نام پژوهشگر: علیرضا موحدی نائینی
مریم زبرجدی محسن علمایی
افزایش رو به رشد جمعیت جهان نیاز به مواد غذایی از جمله سبزی ها و میوه ها را افزایش داده است. تلاش برای افزایش تولید در واحد سطح پیامدهای ناخوشایندی مانند افزایش آلودگی نیتروژنی و تخریب محیط زیست را درپی داشته است. یکی از شیوه های بیولوژیکی برای افزایش تولید، استفاده بالقوه از میکرارگانیسم های خاک زی مفید که توانایی تثبیت بیولوژیکی نیتروژن ملکولی یا تولید مواد محرک رشد را داشته باشند، می باشد. از جمله این میکرارگانیسم ها باکتری های جنس azotobacer می باشند که به دلیل دارا بودن خصوصیات مهمی چون توانایی تثبیت نیتروژن، افزایش تحرک و قابلیت جذب عناصر غذایی و خصوصاً تولید هورمون های رشد گیاهی موجب بهبود شرایط تغذیه و رشد گیاه می شوند. در این تحقیق از 10 نمونه خاک منطقه دلند در استان گلستان، 20جدایه azotobacter جداسازی و آزمون های توانایی تثبیت نیتروژن ملکولی (با روش گاز کروماتوگرافی)، توانایی تولید اکسین (با روش رنگ سنجی)، تولید سیدروفور (با روش نیمه کمی در محیط (cas-agarو توانایی انحلال فسفات های معدنی نامحلول (با روش رنگ سنجی) انجام پذیرفت. در نهایت تعداد 2 جدایه برای تهیه مایه تلقیح انتخاب شد. اثر تیمار باکتری در مقایسه با تیمار شاهد (فاقد باکتری) و تیمار های کودی بر روی فاکتور های رشد از جمله وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن میوه و همچنین عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم و آهن بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تیمار باکتری اثر مثبت و معنی داری روی صفات فنولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد در گیاه گوجه فرنگی دارد.
فاطمه بازاری جام خانه موسی حسام
امروزه فاضلابی که به محیط زیست تخلیه می¬شود، شامل آلاینده¬های مختلفی می¬باشد. فلزات سنگین زیادی از طریق پساب¬ها وارد آب می¬شوند و کیفیت آب را تحت تاثیر قرار می¬دهند. فلزات سنگینی از جمله کروم و سرب که سمی هستند، هریک اثرات بسیار بدی روی بدن انسان می¬گذارند. اثراتی از قبیل این¬که باعث بروز سرطان ریه و اختلالات داخلی و سیستم عصبی می¬شوند. برای رفع مشکل در این تحقیق از جاذب زیستی کیتوزان جهت حذف یون¬های فلزات سنگین کروم(vi) و سرب(ii) و همچنین کاهش پارامترهای bod، cod، tss و کدورت استفاده شده است. پساب صنعتی مورد¬نظر فاضلاب شهرک صنعتی آق قلا واقع در استان گلستان بوده است، که به لحاظ کیفی مورد مطالعه و تصفیه جهت استفاده در آبیاری قرار گرفته است. در این تحقیق 100 سی¬سی از فاضلاب را برداشته و به میزان 25/0، 5/0، 75/0 و 1 گرم کیتوزان به آن اضافه کردیم. برای بررسی¬های بیشتر و مشاهده توان پلیمر کیتوزان جهت حذف آلاینده از آب، 250 سی¬سی از محلول استاندارد دی¬کرومات¬پتاسیم و نیترات¬پتاسیم را به ترتیب برای حذف کروم و سرب برداشته و به میزان 25/0، 5/0، 75/0، 1، 25/1، 5/2، 75/3، 5 گرم کیتوزان در غلظت¬های 5/12، 20، 30 و 40 میلی¬گرم بر لیتر به آن اضافه کردیم. نتایج به این صورت بوده است که برای فلز کروم بهترین نتیجه از غلظت 10 گرم بر لیتر کیتوزان در 4ph= و در مدت زمان 140 دقیقه به دست آمد. همچنین در مورد سرب بهترین حالت در شرایط 15 گرم بر لیتر و در 6ph= و در زمان 160 دقیقه بوده است. با بررسی هم¬دما-های جذب جهت تجزیه و تحلیل داده¬های تعادل، داده¬های آزمایشی با مدل فروندلیش بهترین انطباق را داشته است. مطالعات سرعت ثابت کرده است که مدل سینتیک درجه دوم بهترین مدل جهت توصیف ریاضی داده¬های تجربی می-باشد.
