نام پژوهشگر: صدیقه نبی ئیان
مهسا الماسی بختیاری محسن افشارمنش
در این تحقیق با استفاده از تابع مرزی پوششی رابطه نسبت شکاف تکنولوژی با جیره مصرفی برای مرغداران گوشتی استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام تحقیق از اطلاعات 120 مرغداری در سال 1391 که به صورت تصادفی طبقه بندی شده و مورد مصاحبه قرار گرفته اند، استفاده شده است. مرغداری های نمونه بر حسب نسبت انرژی به پروتئین جیره مصرفی به سه گروه کمتر از جیره استاندارد، نزدیک به جیره استاندارد و بیشتر از جیره استاندارد تقسیم گردیدند. در این پژوهش از سه رهیافت تابع تولید مرزی تصادفی ترکیبی، تابع تولید مرزی گروهی و تابع مرزی پوششی برای محاسبه شاخص های کارایی فنی و شکاف تکنولوژی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که متوسط کارایی فنی تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین کمتر از جیره استاندارد در سه روش مذکور به ترتیب حدود 83، 84 و 37 درصد، برای تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین نزدیک به جیره استاندارد 87، 88 و 47 درصد و تولیدکنندگان با نسبت انرژی به پروتئین بیشتر از جیره استاندارد به ترتیب حدود 84، 85 و 25 درصد است. نسبت شکاف تکنولوژی در واحدهای با جیره کمتر، نزدیک و بیشتر از جیره استاندارد به ترتیب حدود 56، 70 و 48 درصد می باشد که بیانگر شکاف تکنولوژیکی در گروه های مختلف است.نتایج نشان داد که گروه دوم (نسبت انرژی به پروتئین نزدیک به جیره استاندارد) دارای کارایی بیشتر و شکاف تکنولوژی کمتری است.
یوسف شیبانی تذرجی امید دیانی
در این مطالعه، به منظور محاسبه بهره وری کل عوامل تولید، از رهیافت تابع تولید استفاده شد. داده های این مطالعه، با استفاده از پرسشنامه و اطلاعات مربوط به 100 دامدار برای دو سیستم روستایی و عشایری جمع آوری گردید. به منظور محاسبه بهره وری، در هر سیستم به طور جداگانه تابع تولید برآورد گردید و فرم تابع کاب- داگلاس به عنوان فرم برتر انتخاب شد. متغییر مستقل در تابع تولید: نیروی کار (نفر در سال)، علوفه (کیلوگرم در سال)، مرتع (هزار تومان)، دارو و واکسن (هزار تومان) و متغییر وابسته میزان کل درآمد ناخالص (هزار تومان)می باشد. کشش جزیی عوامل تولید در سیستم روستایی برای نهاده های نیروی کار، مرتع، علوفه و دارو به ترتیب 12/0، 71/0، 14/0 و 29/0 بود، که این مقادیر برای سیستم عشایری به ترتیب 1/0، 72/0، 61/0 و 07/0- بود. همچنین، میانگین بهره وری نهایی نهاده های نیروی کار، مرتع و دارو در سیستم روستایی نسبت به سیستم عشایری بالاتر بود. اما بهره وری نهایی علوفه در سیستم عشایری بیشتر از سیستم روستایی بود. میانگین بهره وری کل عوامل تولید در سیستم روستایی و عشایری به ترتیب 78/1 و 52/2 بود. به عبارتی، سیستم عشایری مدیریت عوامل تولید مناسب تری را نسبت به سیستم روستایی دارد. نتایج آنالیز واریانس اختلاف میانگین های دو سیستم روستایی و عشایری نشان داد که میانگین های این دو سیستم اختلاف معنی داری از یکدیگر دارند. با توجه به کشش بالای مرتع در دو سیستم، اصلاح مراتع می تواند سودآوری واحدها را افزایش دهد. استفاده بهینه از نهاده ی دارو و تاکید بر پیشگیری تا درمان، می تواند کشش دارو و سود واحدها را افزایش دهد
