نام پژوهشگر: وصال مِیمندی
نصرت زارع پناه وصال مِیمندی
یکی از ترکیب های پرکاربرد در قرآن بسان هر متن دیگر، ترکیب وصفی است. در قرآن صفات متنوّعی از نظر معنا و لفظ وجود دارد که این صفات نیز به همراه موصوف ها ی متفاوتی از نظر لفظ و معنا به کار رفته اند.در خصوص معانی صفات مورد بحث، مترجمین قرآن و مفسّران بزرگ قرآن، نظرات متفاوتی دارند؛ هم چنین لغت شناسان زبان عربی و لغت شناسان الفاظ و مفردات قرآن تفاوتی بین ریشه یا معانی این صفات بیان کرده اند که با بررسی صفات مورد بحث و ریشه یابی لغوی آنان، می توان به معانی متفاوت آنها دست یافت. بعد از بررسی صفات، روشن شد که اکثر صفات مورد بحثی که در قرآن به کار رفته اند، نکره هستند و نکره بودن در بردارنده ی مفاهیم زیادی است از جمله؛ شمولیّت و عمومیّت این صفات را می رساند. به عنوان مثال هرگاه صفات «لطیف»، «رحیم» و «کریم» خاصّ ذات باری تعالی باشد، لطف، مرحمت و کَرَم خداوند را به تمام موجودات می رساند. هم چنین وقتی صفات مشترک با موصوف ها ی متعدّدی از نظر لفظ و معنا به کار رفته باشد، بیانگر شمولیّت و عمومیّت این صفات است. در این پژوهش، سعی شده است که علاوه بر معرّفی صفات مشترک قرآن و موصوف-های متعدّد آن ها معانی این صفات نیز تبیین شود و ریشه ی لغوی صفات مورد بحث و تا حدّ امکان، فعل مجرّد آنها از نظر لازم و متعدّی بودن بررسی و در پایان به دیدگاه های مفسّران درباره این صفات اشاره شود. پژوهش ها حاکی از این است که صفات مشترک با موصوف های متفاوت دارای بار معنایی متفاوتی نیز هستند؛ به عنوان مثال: «مُبین» در «ضَلال مُبین» به معنای روشن و در «رسول مُبین» به معنای روشنگر است، و همه ی اینها ناشی از گستردگی معانی این الفاظ است که چنین تفاوت معنایی در آن مشاهده می شود. کلمات کلیدی: صفات مشترک در قرآن، موصوف صفات مشترک، اختلاف معنایی صفات.