نام پژوهشگر: فرزانه اصلی بیگی
فرزانه اصلی بیگی محمدعلی سبحان اللهی
شرکت های مادر با اتخاذ استراتژی های مناسب در قبال شرکت های تابعه می توانند در مقایسه با رقبای خود ارزش بیشتری خلق کنند و این همان چیزی است که به آن "مزیت سرپرستی" گفته می شود. تفاوت در شیوه های مدیریت استراتژیک از میزان نفوذ در دو بعد "برنامه ریزی" و "کنترل" ناشی می شود. بر این اساس، درتحقیق های آقای گولد و همکاران (1994) به طور غالب، سه شیوه مادری با نام شیوه برنامه ریزی استراتژیک، شیوه کنترل مالی و شیوه کنترل استراتژیک شناسایی شده است. هم چنین شرکت مادر از طریق اثر مستقل، اثر ارتباطی، اثر خدماتی و اثر توسعه ای بر شرکت های تابعه اعمال نفوذ کرده و ارزش آفرینی می کند. به اعتقاد آنها، شرکت های مادر در اتخاذ هر یک از سه شیوه سرپرستی و روش های ارزش آفرینی نیازمند داشتن درک و دانش مناسب از کسب وکارهای خود هستند و میزان حصول این درک بستگی به تناسب ویژگی های شرکت مادر، ویژگی های شرکت تابعه و شرایط بازار کسب وکار دارد. بنابراین با شناسایی این عوامل موثر و تعیین ارتباطات و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر می توان به الگویی دست یافت که با لحاظ نظرات خبرگان، روش های تعامل شرکت مادر با شرکت های تابعه را پیشنهاد می دهد. در این تحقیق، ضمن شناسایی و اندازه گیری عوامل موثر بر شیوه تعامل شرکت مادر و شرکت های تابعه، الگویی برای ارتباط این عوامل و انتخاب شیوه مادری مناسب ارائه می شود؛ درگام اول، با بکارگیری ماتریس ge و ارتباط ویژگی کسب وکار و جذابیت بازار، استراتژی پورتفولیو مشخص می گردد. در گام دوم، با ارتباط ویژگی کسب وکار و مشخصه های مادری، میزان تناسب این دو تعیین می گردد، و در گام آخر، با ارتباط نتایج دوگام ذکر شده از طریق الگوی تحقیق، شیوه مادری مناسب استخراج می گردد. نتایج این تحقیق در یک شرکت مادر به اجرا و شیوه مدیریت و رویکردهای ارزش آفرینی به آن شرکت پیشنهاد شد. در پایان، نتایج پیشنهاد شده با مطلوبیت خبرگان کسب وکارها و شرکت مادر مورد مقایسه قرار گرفته است.