نام پژوهشگر: الهام مقاره عابد
الهام مقاره عابد حسین خادمی
اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی اگر چه ساده می باشد ولی تفسیر نتایج آن مهم تر و پیچیده تر و به طور معمول نیازمند آگاهی از عوامل موثر بر آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف روشن کردن توزیع عمقی پذیرفتاری مغناطیسی، تعیین تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی بعد از حذف برخی عوامل موثر بر آن و همچنین اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی مینروژنیک در خاک های مسیر اصفهان و چلگرد با اقلیم خشک و نیمه خشک انجام گرفت. مهم ترین گروه های بزرگ خاک های مسیر اصفهان و چلگرد در قالب 7 پروفیل در منطقه اصفهان با رژیم رطوبتی اریدیک و حرارتی ترمیک و 8 پروفیل در منطقه چهارمحال و بختیاری با رژیم رطوبتی زریک و حرارتی مزیک در مناطق با خاک های طبیعی انتخاب و تا عمق 150 سانتی متری حفر شدند. به طوری که70 افق ژنتیکی از این پروفیل ها جهت مطالعات آزمایشگاهی مورد نمونه برداری قرار گرفت. به منظور تعیین میزان اثر مواد دیامغناطیس بر پذیرفتاری مغناطیسی، خاک های اصفهان با توجه به اقلیم خشک تحت تیمار های حذف شوری و گچ به وسیله شست و شوی متوالی با آب مقطر و خاک های چهارمحال و بختیاری با اقلیم نیمه خشک تحت تیمار حذف ماده آلی با آب اکسیژنه 30% قرار گرفتند. تیمارهای حذف آهک به وسیله بافر اسید استیک-استات سدیم با پ هاش 5 و حذف آهن به وسیله سیترات- بی کربنات- دی تیونات بر روی تمامی خاک ها اعمال شد. نتایج نشان داد ماده آلی که معمولاً به سطح خاک اضافه می شود، همچنین شوری، گچ و کربنات ها با توجه به رفتار دیامغناطیسی و به دلیل تحرکی که در خاک دارند در جریان فرآینهای خاکسازی و به نسبت سهمی که از خاک اشغال می کنند باعث رقیق شدن تأثیر کانی های مغناطیسی می شوند. معنی دار نبودن اثر تیمار حذف شوری بر افزایش پذیرفتاری مغناطیسی نشان می دهد که بخشی از پذیرفتاری مغناطیسی که تحت تأثیر شوری بوده، به دلیل درصد وزنی پایین شوری بخش کوچکی از کل تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی را شامل می شود. همچنین حذف آهن باعث ناپایداری، حذف کانی مگهمیت و در نتیجه کاهش پذیرفتاری مغناطیسی می شود. تغییرات توزیع عمقی پذیرفتاری مغناطیسی در پروفیل های چهارمحال و بختیاری به علت عدم وجود انقطاع و یکنواختی مواد مادری یکنواخت است. در صورتی که تغییرات توزیع عمقی پذیرفتاری مغناطیسی در پروفیل ها و بین پروفیل ها در اصفهان به دلیل غیر یکنواختی مواد مادری، انقطاع و شرایط آنتروپوژنیک غیر یکنواخت می باشد. برخلاف انتظار پذیرفتاری مغناطیسی به عنوان یک شاخص از تکامل خاک بعد از حذف آهک در اصفهان با تکامل کمتر نسبت به چهارمحال و بختیاری بیشتر می باشد. در صورتی که اعمال تیمار حذف آهن نشان می دهد که پذیرفتاری مغناطیسی بالا در اصفهان حاصل تکامل نیست بلکه به تفاوت مواد مادری از نظر مینرالوژی در لنداسکیپ های مورد مطالعه وابسته می باشد. در صورتی که بخش عمده پذیرفتاری مغناطیسی در چهارمحال و بختیاری از نوع خاکساز (مانند پذیرفتاری مغناطیسی ناشی از مگهمیت) می باشد. بنابراین در سایر مطالعات با توجه به مقدار عوامل موثر بر پذیرفتاری مغناطیسی و با حذف اثر این عوامل می توان مقدار تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی و تأثیر واقعی هر عامل دیگر بر پذیرفتاری مغناطیسی را به صورت تئوری مورد مطالعه قرار داد. برای حذف اثرات مواد دیامگنتیک و مقایسه واقعی تغییرات صورت گرفته، پذیرفتاری مغناطیسی مینروژنیک محاسبه می شود.