نام پژوهشگر: مهیار مددخانی
مهیار مددخانی محمد شجاعی
موزه یعنی یگانه نهادی که زبان کالبدی است و از چیزهایی واقعی سخن می گوید، پی افزا به پادزهر فرهنگ به تصویر و کلمه مبدل می شود. اگر وجود نداشت، می بایست آن را اختراع کرد. در موضوعات علمی، مرکز یک جهان مستند سه بعدی از تاریخ جهان و انسان است که هیچ نشریه ای نمی تواند جانشین آن شود. به عنوان ابزار آموزش و پرورش، مشروط به این که نگرش تلفیق یافته ای نسبت به دانش و انسان گرایی اتخاذ کند و هم چنین مشروط بر این که از هر دو دیدگاه جسمی و فکری به تمرکززدایی دست بزند، موزه کانونی است برای پرورش همه انسان ها از طریق مشارکت شان در خلاقیت و تداوم فرهنگ. از نظر اجتماعی، موزه تمایزهای طبقاتی، نژادی یا سنی را نمی پذیرد. ما امروز وارث یادمان های بی شماری از گذشته هستیم که در گوشه و کنار این سرزمین پهناور با تمامی شکوه و جلال، عظمن گذشته را باز می گوید. و ما متأسفانه بی خبر از این ارثیه ارزشمند روزبروز هرچه بیشتر از ارزشهای این معماری بی نظیر فاصله گرفته، می گذاریم تا اهمیت اعتبار آن از خاطرمان زدوده شود. در این رهگذر عده ای معتقد برآنند که گذشته به گذشتگاه تعلق داشته و رفتن در زوایای کهنه تاریخ، واپسگرایانه بوده و مال را از تکامل و دستیابی به تکنولوژی جدید باز می دارد و عده ای دیگر در وابستگی به گذشته عقیده بر آن دارند. که باید خویشتن خود را در همین کوچه ها و فضاهای قدیمی بازیافت. طبعاً پافشاری و تاکید بر هر کدام از این دو عقیده بینشی یک بعدی است. چرا که نه می توان گذشته را دربست رها نمود و به مدرنیسم رو آورد، و نه می توان بی توجه به رشد و تحولات پیشرو در معماری امروز، صرفاً گذشته را دستمایه قرار داد. بنابراین برای حفاظت از هویت ملی و فرهنگی خود باید تلفیقی از این دو را در معماری خود بکار گیریم و با تکیه بر اعتبار گذشته، معماری بالنده حال را بنیان گذاریم. به نظر می رسد که می توان با درنظرگیری پارادوکس های احتمالی بین التزام به مولفه ها و معیارهای هویت ملی و کاربست تکنولوژی های نوین در حوزه معماری، به اصول و معیارهایی هماهنگ و مدون دست یافت که امکان طراحی متناسب با فرهنگ و هویت ملی و در عین حال برگرفته از تکنولوژی های نو را فراهم کرد و موزه ای با توجه به این دو رویکرد برای این مرز و بوم طراحی نمود.