نام پژوهشگر: سمیه چمن آرا
سمیه چمن آرا علیرضا البرزی
لینگواتولاسراتا عامل بیماری مشترک لینگواتولوز در انسان و برخی از حیوانات می باشد. در سیر تکاملی این انگل گوشتخوارانی همچون سگ میزبان نهایی و نشخوارکنندگان، انسان و سایر پستانداران به عنوان میزبان واسط یا بن بست مطرح هستند. با توجه نقش و اهمیت نشخوارکنندگان در بقا و انتقال انگل به میزبانان اصلی و انسان، هدف این مطالعه آن است تا ضمن بررسی شیوع سرمی انگل به روش الایزا، ارتباط بین آلودگی و نگهداری سگ در گله های گوسفند درمنطقه ایلام را روشن نماید. در این مطالعه تعداد 598 نمونه سرم گوسفندی در سه فصل بهار، تابستان و پاییز و از پنج منطقه جغرافیایی ( شهرستان) استان ایلام جمع آوری و با استفاده از آنتی ژن های دفعی- ترشحی نوچه های انگل و روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج آزمون الایزا، شیوع سرمی آلودگی گوسفندان ایلام را به مراحل لاروی (نوچه) لینگواتولا سراتا192رأس ( 1/32 درصد) نشان داد. میزان آلودگی گوسفندان به انگل در شهرستان های جنوبی استان(دهلران و آبدانان) بالا (با میانگین 95/44%) و در شهرستان های شمالی (ایلام و سیروان ) پایین (با میانگین 15/23%) و از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری بین این مناطق وجود داشت. میزان شیوع آلودگی در جنس نر 5/32 درصد، در جنس ماده 7/31درصد بدست آمد و در آلودگی به انگل بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میزان شیوع آلودگی بطور معنی داری (05/0p<) با افزایش سن افزایش می یابد بطوریکه ( کمترین آلودگی با 5/14% در گروه سنی 2>- 1 و بیشترین آلودگی با 4/41% در گروه سنی 4 ?- 3 سال مشاهده شد. میزان شیوع آلودگی به انگل درگله های واجد سگ با 5/59 درصد، در مقایسه با گله های فاقد سگ به میزان 3/22 درصد، بالاتر و دارای اختلاف معنا دار بود. میزان شیوع آلودگی به لینگواتولا سراتا در فصول مختلف از نظر آماری معنی دار می باشد(p<0.05) که بیشترین میزان شیوع آلودگی در فصل بهار با 6/43 درصد و کمترین آن در پائیز با درصد 1/32 بدست آمد. با توجه به میزان شیوع نسبتاً بالای آلودگی در گوسفندان منطقه ایلام، می بایستی با برنامه های کنترلی اقدامات موثری در جهت کاهش آلودگی صورت گیرد