نام پژوهشگر: فاطمه اکبری رنانی
فاطمه اکبری رنانی مجید صادقی حسن آبادی
اصولا هر دانشی دارای یک سلسله مبانی نظری است که مسائل و مباحث آن دانش بر آن مبانی، بنا می شود و آگاهانه یا ناآگاهانه تأثیر خود را بر کلیت و اجزاء آن دانش اعمال می کند. داتش اصول فقه، علم به اصول و قواعد استنباط حکم شرعی از منابع مربوط است که مبانی آن همچون سایر علوم، از برخی علوم دیگر تأثیر می پذیرد. فلسفه و کلام ، از علومی هستند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ، در صدور آراء اصولی از جانب فقیه ، نقش به سزایی را ایفا می کنند .در طول تاریخ اسلام ، فقهای بزرگی در عرصه علوم اسلامی تلاش کردند که در عین فقاهت، به عنوان یک فیلسوف یا متکلم نیز مشهور بوده و آثار ارزشمندی در این زمینه، از خود به یادگار گذاشتند که ازجمله آنها می توان به دو عالم بزرگ، که امروزه، کتب اصولی و فقهی و همچنین برخی کتب منطقی و فلسفی آنها در حوزه های علمیه و دانشگاهها تدریس می شود، یعنی شهید صدر (ره) و مرحوم مظفر (ره) ، اشاره کرد. با مطالعه دقیق آثار اصولی مرحوم مظفر (ره) و شهید صدر (ره)، تأثیر مستقیم برخی قواعد فلسفی وکلامی بر نحوه صدور رأی اصولی، مشهود است. حسن و قبح عقلی، حکمت شارع ، محال بودن انجام فعل قبیح از جانب خداوند، قاعده لطف ، عصمت و منصو بیت امام (ع) از جانب خداوند ،از جمله مباحث کلامی و همچنین محال بودن اجتماع نقیضین، تسلسل و دور، اراده و قدرت خدا، محال بودن تحصیل حاصل، واجب بودن مقدمه واجب، احتساب عدم المانع به عنوان یکی از اجزای علت، انواع وجود ( ذهنی و خارجی، مستقل و رابط )، از مباحث فلسفی مهمی هستند که مبنای برخی از آرای اصولی قرار گرفته اند. در این تحقیق سعی شده که مسائل فلسفی و کلامی تأثیر گذار بر دانش اصول، شناسایی و آنگاه نمونه هایی از مسائل متأثر از دیدگاههای فلسفی و کلامی، در آثارشهید صدر و مرحوم مظفر، به صورت مستند نشان داده شود.