نام پژوهشگر: عاطفه پرچمی
عاطفه پرچمی امیر اشرف آریان پور
زبان نمادین افسانه ها رویدادهای واقعی زندگی را منطبق بر آن چه کودک از واقعیت معنا می کند به او منتقل می کند .وقتی افسانه ها با (یکی بود یکی نبود) ، (هزاران سال پیش) ، (روزگاری در قصر قدیمی و بزرگ و …) آغاز می شوند کودک مخاطب با دل خوشی، مطمئن شود که آن چه در این داستان می یابد در زمان و مکان او اتفاق نیفتاده و تنها او باید از ماجراهای آن تجربه کسب کند. برای پرداختن به موضوع افسانه در ادبیات کودک و نوجوان و سامان دهی پژوهشی با این موضوع می توان از دو شیوه پیروی کرد: تاریخی (توصیفی) و تحلیلی. در پژوهش حاضر از روش تاریخی (توصیفی) استفاده شده است . در این پژوهش در ابتدا ادبیات عامیانه و فرهنگ فولکلور که از انواع ادبیات عامیانه است، مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه با عنوان نمودن قصه ها و افسانه های کوتاه و بلند عامیانه ایرانی و بررسی متون آنها به حضور ادبیات شفاهی کودکان در ایران از ابتدا تاکنون، اشاره گردید. پس از آن، تصویرگری در متون کهن ایرانی از دوران باستان تا دوران معاصر مورد بحث قرار گرفت. هدف بررسی تأثیر ادبیات کودک خصوصاً قصه های عامیانه ایرانی بر نقاشان، تصویرگران و مخاطبان آثار بود که با پژوهش کنونی این فرضیه آشکار گردید. ادبیات داستانی کودکان (تخیلی و غیر تخیلی یا علمی) از سال 1300 ش. تا 1385 ش. (دوران معاصر) و تصویرگری های آنان با دقت بیشتری مورد مطالعه قرار گرفت. و برخی آثار تصویرسازی هایی که در حوزه افسانه های عامیانه قرار می گرفتند هم در انتهای پژوهش قرار داده شد. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. این موضوع، از دید جامعه شناسی هنر بررسی گردیده است نتیجه این تحقیق، به صورت مختصر نیاز انسان معاصر خصوصاً کودک امروز به شناخت و ارتباط با هنر و ادبیات پیشینیان خود و تأثیر افسانه ها و داستان های عامیانه بر پرورش فکر و خلاقیت و تربیت کودک و نوجوان و ارتباط میان نسل هاست. واژگان کلیدی: فولکلور. افسانه – ادبیات عامیانه – تصویرسازی – متل ها – کودک و نوجوان