نام پژوهشگر: مسعود ملازهی
مسعود ملازهی محمد نبی شهیکی تاش
خرما یکی از مهمترین محصولات کشاورزی و صادراتی ایران به شمار می رود. ایران جزو چهار کشور بزرگ تولیدکتتده و صادر کننده خرما در جهان می باشد که می تواند نقش مهمی را در بازارهای جهانی ایفا کند و کشورهایی نظیر مصر، عراق، عربستان، پاکستان و امارات از رقبای ایران در بازارهای جهانی می باشد. استان سیستان و بلوچستان از جمله مهمترین استان های تولیدکننده این محصول در کشور به شمار می رود. به منظور حفظ و ارتقاء جایگاه استان در تولید این محصول توجه به جنبه های اقتصادی امری اجتناب ناپذیر می باشد، یکی ازفروض اصلی کارا بودن سیستم بازاریابی برای یک محصول در بخش کشاورزی، وجود یک قیمت در همه بازارها می باشد، مهمترین مولفه اثرگذاری بر رفاه تولید کنندگان یک کالا، چگونگی انتقال قیمت کالا است، ساختار بازار کالا بر انتقال قیمت تاثیر بسزایی داردکه انتقال نامتقارن قیمت ها با تاثیر بر حاشیه بازار، رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را کاهش می دهد. در این مطالعه پس از بررسی صنعت خرما کشور و استان سیستان و بلوجستان به تخمین توابع حاشیه بازاریابی، پیوستگی بازار خرمای استان براساس آزمون تحلیل واریانس، ساختار بازار براساس شاخص های نسبت تمرکز و شاخص هر فیندال، مزیت نسبی تولید این محصول براساس مزیت نسبی آشکار rca) ) بالسا مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از آن است، حاشیه خرده فروشی بیشتر از حاشیه عمده فروشی آن بوده است و همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان از آن دارد، که بین بازارهای خرمای استان های، سیستان و بلوچستان، اصفهان و سمنان پیوستگی وجود ندارد، نتایج حاصل از آزمون های شاخص های نسبت های تمرکز و شاخص هر فیندال نشان از آن دارد ساختار بازار خرمای کشور ایران دارای ساختار انحصار چند جانبه محکم می باشد، یافته های آزمون مزیت نسبی آشکار شده نشان از آن دارد که طی سال های 2001، 2002، 2004، 2005، 2006 دارای مزیت نسبی آشکار شده است و طی سال های 2003، 2007، 2008، 2009، 2010، 2011 به دلیل اینکه شاخص مزیت نسبی کوچکتر از یک می باشد، تولید خرمای استان سیستان و بلوچستان دارای مزیت نسبی آشکار نبوده است.