محمد رضا آزادی صدیقه نبی ئیان
رشد اقتصادی همواره از دغدغه های اقتصاددانان بوده است و در پاسخ به عوامل تعیین کننده ی رشد اقتصادی مطالعات فراوانی صورت گرفته است. همچنین به باور بسیاری از اقتصاددانان وجود یک بخش کشاورزی پیشرو و نیرومند از ضروریات توسعه ی اقتصادی است. بخش کشاورزی به دلیل تامین مواد غذایی، کمک به سایر بخش ها و کمک به تامین منابع ارزی همواره از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. یکی از کانال های موجود در موضوعات اقتصادی، تاثیرگذاری توسعه ی مالی بر رشد می باشد که بحث ها و جنجال های زیادی را به خود اختصاص داده است. برخی از اقتصاد دانان ]مانند باگهوت(1873) و لوکاس (1988)[ ارتباط میان توسعه ی مالی و رشد اقتصادی را رد کرده اند و برخی دیگر ]از جمله کینگ و لوین (1993) و میلر (1988)[ توسعه ی مالی را یک راه مناسب برای رسیدن به رشد اقتصادی می دانند. لذا در تحقیق حاضرتاثیر توسعه ی مالی بر رشد زیربخش های کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا با بهره گیری از شاخص توسعه ی مالی مرکب که شامل: نقدینگی به صورت درصدی از gdp، مانده ی تسهیلات بانک ها به بخش کشاورزی به صورت درصدی از gdp و سهم مانده ی بدهی بخش غیردولتی از کل مانده ی بدهی بخش دولتی و غیردولتی به بانک ها و موسسات اعتباری است، و همچنین داده های نیروی کار، ارزش افزوده و موجودی سرمایه برای هریک از زیربخش های کشاورزی طی دوره ی 89-1370 استفاده شده است. ضریب توسعه ی مالی برابر با 32/0- محاسبه شد که نشان دهنده ی تاثیر منفی توسعه ی مالی بر رشد زیربخش های کشاورزی است. همچنین به منظور تعیین رابطه ی علیت بین متغیر توسعه ی مالی و موجودی سرمایه در زیربخش های کشاورزی از آزمون علیت گرنجر استفاده شد. نتایج وجود یک رابطه ی علیت یک طرفه از توسعه ی مالی به سمت موجودی سرمایه را نشان می دهد.
محمد ریحانی بزرگ صدیقه نبی ئیان
با توجه به اهمیت اقتصادی محصول انار در اقتصاد ملی و استعدادهای بالقوه فراوان کشور برای ارتقاء کمی و کیفی این محصول وبا عنایت به رقابت های جهانی در زمینه ی بازار محصولات کشاورزی و پتانسیل بالای محصول انار برای صادرات ، در این تحقیق به بررسی حاشیه های بازاریابی انار در شهرستان شهرضا در اصفهان پرداخته شده است. داده های مورد نیاز بصورت پیمایشی ، تکمیل پرسشنامه و مصاحبه ی حضوری گردآوری شده است. بر اساس محاسبات صورت گرفته، داده های مورد نیاز از تولید کننده و عوامل بازاریابی، از یک نمونه ی 141 نفری از تولیدکنندگان، 4 عمده فروش، 30 خرده فروش و 20 مصرف کننده برای این محصول گردآوری شد. برای بررسی وضعیت بازاریابی انار شهرضا از معیارهای حاشیه ی بازاریابی ، کارایی بازاریابی، تابع حاشیه ی بازاریابی و ضریب هزینه ی بازاریابی استفاده شد. تابع حاشیه ی بازاریابی وجود رابطه ی مثبت و معنی دار را بین قیمت خرده فروشی و هزینه های بازاریابی و مقدار خرید خرده فروش محصول توسط عوامل بازار با حاشیه بازاریابی را نشان می دهد. ناکارایی کل بازاریابی و ضریب هزینه ی بازاریابی در مسیری که عوامل بازاریابی بیشتری دخالت داشتند، بالاتر بدست آمد، به بیان دیگر کارایی بازاریابی در این مسیر پایین تر از سایر مسیرها محاسبه شد.
