نام پژوهشگر: مونا اسدی زاده
مونا اسدی زاده عبدالحسین فرزاد
ایران و هندوستان، سرزمین های فرهنگ و ادب و اسطوره اند که هر دو دارای تمدنی کهن و بسیار غنی هستند. سابقه تعاملات فرهنگی این دو کشور به حدود سه هزار سال پیش بازمی گردد و ایرانیان و هندیان قرن هاست که یکدیگر را می شناسند و با یکدیگر در تعامل هستند. در راستای همین تعاملات، تا کنون نویسندگان و منتقدان بسیاری در ایران به بررسی آثار شعرا و نویسندگان هندی زبان پرداخته اند. آنچه که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است، ادبیات داستانی معاصر هند و بالاخص داستان نویسی هندی- انگلیسی در هندوستان است که در جای خود از انواع مهم ادبی در آن کشور به شمار می آید. علاقه ی بسیار به خواندن و دانستن درباره ی کشور هندوستان، زبان، فرهنگ و اساطیر آن از یک سو و معرفی ر.ک.نارایان به عنوان یکی از مهم ترین نویسندگان هندی-انگلیسی در این کشور از سوی دیگر، از مهم ترین دلایل انتخاب موضوع این پژوهش به شمار می آیند. از دیگر دلایل انتخاب این موضوع، مهجور ماندن یکی از ارزشمندترین آثار احمدمحمود؛ رمان درخت انجیر معابد است که نسبت به دیگر آثار این نویسنده تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است و متاسفانه جنبه های مختلف آن هنوز به شکل کامل و جامع مورد نقد و بررسی قرار نگرفته اند. پس از مطالعه ی مطالب اولیه در باب داستان نویسی و اصول رئالیسم داستانی، به مطالعه ی همزمان دو رمان پرداخته شد و از آنجا که هیچ مطلب مدون و مفصلی به زبان فارسی درباره ی ر.ک.نارایان، احوال و آثار وی در ایران موجود نبود، طی تلاشی شش ماهه، منابع لاتین مربوط به زندگی و آثار این نویسنده، جمع آوری، مطالعه و ترجمه شد. سپس به بررسی جنبه های رئالیستی دو داستان پرداخته شد و در نهایت این پژوهش در پنج فصل تنظیم گردید: در فصل نخست به مطالبی چون مسئله پژوهش، اهمیت و ضرورت آن، سوال ها و فرضیه ها و همچنین پیشینه ی پژوهش و تعریف واژگان مهم و کلیدی پرداخته شده است. فصل دوم به تعاریف کلی از رمان، رئالیسم، شکل گیری داستان نویسی معاصر رئالیستی در ایران و هندوستان و داستان نویسی هندی-انگلیسی اختصاص دارد. در فصل سوم، پس از معرفی ر.ک.نارایان و آثار وی، خلاصه ای از رمان راهنما نوشته شده و سپس عناصر داستانی رمان با توجه به اصول داستان نویسی رئالیستی بررسی شده اند. در پایان این فصل، به رئالیسم اجتماعی رمان و جنبه های فرهنگی- اجتماعی مورد توجه نویسنده در داستان پرداخته شده است. فصل چهارم به معرفی احمد محمود و رمان درخت انجیر معابد اختصاص دارد. در این فصل نیز، پس از بررسی عناصر داستانی رمان و تطبیق آن با داستان نویسی واقع گرایانه، به بازتاب مسایل فرهنگی و آسیب های اجتماعی مدّ نظر نویسنده در رمان پرداخته شده است. در فصل پنجم ابتدا عناصر داستانی دو رمان با یکدیگر مقایسه شده و وجوه اشتراک و افتراق آن ها مشخص شده است؛ سپس رئالیسم اجتماعی در دو رمان با هم مقایسه شده اند و در نهایت نتیجه گیری در بخش انتهایی این فصل آمده است. امید که این پژوهش بتواند در آینده راهگشای پژوهشگران و علاقه مندان به ادبیات داستانی معاصر ایران و هند گردد.