اسلامی از دیرباز در ایران و ادبیات فارسی نمودی ویژه داشته به گونه ای که موجب آفرینش نوع ادبی بی نظیری به نام ادبیات عرفانی در ادبیات فارسی شده است. از نکته های خاصی که در مطالعه دوره های مختلف تصوّف مورد توجه واقع می شود، وجود خانقاه به عنوان مکانی برای اقامت و تجمع صوفیان است. خانقاه ها مکانی بودند که علاوه بر تعلیم و تربیت، مریدان و پیروان تصوف در رشد و تکامل عرفان و تصوف نیز نقش مهمی داشتند. ساکنان خانقاه اعم از مقیمان و مسافران رعایت آداب و رسوم خاصی را بر خود واجب می دانستند و با رعایت این آداب و رسوم به هدف والای خود که همان پالایش باطن و آراستگی اخلاق و وصول به حضرت حق است، دست می یافتند. در این پایان نامه سعی شده آداب و رسوم خانقاهی در کتب منثور متصوفه در سده های پنجم و ششم هجری که گاه به دلیل پیوستگی مطالب کتب قرون بعد را نیز در برگرفته، بررسی شود؛ از این رو در فصل کلیات بعد از تبیین عرفان و ابعاد مختلف آن که شامل عرفان نظری و عملی است به تعریف تصوف و وجوه اشتقاق و پیشینه آنها پرداخته شده است. در فصل دوم تاریخچه پیدایش و فواید تأسیس خانقاه و مراکز مشابه با آن، منابع مالی خانقاه و شیوه تأمین آن بیان شده است؛ سپس وظایف شیخ در برابر مرید و متقابلاً وظایف مرید در قبال شیخ و صوفیان دیگر، خدمات ویژه خادمان خانقاه نسبت به مقیمان و مسافران و آدابی که خادمان در هر خدمتی ملزم به رعایت آن بودند، مورد بررسی قرار گرفته است؛ پس از آن آداب و مقرراتی که ساکنان خانقاه اعم از مسافران و مقیمان باید رعایت می کردند، تبیین شده است؛ چنانکه کسی در انجام این آداب قصور می ورزید، مجازات می شد که منجر به ماجراگویی در حضور شیخ و خانقاهیان می شد که خود آداب خاصی دارد. آداب سماع، ذکر، صحبت، خلوت و چله نشینی، لباس پوشیدن، آدابی که ناظر بر تنبیه و مجازات خطاکاران و آداب عرس از دیگر آداب خانقاهی است که بتفصیل در این تحقیق بررسی و تحلیل شده است. با بررسی این آداب مشخص شد آداب خانقاهی موجود در متون منثور متصوفه قرون پنجم و ششم هجری چون خود عرفان، با آموزه های اسلامی و سنن نبوی(ص) مطابقت دارند و از این رو هم در تعلیم و ارشاد سالکان هم تکامل عرفان اسلامی نقشی بسزا و قابل ملاحظه دارند. کلمات کلیدی: عرفان و تصوف، خانقاه، متون منثور عرفانی در قرن های پنجم و ششم هجری ، آداب و رسوم خانقاه.

گونه شناسی شعر عامیانه فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  زهره یاوری   علیرضا فولادی

چکیده اشعار عامیانه نوعی ادبیات منظوم شفاهی برگرفته از فرهنگ عامیانه و احساسات و تجربیات و اصول اخلاقی مردم و حاصل میراث کهنی است که در طول قرن ها از گذشتگان به آیندگان و از نسلی به نسل دیگر رسیده و توسعه و تحّول یافته است. ارزش و اهمیت اشعار فولکلوریک بدان سبب است که نشان دهنده ی ذوق و هنر آن ملت می باشد. پایان نامه حاضر، گونه شناسی شعر عامیانه فارسی را بررسی می کند. این پایان نامه طی یک مقدمه و دو فصل اصلی، شامل «کلیاتی درباره ادبیات عامیانه» و «گونه های شعر عامیانه فارسی» و یک نتیجه گیری به انجام می رسد. در فصل اول ابتدا به تعریف فرهنگ عامه، سپس به اهمیت و ارزش فرهنگ عامه و انواع ادبیات عامه پرداخته ایم. در فصل دوم نیز ضمن تعاریف مختلف در مورد شعر عامیانه، درباره منشأ شعر عامیانه و وزن و قافیه آن توضیحاتی مبسوط به دست داده ایم. هرچند درباره ی ادبیات عامیانه پژوهش هایی انجام شده، هنوز در مورد گونه شناسی شعر عامیانه فارسی تحقیق مستقلی صورت نگرفته است. در تحقیق حاضر شعر عامیانه فارسی از نظر گونه های ساختاری و کارکردی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. براساس دستاوردهای این تحقیق در شعر عامیانه فارسی گونه های ساختاری دوبیتی، رباعی، غزل، مسمط، مثنوی، قصیده، مستزاد، تک بیت، ترجیع بند و ترکیب بند و گونه های کارکردی ترانه های بازی و سرگرمی، لالایی ها، چیستان ها و معماها، اشعار عاشقانه و متل ها یافت می شود و این تنوع گونه ها به شعر عامیانه فارسی در میان شعر عامیانه ملت ها برجستگی خاصی بخشیده است. کلمات کلیدی: فرهنگ عامه، ادبیات عامیانه، گونه شناسی شعر عامیانه.