این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا و شرح حال در شهر اردبیل در سال 1391 می پردازد. هدف کلی از انجام این تحقیق، عوامل مؤثر بر کودک آزاری می باشد. اهداف فرعی تحقیق عبارت است از: بررسی سطح سواد والدین، ویژگی کلی، محیط خانوادگی، وضعیت سرپرستی، سن و وضعیت اقتصادی خانواده های کودکان آزاردیده می پردازد. جامعه آماری، کلیه کودکان 2 الی 17 ساله شهر اردبیل می باشد. نمونه مورد مطالعه از 40 پرونده در اورژانس اردبیل بهره گرفته شده است. در این راستا با مراجعه به مبانی نظری به نظریه فشار مرتن، نظریه یادگیری اجتماعی سادرلند و بندورا، نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، نظریه برچسب زنی، نظریه بی هنجاری (خودکشی) دورکیم، یادگیری مشاهده ای لئونارد برکویتس به صورت غیرمستقیم اخذ یا استنباط شده است. تحقیق حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شده است که در بخش نظری اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی، و در بخش عملی به شیوه تحلیل محتوا و شرح حال، اطلاعات لازم با استفاده از کدبندی و آمار spss و از جداول فراوانی و درصد فراوانی و نمودار ستونی استفاده شده. است. در فصل چهار در تجزیه و تحلیل اطلاعات؛ از سه شیوه فردی، خانوادگی و اقتصادی، آزاردهنده و آزاردیده بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ سواد، بیشترین آزاردهندگان زیردیپلم بوده اند. از نظر محیط خانوادگی، بیشترین آزارها را خانواده های بی تفاوت تشکیل داده و به لحاظ وضعیت سرپرستی بیشترین آزارها را پدر و مادرها مرتکب شده اند. به لحاظ ویژگی کودکان، آزار دختران بیشتر از پسران بوده است. و از نظر اقتصادی، خانواده های حاشیه نشین بیشترین آزارها را مرتکب شده اند.