نام پژوهشگر: امیر نیکزاد دینان
امیر نیکزاد دینان محمدعلی سرلک
مدیریت در عصر دانش با چالش های متفاوت و نوینی مواجه است، چالش هایی هم چون مقررات زدایی که منجر به نوعی آشوب و بی نظمی شده، عواملی چون تسطیح سازمانی، حذف لایه های واسطه ای، و برون سپاری که موجب کاهش کنترل بر سرنوشت سازمانی گردیده، فعالیت های الکترونیک که موجب افزایش قدرت چانه زنی مشتریان شده، و از همه مهمتر کوتاه شدن چرخه عمر استراتژی که به دلیل تشدید تغییرات محیطی منجر به نوعی عدم ثبات در فعالیت های سازمانی شده است. بازار و اقتصاد سنتی نیز به شدت در حال گذار به یک بازار نوآورانه مبتنی بر شبکه دانش است. آنچه که در قرن حاضر مورد نیاز است نوعی نوآوری در حوزه مدیریت و سازمان است- و نه محصول یا خدمات خروجی سازمان- تا قابلیت های لازم جهت حل مشکلات پیش رو از طریق تحول در شرایط موجود فراهم شود. بعلاوه، سازمان های امروزی با محیطی در ارتباط اند که نیازمند استراتژی هایی متفاوت تر از گذشته برای حفط مزیت رقابتی است. این به معنای تزلزل در اقتصاد، تفکر کسب و کار، و مدیریت استراتژیک از نوع سنتی است. بی جهت نیست که قرن 21 را، عصر تناقض گونه یا پارادوکس می دانند زیرا در خود دارای ویژگی های بظاهر تناقض گونه ای است، به گونه ای که ارائه یک الگوی تجویزی آنچنان که در تئوری های کلاسیک و مدرنیستی مرسوم است میسر نمی باشد. مسیر تغییر در کسب و کار هرگز یک مسیر خطی نیست و اطلاق اینکه دوران گذشته سپری شده و به دوران جدیدی پاگذاشته ایم نیز کمی دور از انتظار است و این رویکرد نوعی رویکرد دورسته ای یا دوگانه است که اساساً مورد تایید نیست. از یک طرف ادعای خاتمه دوران سرمایه داری به راه افتاده در حالی که واحدها یا بازارهایی وجود دارند که عنصر سرمایه داری کماکان در آنها مشهود است؛ و یا اینکه در عین ورود برخی از سازمان ها به فضای پست مدرن، کماکان شاهد استیلای فضای مدرنیستی در برخی دیگر از سازمان ها هستیم. لذا فضای سازمانی نه از مبدا مدرنیستی کاملا منفک شده و نه کاملا به مقصد پست مدرنیته پا گذاشته است. این به معنای وجود دوران انتقال است، دورانی که نه ویژگی مدرنیستی را بطور کامل با خود بهمراه دارد و نه کاملاً دارای ویژگیهای پست مدرنیته است. ویژگی منحصر بفرد قرن حاضر، وجود دوران گذار از عصر مدرنیستی به دوران پسامدرن است. این رویکرد موجب شده تا تناقض گونگی هر چه بیشتر در قرن حاضر مشهود باشد. متقابلاً، طراحی سازمان های عصر دانش نیز باید به گونه ای باشد تا بیشترین تطابق را با خصوصیت تناقض گونه عصر دانش داشته باشد: یعنی در عین کثرت، دارای وحدت باشد، و در عین وجود عناصر مدرنیستی دارای الگوهایی از عناصر پست مدرنیته نیز باشد تا دائما نسبت به نیازهای متفاوت و نوظهور محیط پاسخگو باشد. اینجاست که به تبع محیط متکثر، نیازمند سازمان هایی متکثر هستیم. تحقیق حاضر درصدد طراحی مدل کثرت گرای سازمانی به ویژه در صنعت هوایی است.