محبوبه شیخ پور صدیقه نبی ئیان
در تحقیق حاضر، تأثیر شوک¬های پولی بر سرمایه¬گذاری بخش کشاورزی و زیر¬بخش¬های آن در ایران بررسی شد. بدین منظور، ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک ¬پرسکات، شوک¬های پولی استخراج گردید. در گام بعدی، تأثیر شوک¬های پولی بر سرمایه¬گذاری بخش کشاورزی با استفاده از مدل خود توضیح برداری با وقفه¬های گسترده طی دوره¬ی 90-1353 بررسی شد. بر اساس یافته¬های این پژوهش روابط کوتاه¬مدت و بلند¬مدت قوی و معنی¬داری بین متغیرها در مدل سرمایه¬گذاری وجود دارد. شوک¬های پولی اثر منفی بر سرمایه¬گذاری بخش کشاورزی دارد. ضریب تصحیح خطا با علامت منفی و معنی¬دار گویای تعدیل شوک¬های وارده در کوتاه¬مدت را به سمت روند تعادلی بلند¬مدت نشان می¬دهد. براساس نتایج، در این تحقیق همچنین، اثر شوک¬های پولی بر سرمایه¬گذاری زیربخش های کشاورزی با استفاده از روش اثرات ثابت طی دوره ی 90-1372 بررسی شد. براساس نتایج، بین تولید ناخالص داخلی و سرمایه¬گذاری زیربخش ها رابطه ی مستقیم وجود دارد. همچنین اعتبارات به بخش کشاورزی، سرمایه¬گذاری زیربخش¬ها را افزایش می دهد. اثر منفی نرخ تورم بر سرمایه¬گذاری زیربخش¬ها می تواند نتیجه نامناسب بودن زیرساخت¬ها و افزایش نرخ تورم در ایران باشد. شوک¬های پولی اثر منفی بر سرمایه¬گذاری زیربخش ها دارد، بدین معنی که افزایش حجم نقدینگی، سبب کاهش سرمایه¬گذاری در زیربخش¬های کشاورزی و ایجاد محیط نامطمئنی جهت سرمایه-گذاری زیر بخش¬های کشاورزی می شود. همچنین نتایج آزمون والد نشان داد که عدم تقارن در تأثیر شوک¬های مثبت و منفی پولی بر سرمایه¬گذاری بخش کشاورزی وجود دارد. براساس نتایج حاصل از مطالعه، می توان به اهمیت تأثیرگذاری شوک¬های پولی بر متغیرهای کلیدی بخش کشاورزی پی برد. همچنین نقش ضعیف ابزارهای سیاست پولی را می¬توان به نبود بازارهای مالی در اقتصاد ایران نسبت داد و در نتیجه نمی¬توان از تکانه¬های مزبور برای تنظیم رفتار سرمایه¬گذاری به طور موثر استفاده نمود.