شکوفه فضل علی مهدی ذاکری نیا
انتقال آلاینده های آلی به خصوص در خاک های سبک بافت به علت ترابری بالا و ایجاد منابع ثانویه آلودگی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ترابری نفت سفید در محیط متخلخل خاک شنی حاوی نانوذرات رس مونت موریلونایت و چگونگی رفتار تناوبی سیستم بود. بدین منظور 48 ستون پلی اتیلنی با مخلوط همگنی از خاک لوم شنی و نانورس (0،2،4،6% وزنی) پر شد، سپس تیمارهای آلاینده با نسبت های آب و نفت سفید 0-100، 30-70، 50-50، 70-30 در سه دوره با فاصله 24 ساعت با شرایط ضربه و هر بار به میزان یک حجم منفذی، از بالا به ستون های خاک افزوده و زهاب خروجی جمع آوری شد. سپس کل نفت باقیمانده در خاک، حجم نفت سفید و آب خروجی اندازه گیری شد. این مراحل دوبار دیگر با فاصله زمانی دو هفته تکرار شد. نتایج نشان داد که در دوره اول با افزایش میزان نانورس در خاک، نسبت نفت سفید خروجی به ورودی کاهش و میزان هیدروکربن باقیمانده در خاک افزایش یافت. نسبت آب خروجی به ورودی (در تیمارهای حاوی آب) نیز با افزایش درصد نانورس در خاک، کاهش و همین نسبت در مورد نفت، از نسبت آب خروجی به ورودی در همه تیمارها بیشتر بود. لیکن نتایج دوره دوم و سوم در تیمارهای مختلف، با افزایش نانورس مقدار نسبت نفت سفید خروجی به ورودی، افزایش اما در هیدروکربن نفتی باقیمانده در خاک و نسبت آب خروجی به ورودی کاهش نشان داد. نتایج مقایسه میانگین دانکن نیز در تیمارهای سه دوره اختلاف معنی دار نشان داد. برای صحت سنجی ترجیح عبور نفت به آب، در بخش دوم این پژوهش، ترابری آنها از قیفهای حاوی خاک شنی- نانورس(0، 2، 4 و 6 درصد) تحت عبور نفت سفید و آب با 4 حجم منفذی متناوب بررسی شد. نتایج نشان داد که نرخ خروج نفت سفید در خاک بیشتر و در مدت کوتاهی حجم بیشتری از خود عبور داده در حالیکه عبور آب در زمان طولانی تر با حجم نهایی خروجی کمتر اتفاق افتاد. با خروج حجم های منفذی بیشتر سیالات از خاک، این اختلاف بیشتر بود. نتایج حاصل از پراش اشعه ایکس، نگهداشت بیشتر آب بین لایه های نانورس را تایید کرد. عبور سریعتر در زمان کمتر در محیط متخلخل برای نفت سفید با هیدروکربورهایی با مولکول هایی دارای 11 تا 15 اتم کربن و دانسیته 780/0 دارای واکنشگری کمتر با خاک به خصوص نانوذرات بوده و عبور بیشتری را از محیط متخلخل خاک داشته اند. عبور آهسته تر آب و نگهداشت بیشتر آن مدلول تخلخل و ماهیت ذره ای سیستم واجد نانورس، کوچک بودن مولکول های آب و جای گیری لابه لای ذرات خاک به خصوص نانورس، دگردوستی و همدوستی شدید با پیوندهای هیدروژنی و چگالی بالاتر آن بوده است. واژه های کلیدی: نانورس، خاک شنی، آب، نفت سفید، منحنی رخنه، ستون خاک
علی اصغر اردشیری لاجیمی رضا قربانی نصرآبادی
فسفر یکی از عناصر ضروری و دومین عنصر محدود کننده رشد گیاهان می¬باشد. در نتیجه واکنش-های شیمیایی قسمت عمده¬ای از فسفر تثبیت و به شکل¬های غیرمحلول و غیرقابل دسترس تبدیل می¬شود. باکتری¬های حل¬کننده¬فسفات می¬توانند فسفر خاک را به فرم قابل دسترس تبدیل و رشد و عناصر غذایی گیاه را افزایش دهند. هدف این تحقیق جداسازی و خالص¬سازی باکتری¬های حل-کننده¬فسفر از ریزوسفر ذرت و سویا و ارزیابی اثر جدایه¬های منتخب بر روی شاخص¬های رشد و عناصر غذایی در ذرت بود. آزمایشات گلدانی به صورت کاملاً تصادفی با هشت تیمار و در چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل