یادگیری یک فرایند چند بعدی است که حیطه های مختلف شناختی، رفتاری، و عاطفی را شامل می شود. از آن جا که حیطه ی عاطفی ریشه در هیجانات و احساسات و حتی بر اساس برخی مطالعات خودآگاهی فراگیران دارد، محقق این مطالعه را بر اساس مدل هوش هیجانی دانیل گلمن انجام داده است. در این تحقیق توانش خودآگاهی به عنوان یکی از متغیرها دارای سه مولفه: خودآگاهی هیجانی، خود ارزشیابی صحیح، و اعتماد به نفس می باشد که ارتباط همبستگی آن با عملکرد فراگیران در انواع مختلف ازمون های درک مطلب خواندن زبان انگلیسی (شامل آزمون بسته، چند گزینه ای، تشریحی، و صحیح و غلط) به عنوان متغیر دیگر بررسی میشود. سه سوال تحقیق دارد که در هر کدام ارتباط میان عملکرد فراگیران در 4 ازمون درک مطلب با 3 مولفه خودآگاهی بررسی می شود و سه فرضیه صفر که ذر آن ها نقض این ارتباط مطرح می باشد. در بررسی مطالعات گذشته در این خصوص، ارتباط هیجانات و احساسات فراگیران با یادگیری محرز می باشد و در برخی از آن ها حتی ارتباط مولفه های خودآگاهی و یادگیری به خصوص در خواندن درک مطلب به وضوح ذکر شده است. البته به دلیل تازگی موضوع تحقیق، مطالعات زیادی از گذشته موجود نیست. نمونه این تحقیق یک گروه 50 نفری از فراگیران ایرانی سطح مقدماتی زبان انگلیسی می باشد که از میان 70 فرگیر مونث این سطح در موسسه ایران مهر شهر گرمسار با استفاده از آزمون تعیین سطح همگن شده اند. به این افراد یک پرسشنامه خودآگاهی ترجمه شده به زبان فارسی شامل 39 سوال یعنی 13 سوال برای هر مولفه خودآگاهی و همچنین4 نوع تست درک مطلب خواندن انگلیسی داده می شود که قبلا از نظر پایایی و اعتبار مورد بررسی قرار گرفته اند. پس از جمع آوری اطلاعات که شامل 7 نمره برای هر فراگیر می باشد، ارتباط داده ها با روش رگراسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بیشترین ارتباط در سوال تحقیق1 بین آزمون بسته با خودآگاهی هیجانی دیده شد . در سوال تحقیق 2 بیشترین ارتباط به ترتیب بین ازمون چند گزینه ای، صحیح و غلط و آزمون بسته با خودارزشیابی صحیح فراگیران مشاهده گردید و در مورد آزمون تشریحی ارتباطی دیده نشد. در سوال تحقیق 3 بیشترین ارتباط به ترتیب بین آزمون های تشریحی، صحیح و غلط و چند گزینه ای با اعتماد به نفس فراگیران دیده شد . در مجموع می توان نتیجه گرفت که با توجه به نتایج این تحقیق می توان به ارتباط خودآگاهی فراگیران و عملکرد آن ها در آزمون های درک مطلب زبان انگلیسی اذعان داشت که این امر می تواند بر نقش معلمان در حمایت از هیجانات فراگیران در جهت یادگیری بیشتر تاکید نماید.