مصطفی حبیب زاده حقیقی دشتکی محمد رضا زارع مهرجویی
امروزه کشاورزی یک فعالیت اقتصادی است که سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی هر کشور به وسیله¬ی تامین امنیت غذایی مردم آن ایفا می¬کند. بسیاری از تحلیل¬های اقتصادی تنها بر روی افزایش رفاه اقتصادی کشاورزان تاکید می¬کنند بدون اینکه به مسایل زیست محیطی توجهی داشته باشند. لذا در این مطالعه، برای تعیین الگوی بهینه کشت عمده محصولات زراعی شهرستان شیراز، از برنامه ریزی آرمانی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای سال زراعی 1391-1392 از اداره آمار جهاد کشاورزی استان فارس تهیه شده است. به منظور دستیابی همزمان به اهداف اقتصادی و اهداف زیست محیطی در این مطالعه چهار هدفه حداکثر کردن سود، حداقل کردن ریسک، حداقل کردن مصرف کود شیمیایی و حداقل کردن مصرف آب در نظر گرفته شده است. الگوی بهینه تحت دو سناریو بدست آمده است. سناریوی اول، مقادیر سمت راست هر یک از اهداف با استفاده از برنامه ریزی تک هدفه بدست آمده است. در سناریوی دوم مقادیر سمت راست برای هدف اول 10 درصد بیشتر از منطقه، اهداف دوم، سوم و چهارم 10 درصد کمتر از منطقه تعیین شده است. نتایج نشان داد که محصولات گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، هندوانه، پیاز، گوجه فرنگی، لوبیا قرمز و برنج در سناریوی اول به ترتیب به اندازه 40000، 4934.323، 3387.539، 1500، 878.317، 1498.338، 1000 و 1585.56 هکتار کشت می¬شوند. در سناریوی دوم محصولات گندم آبی، گندم دیم، جو آبی، هندوانه، پیاز، گوجه فرنگی، لوبیا قرمز و برنج به ترتیب به اندازه 4000، 6000، 107.241، 1500، 77.419، 1942.897، 1000 و 1812.481 هکتار کشت می¬شود. با توجه به یافته ها امکان افزایش سود و افزایش بهره وری منابع نسبت به شرایط فعلی با توجه به اهداف زیست محیطی نیز وجود دارد.
یوسف پیکانی صدیقه نبی ئیان
در این پژوهش،مقایسه بهره وری بین محصول ارگانیک و غیر ارگانیک گوجه فرنگی درسال زراعی92-1391 در شهرستان ابهر، قطب تولید گوجه فرنگی استان زنجان مقایسه شده است. داده های لازم از طریق تکمیل پرسشنامه به تفکیک ازتولید کنندگان ارگانیک و غیرارگانیک گوجه فرنگی که به روش نمونه گیری دو مرحله ای خوشه ای تصادفی انتخاب گردیده، جمع آوری شده است. جهت مقایسه بهره وری بین محصول ارگانیک و غیرارگانیک گوجه فرنگی از تابع تولید کاب-داگلاس که از بین توابع مختلف بهترین تابع شناخته شد،استفاده شده است. جهت محاسبه بهره وری ازشاخص ترنکوئیست با نرم افزارtfpipاستفاده گردیده است. یافته- های پژوهش بیانگر آن است که بهره وری محصول ارگانیک و غیرارگانیک از لحاظ آماری تفاوت معنی دار ندارند و فقط تاثیر گذاری متغیرها بر بهره وری در دو گروه متفاوت می باشد. درتابع ارگانیک بیشترین تاثیر را زمین و در غیر ارگانیک بیشترین تاثیر را آب مصرفی دارد. لذا برای توسعه بخش کشاورزی و حرکت به سوی کشاورزی سالم با محصولات ارگانیک توجه بیشتر دولت ضروری بوده و پیشنهاد می شود سرمایه گذاری های لازم جهت افزایش سطح زیر کشت محصولات ارگانیک و اشاعه فرهنگ مصرف محصولات ارگانیک در کشور انجام پذیرد.
زهرا فتاحی طغرالجردی صدیقه نبی ئیان
بخش کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصاد کشور است که به دلیل عوامل تولید بسیاری که در آن حضور دارند، همواره افزایش اعتبارات و صادرات در آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی اثرپذیری صادرات کشاورزی از اعتبارات این بخش طی دوره ی 1390-1370 می باشد. بدین منظور ابتدا اثر اعتبارات بر ارزش افزوده و سپس اثر ارزش افزوده بر صادرات بررسی شده است. در این تحقیق داده های مورد نیاز از بانک مرکزی و گمرک جمهوری اسلامی ایران و بانک جهانی جمع آوری و با استفاده از از داده های ترکیبی2sls تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که اثر اعتبارات، سرمایه و نیروی کار بر ارزش افزوده مثبت و معنی دار است و همچنین اثر متغیرهای نرخ واقعی ارز، قیمت نسبی، ارزش افزوده برآورد شده و میانگین وزنی درآمد کشورهای واردکننده محصولات کشاورزی بر صادرات کشاورزی مثبت و معنی دار است. بر اساس نتایج بدست آمده اثر اعتبارات بر صادرات مثبت است. با توجه به نتایج پژوهش، اعتبارات به عنوان یک مسئله مهم و تأثیرگذار بر صادرات کشاورزی از سوی سیاستگذاران اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اگرچه این افزایش حمایت ها مطلوب است اما باید روند منطقی و حساب شده داشته باشد، به گونه ای که تولید کشاورزی را همواره به صورت یک صنعت نوزاد نگه ندارد.
