نام پژوهشگر: بنت الهدی سعیدی حیدر آبادی
بنت الهدی سعیدی حیدر آبادی محمد سالار کسرایی
این تحقیق با هدف تشریح فرآیند هژمونیک شدن گفتمان اصول گرایی عدالت محور در دهه سوم انقلاب(1380-1384) شکل گرفته است؛ جهت این بررسی بنا به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه در نمایش سیستماتیک تخاصمات گفتمانی (افول یک گفتمان و ظهور گفتمان دیگر)، استفاده از این نظریه را به عنوان چارچوب نظری کارآمد و در عین حال به عنوان استراتژی روشی تحقیق در دستور کار قرار دادیم؛ پس از آن جهت عملیاتی نمودن تحقیق، با ارجاع به آرشیوهای کلامی همچون سخنرانی ها، تبلیغات، مناظرات و ... و نیز بررسی کنش های غیرکلامی و ماوراء زبان شناختی چون فیلم های تبلیغاتی، نحوه پوشش، نوع لحن، استراتژیهای رقابتی متنوع میان دو گفتمان موردنظر، درصدد انسجام بخشی و تدوین این یافته ها ذیل مفاهیم و راهبردهای نظریه لاکلا و موفه برآمدیم. در نهایت یافته های حاصل از رویکرد گفتمانی تحقیق، حاوی آن بودند که: گفتمان عدالت محور اصول گرایی در فرآیندی رقابتی، با استفاده از زمینه های ایجاد شده از طریق تزلزل ها و بیقراریهای گفتمان اصلاح طلبی در عرصه سیاست و فرهنگ، غفلت آن از عرصه اقتصاد، عدم توافق بر سر معانی نظری و عملی مفاهیم اساسی گفتمان، بدبینی ها و ابهامات ایجاد شده در افکار عمومی در وقایعی نظیر قتل های زنجیرهای، پرونده اختلاس شهرداری و ... توانست از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله شامل؛ انتخابات دوّمین مرحله از شورای شهر در اواخر سال 80، انتخابات مجلس هفتم در اواخر سال 82 و انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 و از طریق زمینه ها و امکانات سخت افزارانه ای چون در اختیار داشتن سازوکارهای قانونی و ابزارهای قدرت همچون قوه قضاییه و نهاد شورای نگهبان زمینه های لازم رابرای حاشیه رانی اصلاح طلبان و ساختار شکنی برخی دال های اصلی آن همچون اصلاحات، مردم، قانون و ... فراهم آورده و با تأکید بر شعارها و مفاهیمی چون، تشکیل دولت اسلامی از طریق اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی چون مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، امکانات برابر برای همه، آوردن نفت سر سفرههای مردم، که در قالب راهبردهایی نرم افزارانه نظیر کاربرد زبان همه فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده و صمیمی، نمایش ساده زیستی و … ارائه می شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست بزند که طی آن ضمن نقد دولت های گذشته و اشاره به نقصان ها و ناکارآمدی های آن ها در تأمین و توجه عدالت محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم به ساختار شکنی آن ها پرداخته و در عین حال قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش دهد و در نهایت برای چند سال خود را به عنوان گفتمان هژمون، در فضای سیاسی کشور حاکم سازد.