نام پژوهشگر: رکسانا مشتاق فرد
رکسانا مشتاق فرد مهدی علینقیان
لجستیک معکوس به عنوان یکی از حوزه های پژوهشی جدید مدیریت به منظور کمک به شرکت ها در به رسمیت شناختن منابع بالقوه و غلبه بر چالش های مرتبط با عملیات و استراتژی ها، تکامل یافته است. در لجستیک معکوس، علاوه بر تمامی فعالیت های لجستیکی، فرآیندهای بازگشتی نیز در نظر گرفته می شود. بکارگیری صحیح این فرایند نه تنها مدیریت را قادر می سازد که جریان محصولات مرجوعی را به طور موثر مدیریت کند بلکه باعث تشخیص فرصت هایی برای کاهش بازگشتی های ناخواسته و کنترل سرمایه های قابل استفاده مجدد می شود. مدیریت موثر کالا های مرجوعی یک بخش مهم در مدیریت زنجیره تامین است که فرصت حصول یک مزیت رقابتی پایدار را برای زنجیره تامین فراهم می سازد. با توجه به افزایش روزافزون اهمیت لجستیک معکوس در سازمان ها، اندازه گیری عملکرد فرایند های بازگشتی ضرورت می یابد. در این پژوهش پس از تبیین مفهوم لجستیک معکوس، به ایجاد یک مدل به منظور ارزیابی عملکرد سازمان در این حوزه اقدام گردید. مدل ارائه شده تلفیقی از رویکرد کیفی کارت امتیازی متوازن با رویکرد کمی تحلیل پوششی داده ها می باشد. ضمن اینکه برای رتبه بندی متغیرهای مدل، از رویکرد تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی فازی، بهره گرفته شد. در نهایت به منظور اعتبارسنجی، مدل ایجاد شده در شرکت لبنیات پاک پیاده سازی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شعبه هرمزلبن نسبت به سایر شعب شرکت در تمامی حوزه ها عملکرد بهتری دارد و به عنوان کاراترین واحد شناخته می شود و می تواند به عنوان الگوی محک زنی برای سایر واحدها درنظر گرفته شود. هم چنین بررسی نتایج حاصل در خصوص معیارهای چرخه زمانی لجستیک معکوس، زمان جمع آوری کالاهای مرجوعی، قابلیت دفع، کاهش حجم ضایعات، هزینه های لجستیک معکوس، و هزینه پذیرش محصولات مرجوعی که در ارتباط مستقیم با فرآیند لجستیک معکوس هستند نشان می دهد که به جز چرخه زمانی لجستیک معکوس و قابلیت دفع که در مسئله حد پایین خود را گرفته اند و تاثیر آن ها از بین رفته است، سایر شاخص های مورد اشاره تاثیر مستقیم در عملکرد نهایی شرکت دارند.