احسان سپهوند محمدرضا زارع مهرجردی
فقر مانند نیازهای اساسی یک مفهوم پویا و پدیده-ای پیچیده و چند بعدی است. ابعاد مختلف فقر در کنش متقابل با همدیگرند، به طوری که عوامل بازدارنده فقر با تقویت همدیگر، زنجیرهای فقر را محکم تر و رسوخ ناپذیرتر می سازند. تعریفی که از فقر می شود نقش مهمی در اتخاذ سیاست های مبارزه با فقر دارد. به همین نحو عواملی که برای فقر شناسایی می شوند در اتخاذ سیاست های مبارزه با فقر موثرند. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل اقتصادی موثر بر فقر خانوارهای روستایی ایران طی دوره زمانی 1392-1364 و با استفاده از سیستم معادلات همزمان می باشد. در این مطالعه معادلات مربوط به فقر روستایی، رشد اقتصادی بخش کشاورزی و امنیت غذایی خانوارهای روستایی با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحله ای ( 2sls) برآورد شدند. نتایج نشان داد متغیرهای؛ نرخ تورم، نرخ بیکاری، دستمزد نیروی کار روستایی، ضریب جینی روستایی و حمایت دولت از قیمت انرژی در بخش کشاورزی بر فقر خانوارهای روستایی موثر می باشند. ضرایب برآورد شده برای این متغیرها به ترتیب برابر با؛ 055/0، 076/0، 081/0- ، 047/0 و 093/0- می باشد. از میان متغیرهای موثر بر فقر روستایی، متغیر حمایت دولت از قیمت انرژی در بخش کشاورزی با ضریب 093/0- بیشترین اثر را بر فقر روستایی دارد. لذا پیشنهاد می شود که دولت با تدوام حمایت از بخش کشاورزی، خصوصاً حمایت از قیمت انرژی در این بخش به کاهش میزان فقر کمک کند.
شیرین طاهری صدیقه نبی ئیان
پیشرفت علم و تکنولوژی باعث پیچیدگی در جهانی شده که امروزه در آن زندگی می کنیم و برای فائق آمدن بر این پیچیدگی ها و اتخاذ تصمیمات صحیح از سوی سیاست گذاران نیاز به پیش بینی متغیرهای اثر گذار افزایش یافته است. از این رو، از دهه 1970 به بعد روش های پیش بینی در علوم مختلف به ویژه اقتصاد جایگاه مناسبی یافته است. پزوهشگران و سیاست گذاران با پیدایش این روش ها در اقتصاد و سایر علوم برخی مواقع با ترکیب این روش ها به نتایج مطلوب تر و مناسب تری دست یافته اند. به منظور پیش بینی واردات محصولات کشاورزی ایران در این مطالعه ازروش فرایند خود توضیح جمعی میانگین متحرک(arima)، روش خود توضیح برداری(var)، فرآیند هموار سازی نمایی منفرد با روند(sest)، هموارسازی نمایی دو گانه با روند(dest)، شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک استفاده و نتایج مورد بررسی قرار گرفته است. سری زمانی مورد نظر2012-1990 می باشد و ارزش واردات محصولات کشاورزی ایران نیز تا سال 2018 پیش بینی گردیده است.