نام پژوهشگر: محد حسن گرامی
فوزیه زینلی مسعود نبی میبدی
در حوزه ی ساخت و ساز ، رشته ها و گرایشات مختلفی حضور دارند. برخی از فعالیت ها ی مربوط به این حوزه توسط مهندسین معمار و برخی دیگر توسط مهندسین تاسیسات و نیز برخی توسط مهندسین سازه انجام می شود. بدیهی است که تخصصی کردن حوزه های ساخت و ساز و به تعبیری حوزه ای که ما آن را معماری نام ، می نهیم ، دستاوردی متعلفق به دوره ی مدرن است. بطلان بعضی از دستاوردهای این دوره ، نیز این تردید را در حوزه ساخت و گرایشات مربوط به آن ایجاد می کند که آیا اولا تخصصی شدن گرایش های مربوط به حوزه ساخت و ساز ، امری روا بوده است یا خیر؟ و ثانیا آیا این تخصصی شدن و به تبع آن شکل گرفتن " ادبیات " خاص برای هر کدام از این گرایشات در واگرایی یا همگرایی آنها چه تاثیری داشته دارد ؟ ظاهرا بدنبال تخصصی شدن حوزه های مربوط به ساختمان ، عناصر و اجزای ساختمان نیز ، وظایف اختصاصی خود را پیدا کرده اند. مانند عناصر سازه ای ، عناصر تاسیساتی ، عناصر تزئیناتی و غیره. این در حالی است که ، در معماری سنتی ، عناصرمختلف کالبدی ساختمان ، از جمله عناصر استاتیکی به خواسته ها و مطالبات متنوعی پاسخ می گفتند و " نقش های " مختلفی از جمله نقش اقلیمی، .زیبایی و به خصوص نقش سازه ای به خود می گرفتند و این مسئله باعث ایجاد، انس و الفت میان عوامل مختلف بنا شده و علاوه بر ایجاد یک معماری منسجم ، بر کیفیت های فضایی نیز می افزوده است. چنانچه بتوان اینگونه تعبیر که ، معماری قبل از این مانند خانواده ای بوده است که در آن هر فرد جایگاه و وظایف مخصوص به خود را داشته است. و یا به بیان دیگر نقش های مخصوص به خود را داشته است. هر فردی در قالب مقام ها و الگوها و نقش های موجود در یک خانواده دارای هویت شده و معنا پیدا می کرده است. و در عین حال کل خانواده را نیز شکل می داده است. بنا بر این ، عوامل و عناصر در بنا های امروز مانند تجمعی از افراد در کنار یکدیگر می مانند که با یکدیگر رابطه و تعاملی ندارند. و در یک جمله نقشی در حضور و ماهیت یکدیگر ندارند. به نظر می رسد " مفهوم نقش " ویژگیهایی دارد که می توان آن را مطالعه و تحقیق قرار داد ه و از آن به عنوان مفهوم کلیدی در رابطه ی میان سازه و معماری استفاده کرد . " نقش " ، به عنوان مفهومی که قابلیت تعریف رابطه ی بین جزء و کل و نحوه گسترش این روابط را دارد، و همینطور مرزهای افراط و تفریط آن را مشخص می سازد؛ شاید بتواند رابطه ی میان دو مفهوم سازه و معماری را بازیابی و باز تعریف کند. تناظر میان رابطه ها و مفاهیم نقش در حوزه های مختلف ، با مفهوم " نقش سازه در معماری " ، باعث خلق ادبیات جدیدی برای بیان چگونگی رابطه ی میان سازه و معماری ، شده است.