نام پژوهشگر: زهرا جلالیپو
زهرا جلالی پو نسرین فقیه ملک مرزبان
کودکان و نوجوانان منعطف ترین قشر برای جامعه پذیری و یادگیری هستند. آنچه انسان در این دوران می آموزد، برای همیشه در ذهنش می ماند. در این میان، بهترین روش های آموزشی، شیوه های غیرمستقیم یادگیری هستند، ازجمله، یکی از راه های مهم و تأثیرگذار، فعالیت های نمایشی است که به دلیل ارتباط مستقیم و بی واسطه ی مخاطب با رویداد نمایشی از تأثیر عمیق تری برخوردار است. در این پژوهش بر مبنای روش نشانه- معناشناسی مکتب پاریس که وظیفه ی آن بررسی فرایند تولید و دریافت معنا در متن است، به تحلیل نمایش نامه های کودک و نوجوانداوود کیانیان پرداخته شده است. برای این منظور، پژوهش به شش نمایشنامه ی برگزیده از کیانیان محدود گشته و در تحلیل هر متن، نمایش نامه به زنجیره هایی تقسیم شده و نظام گفتمانی حاکم بر هرکدام مشخص گردید. بر مبنای تحلیل های انجام شده، این نتیجه حاصل شد که کیانیان در آثار خود به بُعد شناختی گفتمان اهمیت ویژه ای می دهد. شناختی که غالباً به وسیله ی عاملی که در جایگاه مذهبی یا اخلاقی قرار دارد، برای کودک یا نوجوان ایجاد می شود. در واقع این عامل به عنوان الگوی شناختی برتر معرفی شده و به طور غیرمستقیم انجام کنش مورد نظر را به سوژه القا می کند و او را به آگاهی می رساند؛ تا بدانجا که کودک یا نوجوان از خودگذشتگی کرده و گفتمان اتیک را رقم می زند. در اکثر نمایش نامه ها حرکت سوژه ای که به دنبال رفع نقصانی هستی شناختی است بر روی مربع معناشناسی از خود به دیگری صورت می گیرد و دشمنی ها و چندگانگی ها را به دوستی و یکدلی مبدل می سازد. توجه کیانیان به کودک و نوجوان تا حدی است که گاهی برای بزرگ ترها نقش عامل معین را پیدا می کنند. در واقع گفته پرداز به این شیوه به گفته یاب به طور غیرمستقیم القا می کند که توانایی انجام هر کاری را دارد.