نام پژوهشگر: مریم پناهنده

رابطه بین سبک های یادگیری با فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های انسانی و پزشکی شهر تهران در سال تحصیلی 92 – 91
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مریم پناهنده   حمیدرضا رضازاده بهادران

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های یادگیری با فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی می باشد.6سوال فرعی و یک سوال اصلی در این پژوهش مطرح شده است و جامعه آماری پژوهش ، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده ولیعصر(عج) ( روانشانسی و علوم اجتماعی ) و دانشکده علوم پزشکی تهران واحد شمال که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل می باشد . روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی است که 102 نفر از دانشجویان رشته های علوم انسانی و همچنین 98 نفر از دختران دانشجوی رشته پزشکی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند .و کلیه آزمودنیها با استفاده از دو آزمون سبک های یادگیری کلب(lsi) ومقیاس فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (mbi-ss) مورد آزمون قرار گرفتند. در راستای بررسی معناداری تفاوت نمرات در گروههای مختلف از آزمونهای: همبستگی پیرسون، t تک گروهی، t گروههای مستقل و خی دو استفاده شده است . در مورد سوال اصلی پژوهش که آیا فرسودگی تحصیلی در میان دانشجویان رشته های پزشکی و انسانی بر حسب سبک یادگیری تفاوت معناداری دارد؟ مقدار f به دست آمده در سطح 0.01p? معنادار می باشد .سوالات فرعی پژوهش شامل:1- آیا بین سبک یادگیری جذب کننده و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟- آیا بین سبک یادگیری واگرا و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟3- آیا بین سبک یادگیری همگرا و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟4- آیا بین سبک یادگیری انطباق دهنده و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟5- آیا فرسودگی تحصیلی و مولفه های آن در دو گروه دانشجویان رشته های پزشکی و علوم انسانی، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد؟6- آیا سبک یادگیری مورد استفاده در میان دانشجویان دو گروه پزشکی و علوم انسانی، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد؟ به منظور بررسی سوال اصلی پژوهش، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که ضریب همبستگی دو متغیر سبک یادگیری و فرسودگی تحصیلی برابر 0.52 است که سطح 0.01p? معنادار می باشد. به این معنا که بین سبک یادگیری و فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. بررسی دقیق تر داده ها در این متغیرها نشان می دهد که هرچه نمرات به سمت مفهوم سازی انتزاعی پیش می رود، چه در جهت مشاهده تاملی و چه درجهت آزمایشگری فعال، فرسودگی تحصیلی بالاتر است و هرچه نمرات به سمت تجربه عینی پیش می رود، بالاخص در جهت آزمایشگری فعال، فرسودگی تحصیلی کمتر رخ می دهد. همچنین سایر نتایج بررسیها و تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که:1- بین سبک یادگیری جذب کننده و فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد. 2- هرچه استفاده از سبک تفکر واگرا و سبک تفکر انطباق دهنده افزایش می یابد، فرسودگی تحصیلی نیز، بالاتر می رود. 3-هرچه استفاده از سبک تفکر همگرا در جریان یادگیری افزایش می یابد، فرسودگی تحصیلی کاهش می یابد.4- دانشجویان رشته های پزشکی از فرسودگی هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی بالاتری نسبت به دانشجویان علوم انسانی برخوردارند در حالیکه می توان با ?? درصد اطمینان گفت دانشجویان رشته های انسانی از فرسودگی هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی پایین تر از حد متوسط خوردارند. 5- توزیع فراوانی دانشجویان رشته های پزشکی و علوم انسانی در چهار سبک یادگیری جذب کننده، واگرا، همگرا و انطباق دهنده تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد و لیکن سبک تفکر غالب و رایج در میان انشجویان، سبک یادگیری جذب کننده است. و سبکهای واگرا، همگرا و انطباق دهنده در رتبه های بعدی قرار دارند.