نام پژوهشگر: محمدمهدی مقیمی زاده
محمدمهدی مقیمی زاده تقی پورنامداریان
این رساله از سه بخش تشکیل شده: بخش اول آن ترجم? کتابی با عنوان استعاره نوشت? دیوید پانتر است. در این کتاب، استعاره از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده ابتدا پیشین? مفهوم استعاره را در بلاغت کلاسیک غربی بررسی کرده (فصل 1) و سپس به مقایس? آن با مفهوم استعاره در ادبیات شرق دور پرداخته است(فصل 2). وی سپس استعاره را به عنوان مقوله ای عمومی و اجتماعی در دنیای امروز مورد توجه قرار داده است(فصل 3). دیدگاه جریان پساساختارگرا نسبت به استعاره (فصل 4) و ارتباط استعاره با روانکاوی (فصل 5) و برخی مفاهیم روان شناختی (فصل 6) از دیگر مطالب کتاب پانتر است. تعلق استعاره به یک ساحت فرهنگی و دشواری ترجم? آن به ساحتی دیگر (فصل 7) مطلب دیگریست که نویسنده به آن پرداخته. وی نقش استعاره را در مطالعات پسااستعماری نیز مورد توجه قرار داده (فصل 8) و سرانجام کتاب خود را با جمع بندی مطالب پیشین و ارائ? دیدگاه کلی خود در باب استعاره به پایان رسانده است. بخش دوم رساله به بررسی استعاره در بلاغت اسلامی اختصاص دارد. در این بخش تعریف و مفهوم استعاره در کتب شاخص بلاغت اسلامی بررسی شده است. طرح کلی این بخش از رساله و ترتیب قسمت های آن بیشتر بر اساس سیر تاریخی و زمانی بلاغت اسلامی بوده است. در این بخش سیر مفهوم استعاره در آثار بلاغت دانان شاخص و مطرح مسلمان همچون جاحظ، رمّانی، ابوهلال عسکری، ابن رشیق، عبدالقاهر جرجانی، زمخشری و سکاکی بررسی شده است. در این میان به نظرات جرجانی به خاطر گستردگی و اهمیت آنها توجه بیشتری شده است. در بخش سوم رساله که «مقایسه و جمع بندی» نام دارد، ضمن جمع بندی مطالب دو بخش اول و دوم، به مقایسه و بررسی تطبیقی آنها با یکدیگر پرداخته شده است. این مقایسه و بررسی در سه قسمت انجام شده است: استعاره در بلاغت اسلامی و بلاغت غربی (شامل بلاغت کلاسیک، رومانتیک و نو)، استعاره در بلاغت اسلامی و دیدگاه های روان شناختی، استعاره در بلاغت اسلامی و رویکردهای تحلیل گفتمانی.