نام پژوهشگر: سیما روحانی
سیما روحانی محمد دوستار
یک محیط کار توانمند با تأثیرپذیری از فرهنگ سازمانی، محیطی است که در آن گروه هایی از انسان ها با هم کار می کنند و در انجام کارها با یکدیگر مشارکت دارند. در سازمان توانمند، کارکنان با احساس هیجان، مالکیت و افتخار، بهترین ابداعات و افکار خوب را پیاده می کنند، با احساس مسئولیت کار می کنند و منافع سازمان را بر منافع خود ترجیح می دهند. بر این اساس است که انتظار شکل می گیرد تا تمامی مولفه های محیطی در قالب فرهنگ سازمانی بتوانند توانمندی کارکنان و منابع انسانی یک سازمان را به ارمغان آورند. لذا پژوهش پیش رو به دنبال بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی شناختی کارکنان اداره کل تأمین اجتماعی استان گیلان است. در پژوهش حاضر، مدل مفهومی طراحی شده، بر اساس ابعاد فرهنگ سازمانی دانیل دنیسون، شامل چهار بعد درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری، رسالت و ابعاد توانمندسازی شناختی شامل احساس معنی دار بودن، احساس شایستگی، حق انتخاب و احساس موثر بودن ارائه و مورد آزمون قرار گرفته شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. جهت سنجش روایی سازه پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شدکه نتیجه حاصل نشان دهنده روایی مناسب پرسشنامه بود. در ادامه مدل پژوهش به وسیله نرم افزار لیزرل و با داده های جمع آوری شده از ادارات تأمین اجتماعی در سطح شهرستان های استان گیلان که جمعاً شامل 228 نمونه می باشند، مورد آزمون قرار گرفت، نتایج نشان داد که برازش کلی مدل مناسب بوده؛ که این اعتبار کافی مدل مفهومی را نشان می دهد. سپس فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت، نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد کلیه فرضیه ها تأیید شده اند. این بیانگر آن است که بین مولفه های فرهنگ سازمانی و توانمند سازی شناختی کارکنان اداره کل تأمین اجتماعی استان گیلان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی فرهنگ سازمانی، توانمندسازی شناختی، تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تأییدی، همبستگی