نام پژوهشگر: مهدی مقیسه
مهدی مقیسه علی اصغر انواری رستمی
با توجه به ویژگی شرکت های سهامی که مدیریت از مالکیت جدا افتاده است وبه طبع گزارشات ایجاد شده توسط مدیریت تهیه ودست چین می شود ونیز وجود حسابداری تعهدی به خاطر وجود معوقات (مابه تفاوت سود نقدی وسود تعهدی) وانگیزه های همچون پاداش ،هموار سازی سود و مقررات گریزی این امکان را برای مدیران به وجود می آورد تا در جهت منافع خود ودر تضاد با منافع سایر گروه ها اطلاعات را دستکاری ویا دست به اعمال مدیریت سود بزنند و با عنایت به این که روشهای متعددی برای مدیریت سود وجود دارد و بسیاری از روشهای مدیریت سود در راستای استاندارد های حسابداری است، بنابراین برای حسابرس مشکل و گاهی نشدنی است که با این اعمال مخالفت کند. لذا محققان و تحلیل گران مالی توجه خود را از تاکید بر رقم سود به سوی کیفیت سود معطوف کرده اند. به لحاظ بااهمیت بودن تاثیر وجود سازوکارهای لازم و دستیابی به کیفیت مطلوب سود، اکثر جوامع تلاش هایی را برای فراهم کردن این سازوکارها انجام داده اند. از جمله این سازوکارها، وجودحسابرسی داخلی و نظام راهبری مناسب یا حاکمیت شرکتی در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است که اکثر کشورها به تقویت و بهبود آن همت گماشته اند. حسابرسی داخلی، یکی از مهم ترین و اصلی ترین عوامل نظام راهبری شرکت می باشد. با این شرط که این واحد زیر نظر هیئت مدیره باشد وبه ایشان گزارش دهد. با توجه به این که نقش حسابرس داخلی در چند دهه اخیر بسیار متفاوت شده است ودامنه فعالیت آن بیش از پیش گسترش یافته است وبه بررسی کارایی عملیات ،قابلیت اتکای فناوری اطلاعات ، اثر بخشی وکارایی معاملات تجاری داخل وخارج کشور ، کمک به بهبود فرایندها وعملیات شرکت ونظارت بر رضایت مشتریان می پردازد. حسابرسی داخلی نوین به دلیل مهارت حسابرسانش و وسعت آموزش های حین خدمت و آموزش تخصص صنعت مربوطه ایشان را قادر به درک فرآیند های تجاری و تولید ومشارکت در امر بهبود آن کرده است. همچنین حسابرسان داخلی باید در زمینه مالی دانش کافی را داشته باشند تا بتوانند از سوء استفاده های احتمالی مدیریت در زمینه تاخر و تقدم ثبت رویداد ها وبه کار گیری روش های که به نفع شرکت نمی باشد وسایر موارد مرتبط جلو گیری کنند. با توجه به اطلاعات تحقیق میتوان گفت که به احتمال 97% کیفیت عملیات حسابرسی داخلی بر اقلام تعهدی اختیاری موثر است و ضریب تبیین که نشان دهنده ی شدت ارتباط بین دو متغیر فوق الذکر است 65% است این امر نشان از ارتباط قوی بین آن دو متغیر دارد. نتایج همبستگی پیرسون حاکی از ارتباط معکوس بین کیفیت عملیات حسابرسی داخلی با اقلام تعهدی اختیاری است. بدین صورت که با افزایش کیفیت عملیات حسابرسی داخلی میتوان کاهش اقلام تعهدی اختیاری(در واقع کاهش مدیریت سود از طرف مدیریت) را انتظارداشت.(علامت منفی متغیر فوق در مدل برآوردی نیز حاکی از تصدیق این موضوع است). این نتیجه منطقی است چرا که افزایش کنترلهای داخلی وتقویت نظام پاسخگویی در شرکتها باعث کاهش اقلام تعهدی اختیاری ودر نتیجه کاهش مدیریت سود است. باتوجه به اینکه وجوه نقد حاصل از عملیات کمتر میتواند مورد دستکاری مدیریت قرار گیرید بنابراین انتظار میرود شرکت ها با عملکرد ضعیف تجاری که وجوه نقد حاصل از عملیات کمتری گزارش کرده اند به منظور گمراهی بازار ویا دلایل دیگر سود گزارش شده خود را از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری افزایش دهند. بنابراین وجوه نقد حاصل از عملیات و اقلام تعهدی اختیاری رابطه معکوس باهم دارند که ضریب منفی گردش عملیات وجه نقد در مدل براوردی تحقیق تایید کننده این ارتباط است.و همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان میدهد به احتمال 99% گردش عملیات وجه نقد در مدیریت سود موثر است وضریب همبستگی پیرسون 45% برای متغیر گردش عملیات وجه نقد و برای متغیر انحراف معیار گردش عملیات وجه نقد16% نشان از ارتباط قوی متغیر فوق با اقلام تعهدی اختیاری دارد.