نام پژوهشگر: طاهره قنواتی

تحلیل جغرافیائی نابرابری های اجتماعی در شهر اهواز (مطالعه موردی: شهرک نفت، گلستان، حصیرآباد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1392
  طاهره قنواتی   مرتضی نعمتی

نابرابری اجتماعی به تفاوت¬های موجود بین اقشار گوناگون در دسترسی به منابع مورد تقاضا در جامعه اشاره دارد. جمعیت شهر اهواز طی یک دوره 55 ساله (از سال 1335 تا 1390) 86/8 برابر شده است که حدود 37 درصد از این جمعیت را ساکنان محله¬های حاشیه نشین تشکیل می دهند. مسأله این است که همراه با روند سریع گسترش شهری و سیر مهاجرت و تعدد و گوناگونی گروه های اجتماعی وارد شده به شهر اهواز زمینه¬ای در جهت نابرابری در آن فراهم گردیده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل جغرافیایی نابرابری ها به مطالعه تطبیقی شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد پرداخت. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی – نظری و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوار ساکن در شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد بود و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 373 برآورد گردید (برای بالا بردن دقت400 پرسش¬نامه بین سه محله توزیع شد) پرسشنامه ها با توجه به جمعیت هر محله به طور تصادفی بین ساکنان سه محله مورد بررسی توزیع شد. تجزیه و تحلیل های کمی از طریق نرم افزارهای spss و excel، و تحلیل های کمی– کیفی از طریق نرم افزار gis انجام گرفت. با توجه به موضوع پژوهش، تحلیل در سطوح کجایی، چگونگی و چرایی مطرح و بخشی از نتایج در قالب جدول، نمودار و نقشه ارائه شد. یافته¬های کمی پژوهش نشان می دهد که بین محله¬های مورد بررسی از نظر شاخص¬های پایگاه اجتماعی–اقتصادی، شیوه زندگی، حقوق اجتماعی و فرصت ها و مزایای اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد در هر چهار شاخص شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارد. همچنین نتایج کمی حاکی از ارتباط بین نابرابری اجتماعی و فضایی در شهر اهواز می باشد. نتایج تحلیل¬های کمی– کیفی پژوهش نشان دهنده تفاوت بین محله¬های مختلف از نظر برخورداری از امکانات و خدمات می باشد. به طوری که شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد به ترتیب بهترین دسترسی را نسبت به شاخص های مورد بررسی دارا بوده اند. براساس بررسی های کیفی پژوهش می توان گفت ریشه های اصلی نابرابری های موجود در شهر اهواز را می توان با توجه به نظریه سیستمی و جغرافیای کل نگر در ارتباط با ساختارها و سازوکارهای کلان حاکم بر سطوح مختلف جغرافیایی، عملکرد سیستم سرمایه داری و سیستم¬های موجود در کشورهای درحال توسعه نفت خیز از جمله ایران، سیاست جدایی گزینی نفتی، تمرکزگرایی در ایران و شهر اهواز و سیاست گذاری ها در سطح خرد جستجو کرد در پایان با توجه به دیدگاه های ارائه شده و نتایج حاصله، به منظور بهبود وضعیت و توزیع متناسب منابع و خدمات در سطوح مختلف پیشنهادهایی ارائه گردید.