نام پژوهشگر: محسن خیرآبادی
محسن خیرآبادی عادل آذر
در فضای رقابتی کنونی، زنجیره تأمین کارا و اثربخش یک مزیت رقابتی پایدار برای شرکت ها محسوب می شود که می تواند بقای شرکت ها و صادرات پایدار شرکت ها در بازار را تأمین کند. توزیع محصولات از نقطه اصلی به نقطه مصرف یکی از قسمت های مهم تولید ناخالص ملی است که نشان می دهد یک کشور چه مقدار ثروت تولی می کند. به موازات این پیشرفت ها در فضای اقتصادی، نگرانی ها نسبت به عوامل زیست محیطی و اجتماعی موجب توجه ویژه کشورها به زنجیره تأمین سبز و لجستیک معکوس برای کاهش اثرات مخرب زیست محیطی- اجتماعی و استفاده مجدد از کالاهای مصرف شده به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی شده است. در این تحقیق سعی شده است تا مدل برنامه ریزی آرمانی مدیریت زنجیره تأمین سبز طراحی و با در نظر گرفتن محدودیت های اساسی که شامل محدودیت های بازار، محدودیت های تکنیکی، موجودی و سیاست های دولت و موسسه می باشد، به بهینه سازی این فرآیند بپردازیم. علاوه بر این در تحقیق حاضر با مروری جامع بر ادبیات موضوع معیارهای سبز در انتخاب تأمین کنندگان و توزیع کنندگان در سه سطح عالی، میانی و عملیاتی استخراج شده و سپس با استفاده از فنون تحلیل شبکه ای اولویت بندی گردیده اند. مدل آرمانی طراحی شده در این تحقیق، با جمع آوری اطلاعات از تیم مدیریت زنجیره تأمین شرکت "شیشه ایمنی به نور" حل گردید و جواب های بهینه بدست آمد. با مقایسه ی نتایج بدست آمده از حل مدل آرمانی قطعی و فازی با داده های واقعی به کارایی مدل در کاهش مصرف مواد خام، تولید دی اکسید کربن و نیز هزینه های حمل و نقل می توان پی برد.