نام پژوهشگر: رضا هاشمی دورباش
رضا هاشمی دورباش جواد صالحی
زمینه: امروزه حافظه کاذب به عنوان یکی از خطاهای حافظه و عوامل تأثیر گذار در ایجاد آن در حوزه روان شناسی شناختی پژوهش های متعددی را به خود اختصاص داده است. یکی از عوامل موثر در ایجاد حافظه کاذب استرس ها ومحرک های هیجانی است. یکی از هیجانات رایج در زندگی که هرکسی در زندگی خود با آن مواجه می شود استرس مربوط به امتحان می باشد که از آن به عنوان اضطراب امتحان یاد می شود. هدف : براین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرالقاء آزمایشی اضطراب امتحان برحافظه کاذب دانش آموزان همراه با نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای است. مواد و روشها: به این منظور 76 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تکاب، پس از اجرای مقیاس (tai) ابوالقاسمی و مقیاس سبک های مقابله ای (acs) فرایدنبرگ به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس با تعیین قرار امتحان در یک تاریخ معین در گروه آزمایش و عدم تعیین چنین قراری در گروه گواه، اقدام به ایجاد آزمایشی اضطراب امتحان به صورت افتراقی در شرکت کنندگان گروه آزمایش شد. در پایان میزان حافظه کاذب دو گروه با استفاده از مدل دیز – رودیگر – مک درموت (drm) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آزمودنی های گروه آزمایشی تحت تأثیر اضطراب امتحان دچار یادآوری کاذب (005/0 = ?) و بازشناسی کاذب (001/0 = ?) بیشتری در مقایسه با گروه گواه شدند. همچنین معلوم شد که سبک مقابله ای کارآمد ارتباط بین اضطراب امتحان و میزان یادآوری کاذب را تعدیل می کند. به این نحو که دانش آموزانی که بیشتر از سبک کارآمد برای مقابله با اضطراب استفاده می کنند، تحت شرایط اضطراب امتحان کمتر دچار حافظه کاذب می شوند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش شواهد جدیدی را در تایید نظریه های مربوط به تأثیر اضطراب در کاهش عملکرد حافظه در هنگام اضطراب امتحان به دست داد. همچنین معلوم شد، نظریه هایی همچون «پایش منبع» و «شبکه تداعی» در فراهم کردن تبیین مناسب مبتنی بر انحراف توجه در ایجاد حافظه کاذب کارآمد می باشند. علاوه بر این، شواهدی نیز در تأیید نظریه های مربوط به استفاده از سبک های مقابله ای در کنترل اضطراب در موقعیت های تحصیلی و کمک این سبک ها به فرایندهای عالی شناختی به دست آمد.