چکیده فارسی : حکمرانی خوب به عنوان فرصتی برای امنیت اقتصادی، بهبود محیط کسب و کار و جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی از طریق شش شاخص کنترل فساد، حاکمیت قانون، کیفیت مقررات، اثربخشی دولت، ثبات سیاسی و حق اظهارنظر و پاسخگویی توسط بانک جهانی بررسی می شود در حکمرانی خوب ،بازار به عنوان یک آرمان پذیرفته می شود، اما تحقق آرمان اقتصاد و بازار منوط به مجموعه ای از نهادها ست که به صورت خود جوش به وجود نمی آیند، بلکه وظیفه حکومت و مجموعه روابط اجتماعی است که آنها را به وجود می آورد. در این دیدگاه دولت به صورت ذاتی نه مانع توسعه و نه عامل آن است، مسأله اصلی برای دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی، تحقق حکمرانی خوب می باشد. از سوی دیگرعملکرد بازار پول و سرمایه و نحوه جذب و تخصیص پس انداز های جامعه توسط آن تاثیر مهمی بر فرایند رشد و توسعه اقتصادی هر کشور دارد . در کشور هایی که بازار سرمایه گستردگی و عمق کافی ندارد بازار پول کانال اصلی جذب پس انداز ها و تخصیص آن به هزینه های مالی سرمایه گذاری است . به عبارت دیگر بازار پول محور اصلی فعالیت های بازار سرمایه است . در چنین وضعیتی یک بازار پول کارآمد قابلیت جذب پس انداز زیادتری را دارد . از این رو مطالعه بازار پول و سیاست پولی در هر کشور از اهمیت ویژه ایی برخوردار است

چکیده افزایش انتشار گازهای گلخانه ای به ویژه انتشار دی اکسید کربن یکی از مسائل تخریب زیست محیطی در جوامع به حساب می آید. رشد اقتصادی باعث استفاده بیشتر از از منابع شده و بنابراین باعث افزایش زباله ها و باقیمانده ها در محیط زیست می گردد که منجر به تخریب زیست محیطی می شود. این تحقیق تلاش دارد به بررسی رابطه ی آزادسازی تجارت و تخریب زیست محیطی در کشورهای عضو سازمان اکو بپردازد. در راستای این هدف، با استفاده از روش داده های پانلی در طول دوره زمانی 1995-2008 رابطه بین آزادسازی تجارت و انتشار دی اکسید کربن در کشورهای اکو بررسی گردید. نتایج نشان داد که آزادسازی تجارت تاثیر مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسید کربن دارد. همچنین، تولید ناخالص داخلی حقیقی سرانه، نرخ رشد جمعیت شهرنشین، مصرف انرژی نیز تاثیر مثبت و معنی دار بر انتشار دی اکسید کربن دارند. توان دوم تولید ناخالص داخلی سرانه حقیقی تاثیر منفی ولی بی معنی بر انتشار دی اکسید کربن دارد. بنابراین فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس برای کشورهای اکو صادق نبود.

مطالعه بازار مسکن هم از جنبه دارایی بودن و هم از لحاظ خدماتی بودن و هم از جنبه تصمیم گیری به منظور حداکثر سازی مطلوبیت در بلند مدت حائز اهمیت می باشد. از این رو، این تحقیق درصدد بررسی عوامل تأثیر گذار بر قیمت مسکن در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 87-1370 با استفاده از داده های فصلی است. هدف اصلی این پژوهش تعیین عوامل تأثیر گذار و پیش بینی قیمت مسکن با استفاده از روش خود توضیح برداری با وقفه گسترده ardl می باشد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در بلند مدت رابطه ای منفی بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ رشد قیمت مسکن وجود دارد هر چند هزینه مالکیت افزایش می یابد ، تقاضا برای خرید مسکن افزایش پیدا کرده که خود گویای رابطه ی مثبت بین نرخ تورم و رشد قیمت مسکن بوده است.