نام پژوهشگر: بهناز بخشی
بهناز بخشی جلیل شاکری
چکیده نقد روانشناختی شخصیت در داستان کوتاه یکی از رهیافت ها و گفتمان ها در حیطه ی نقد ادبی محسوب می شود و رویکرد بسیار مناسبی برای عبور از سطح ظاهری و واکاوی ریشه های یک اثر ادبی است. فروید یکی از مهم ترین اندیشمندان قرن بیستم است و برخی از نظریه هایش تقریبا در همه ی ابعاد فرهنگ غرب رسوخ کرده است، و آن چنان چهره شناخته شده ای است که کمتر کسی است که با مفاهیمی چون لغزش زبانی، تحلیل رویا یا حتی واژه ی «ناخودآگاه» آشنا نباشد. غلامحسین ساعدی خود روانپزشک است و آثارش در فضایی وهم آلود می گذرد، بیشتر داستان هایش به سبک رئالیسم جادویی و سوررئالیسم نوشته شده اند و از آنجایی که سردمداران مکتب ادبی سوررئالیسم در غرب، خود روانپزشک بوده و در خلق آثار خود متاءثر از نظریه های فروید بوده اند در نتیجه، آثار داستانی غلامحسین ساعدی بهترین گزینه برای نقد روانشناختی از این دیدگاه است. در این پایان نامه به نقد روانشناختی شخصیت های پنج مجموعه داستان کوتاه(عزاداران بیل، ترس و لرز، واهمه های بی نام و نشان، دندیل و گوروگهواره) ساعدی و خود شخصیت نویسنده بر اساس نظریه ی روان پویشی فروید، پرداخته ایم. روش انجام پژوهش اسنادی-کتابخانه ای است که با تحلیل یافته ها و مبتنی بر نقد روانشناختی و تکیه بر نظریات فروید انجام شده است. شخصیت ها براساس عقده ادیپ، مکانیسم های دفاعی و علل آن مورد بررسی قرار گرفتند و همچنین نمادهای به کار رفته در متن مورد واکاوی قرار گرفت. در این پژوهش شخصیت ها به عنوان خودهای بالقوه ای از خود نویسنده به سمت مرگ گرایش داشته و با عقده ادیپ تطابق داشتند. نمادها نیز همسو و همگام با فضا و شخصیت ها حول مرگ و ابژه نخستین در گردش بودند. واژه های کلیدی: ادبیات معاصر، داستان، نقد روانشناختی، شخصیت، غلامحسین ساعدی
بهناز بخشی سجاد محبی
چکیده ندارد.