تلقیح باکتری یک (b1) و باکتری دو (b2)، tcp+b1، tcp+b2، تیمار بدون تلقیح با tcp، اکسین+ tcp، اکسین و شاهد بود. 175 باکتری از ریزوسفر ذرت و سویا خالص شد. غربالگری اولیه براساس تشکیل هاله بر روی محیط nbrip صورت گرفت، چهل جدایه برای بررسی آزادسازی فسفر از منابع تری¬کلسیم¬فسفات و آلومینیوم¬فسفات در محیط مایع انتخاب شدند. نتایج ما نشان داد جدایه¬ها فعالیت متفاوتی از لحاظ انحلال فسفر و اسیدی کردن محیط که با آزاد کردن فسفر از tcp مصادف می¬شود دارند. در صورتی که همبستگی بین آزادسازی فسفر از alpo4 و ph وجود نداشت. هشت جدایه بر اساس اطلاعات 16s rrna شناسایی شدند. هفت جدایه انتروباکتر و یکی از آنها متعلق به گونه پانتوئیا شناسایی شدند. هر هشت جدایه توانایی تولید iaa را داشتند ولی هیچکدام از آنها hcn تولید نکردند. دو جدایه انتروباکتر که توانایی متوسط و زیادی در آزادسازی فسفر در محیط مایع داشتند، با ذرت تلقیح کرده، این باکتری¬ها افزایش معنی¬داری در شاخص¬های رشد گیاهی (وزن خشک ساقه و ریشه، سطح برگ) و افزایش در مقدار کلروفیل، فسفر، نیتروژن و پتاسیم را نسبت به گیاه غیر تلقیح نشان دادند. هر دو سویه پتانسیل خوبی در افزایش رشد و جذب عناصر غذایی در آزمایشات گلدانی نشان دادند، بررسی این جدایه¬ها در آزمایشات مزرعه¬ای نیز ضروری می¬باشد.
فاطمه چراغپور علیرضا موحدی نائینی
این تحقیق با هدف کالیبره کردن عملکرد گندم دیم در مقابل کود پتاسیم مصرفی برای حصول تولید هدف (yield goal) برای حد کفایت کم، متوسط و زیاد آزمون خاک در مزرعه شماره 1 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگاندر دو سال زراعی 92-1391 و 93-1392 در ادامه یک پروژه سه ساله اجرا گردید. اراضی مورد مطالعه¬ی این تحقیق با عملکردهای با حد کفایت زیاد آزمون خاک از 4275 تا 4750، حد کفایت متوسط آزمون خاک از 3325 تا 4275 و حد کفایت کم آزمون خاک از 2375 تا 3325 کیلوگرم بر هکتار قبلا در سال اول پروژه (91-1390) تفکیک و رنج آزمون خاک برای هریک تعیین شده بود. این تحقیق بر پایه¬ی دو ¬طرح بلوک کامل تصادفی طی سال زراعی 92-1391 در دو زمین با حد کفایت متوسط و زیاد آزمون خاک و سه طرح بلوک کامل تصادفی طی سال زراعی 93-1392در سه زمین با حد کفایت کم، متوسط و زیاد آزمون خاک با 5 تیمار و 4 تکرار اجرا گردید. در هر 5 طرح آزمایشی در طی دو سال آزمایش، 200 کیلو گرم بر هکتار اوره و 250 کیلو گرم بر هکتار دی آمونیوم فسفات در همه پلات های آزمایشی مصرف شد. تیمارها، 5 مقدار مصرف پتاسیم به نام های ko،k1،k2،k3 وk4 و با استفاده از کود کلرید پتاسیم در سال اول آزمایش و کود سولفات پتاسیم در سال دوم آزمایش بودند. تیمارهای ko،k1،k2،k3 وk4 بترتیب مقادیر 0، 5/78، 9/58،3/39 و 6/19 کیلو گرم بر هکتار پتاسیم خالص در زمین با حد کفایت متوسط آزمون خاک در سال زراعی 92-1391 و و زمین با حد کفایت کم و متوسط آزمون خاک در سال زراعی 93-1392 بودند. همین تیمارها بترتیب مقادیر 0، 9/58، 3/39، 6/19 و8/9 کیلوگرم بر هکتار پتاسیم خالص در زمین با حد کفایت زیاد آزمون خاک در هر دو سال زراعی 92-1391 و 93-1392 بودند.