نام پژوهشگر: ابوالفضل ملالو

تحلیل و مدلسازی مکانی-زمانی بیماری سالک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  ابوالفضل ملالو   محمدرضا ملک

لیشمانیوز جلدی (سالک)، از جمله بیماری های واگیر از طریق ناقل است که خسارات اجتماعی و اقتصادی بسیاری را به تعداد زیادی از روستاهای ایران تحمیل کرده است. اهداف اصلی این تحقیق شامل تحلیل سالانه توزیع مکانی بیماری، شناسایی خوشه های مکانی و مکانی-زمانی بیماری و مدل-سازی بیماری به منظور درک بهتر اپیدمیولوژی مکانی-زمانی بیماری، در استان گلستان است. در این مطالعه داده های مربوط به بروز سالک و هم چنین متغیرهای محیطی شامل متغیرهای هواشناسی، پوشش گیاهی و توپوگرافی منطقه مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص های عمومی بررسی خودهمبستگی شامل: فاصله متوسط نزدیک ترین همسایه، شاخص moran’ i، شاخص general g و تابع ripley’s k به منظور بررسی توزیع الگوی مکانی بیماری استفاده شدند. وجود خوشه های مکانی و مکانی- زمانی نیز با استفاده از آماره اسکن فضایی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل همبستگی pearson و spearman به ترتیب به منظور بررسی نوع و شدت همبستگی بین متغیرهای محیطی و بروز سالک در سطح دهستان و توصیف ارتباط بین بروز ماهانه سالک و متغیرهای محیطی در بازه زمانی 0، 1، 2، 3 و 4 ماه قبل از وقوع بیماری مورد استفاده قرار گرفتند. روش های حداکثر بی نظمی (maxent) و روش مبتنی بر الگوریتم ژنتیک (garp) به منظور مدل سازی ارتباط بین پارامترهای محیطی و توزیع الگوی مکانی بیماری سالک مورد استفاده قرار گرفته و عملکرد این دو مدل پیش بینی مورد بررسی قرار گرفت. آزمون های عمومی خودهمبستگی نشان گر توزیع خوشه ای بیماری سالک در هر 3 سال مورد مطالعه بود. خوشه های مکانی و مکانی-زمانی بیماری غالباً در قسمت های شمالی و شمال شرقی استان گلستان واقع شده بودند. تحلیل های مکانی نشان داد که موارد گزارش شده بیماری غالباً در مناطق با ارتفاع کم و شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک، با وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامطلوب واقع شده اند. نتایج مدل ها نشان داد که پوشش گیاهی و توپوگرافی مهم ترین فاکتورهای محیطی هستند که بر شیوع بیماری سالک در منطقه موثر هستند. سطح زیر منحنی roc، در مدل maxent در هر 3 سال بیش تر از مدل garp بود که بیانگر مدل سازی بهتر بین وقوع بیماری سالک و پارامترهای محیطی است. نتایج این تحقیق مناطقی را که در معرض خطر بیش تری قرار داشته و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیش تری به منظور کنترل بیماری دارند، تعیین می کند.