تیمارها در زمان کشت اعمال شدند، به جز تیمار اوره که یک سوم آن در زمان کشت و دو سوم دیگر آن به صورت سرک در دو مرحله پنجه زنی و قبل از خوشه دهی اضافه شد. کاربرد کالیبره کردن عملکرد گندم دیم در مقابل کود پتاسیم مصرفی برای حصول یک تولید هدف (yield goal)، در کاربرد پتاسیم در نقاط gps در کشاورزی دقیق می باشد که مقدارو هزینه مصرف کود را کاهش و عملکرد را افزایش می دهد. تفاوت قابل ملاحظه ای بین کلرید پتاسیم و سولفات پتاسیم بر عملکرد ها با مقایسه دو سال آزمایش مشاهده نشد. عملکرد و اجزای عملکرد گندم در مرحله برداشت و میزان فسفر و پتاسیم و ازت در بافت گیاه و پتاسیم خاک با عصاره گیر های استات آمونیوم و تترافنیل بران سدیمدر مراحل قبل خوشه دهی و برداشت در سال زراعی 93-1392 اندازه گیری شدند. مقایسه پتاسیم خاک مراحل قبل خوشه دهی و برداشت سال زراعی 93-1392 با سال زراعی 91-1390 نشان می دهد که با کاهش بارندگی و رطوبت خاک، پتاسیم قابل استخراج تیمارهای مشابه در سال 93-1392 کاهش یافت. با توجه به نوسانات پتاسیم خاک در سال های مختلف و تغییرات رنج آزمون خاک، استفاده از عملکرد گندم برای تعیین حدود کفایت کم، متوسط و زیاد آزمون خاک نسبت به استفاده از رنج آزمون خاک مناسب تر بنظر می رسد.
فریبا سالاری علیرضا موحدی نائینی
سورفکتانت¬ها با کاهش کشش سطحی آب و افزایش سرعت جریان آب در منافذ ریز و رطوبت در مرکز کلوخه¬های خاک ممکن است موجب رسیدن به یک تعادل پتانسیل اسمزی نزدیک تری بین لایه دوگانه پخشده الکتریکی منقطع و محلول خاک (افزایش سرعت تورم و انقباض خاک) و در نتیجه افزایش سرعت ورود پتاسیم از سطوح تبادلی به محلول خاک و جذب بیشتر عناصر خاک (پتاسیم) و افزایش عملکرد شوند. تحقیق حاضر در راستای بررسی تاثیر محلول پاشی سورفکتانت روی سطح یک خاک لومی با سطح ویژه بالا با دانه¬بندی نامناسب بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه سویا و نیز جذب پتاسیم انجام پذیرفت. این خاک¬ها سرعت تعادل اسمزی فوق الذکر را کاهش و قابلیت استفاده آن را محدود می¬کنند. این تحقیق در قالب یک طرح اسپیلت پلات که کرت¬های اصلی آن تیمار با کود پتاسیم در 2 سطح و کرت¬های فرعی آن سرفکتانت در 4 سطح 0، 2 و 4 و 6 لیتر بر هکتار با 4 تکرار بودند طی سال زراعی 92-91 در اراضی مزرعه شماره 1 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان به اجرا در آمد. سورفکتانت مورد استفاده از نوع غیر یونی از خانواده 2,1-propanediol بود. رطوبت خاک در 4 مرحله و مقاومت مکانیکی خاک در طول فصل رشد در 6 مرحله اندازه¬گیری شد. سورفکتانت موجب افزایش رطوبت خاک در عمق 8-0 سانتیمتر در همه¬ی مراحل نمونه گیری و در عمق 16-8 در سه مرحله شد و مقاومت مکانیکی خاک را در چهار مرحله کاهش داد. عملکرد و اجزای عملکرد سویا و پتاسیم و ازت دانه گیاه در مرحله برداشت اندازه¬گیری شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیر کود کلرید پتاسیم روی اجزای عملکرد و عملکرد دانه در سطح احتمال 5% معنی¬دار بود. پتاسیم قابل جذب خاک با دو روش استات آمونیوم و تترافنیل بران سدیم در دو مرحله گلدهی و برداشت عصاره¬گیری و اندازه¬گیری شدند. اثر متقابل کود پتاسیم و سورفکتانت بر غلظت پتاسیم قابل عصاره¬گیری با تترا فنیل بران سدیم در مراحل قبل گلدهی و برداشت معنی¬دار شد بطوریکه غلظت بالای سورفکتانت در معیت کود کلرید پتاسیم موجب افزایش رطوبت خاک، کاهش مقاومت مکانیکی خاک، افزایش پتاسیم قابل عصاره-گیری از خاک و جذب پتاسیم توسط دانه سویا و عملکرد آن شد. واژه¬های کلیدی: پتاسیم، سورفکتانت، عملکرد سویا ، اجزای عملکرد، تترافنیل بران سدیم