نام پژوهشگر: مسعود آذربایجانی
مرتضی دانشمند دیزیچه هادی صادقی
پرسش از روش های انتقال آموزه های اعتقادی به کودکان و نوجوانان، دغدغه ی همه ی پدران، مادران، معلمان، مبلغان، نویسندگان کودک و نوجوان، برنامه سازان صدا و سیما و همه ی کسانی است که به فردای اعتقادی کودک و نوجوان و چگونگی انتقال آموزه های اعتقادی به آنها می اندیشند. بر اساس پیشینه بحث، کاستی برخی از پژوهش های پیشین در آن است که شماری از آنها تنها از منظر قرآن و روایات، بدون توجه به یافته های روانشناسی رشد در زمینه مراحل مختلف ادراک کودکان، به مساله روش ها و قالب ها پرداخته اند و برخی دیگر، گرچه، روش های برگرفته از قرآن و روایات را مطرح کرده اند، اما نمونه های کاربردی نشان نداده اند و برخی دیگر هر چند، قالب ها و نمونه هایی را نشان داده اند و به مراحل رشد نیز توجه داشته اند، اما از ارائه پشتوانه ی نظری روش ها دریغ ورزیده اند. در پژوهش حاضر، در آغاز، ویژگی های ادراکی کودکان از منظر روانشناسی رشد در سنین هفت تا چهارده سال، مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه به روش هایی که در آیات و روایات برای انتقال آموزه های اعتقادی به آنها مطرح گشته همچون روش قصه، شعر، گفت و گو، معما و چیستان پرداخته شده است. نیز مبانی روانشناختی و قرآنی ـ روائی روش هایی که از قرآن و روایات به دست آمده، مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از کشف روش ها، به نمونه های کاربردی روش ها در قرآن و روایات و نیز نمونه های امروزی روش های مستنبط از این دو منبع پرداخته شده است.
سید کمال الدین طباطبایی عینکی فرامرز سهرابی
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر گروه درمانی دینی/معنوی با رویکرد اسلامی و مبتنی بر اصول اساسی مذهب شیعه بر کیفیت زندگی و افسردگی بیماران وابسته به مواد در حال ترک شهر قم می باشد.روش پژوهش حاضر از نوع تجربی می باشد و در آن آزمودنی ها در دو گروه 13 نفره به صورت تصادفی انتخاب و گماشته شدند.در جلسه اول پس از پیش آزمون مراحل درمانی و آغازین گروه شکل گرفت و پس از 14 جلسه یک ساعت و نیمه که طررح درمانی آن توسط پژوهشگر طراحی شده بود پس آزمون صورت گرفت و نتایج به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان از اثربخشی روش درمانی طراحی شده بر مولفه هاس کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمی، سلامت روان شناختی، سلامت روابط بین فردی و سلامت محیطی داشت.
طلعت حسنی بافرانی مسعود آذربایجانی
رساله حاضر در جستجوی یافتن پاسخ به این مسئله اصلی یعنی شاخصه های انسان سالم از دیدگاه روان شناسی و قرآن (با تأکید بر دیدگاه فرانکل و علامه طباطبایی«ره») با هدف تعیین میزان هم گرایی و واگرایی دو دیدگاه در پنج بخش تنظیم گردیده است.در این پژوهش پس از تبیین واژه های کلیدی مربوطه در دو حوزه ی قرآن و روان شناسی و سپس معرفی مهم ترین مکاتب روان شناسی (با توجه به سیر تطورّ و تکامل آنها در موضوع شخصیت سالم) و همچنین معرفی اجمالی قرآن، بستر ورود به مباحث اصلی رساله فراهم شده است.آنگاه با بررسی تفصیلی نظریه ی معنادرمانی ویکتور فرانکل و تبیین بنیادهای فلسفی و روان شناسی وی و تنظیم فهرستی از ویژگیهای انسان سالم به این نتیجه رسیدیم که محور اصلی سلامت در این نظریه معناجویی بوده و بنابراین انسان سالم، انسانی است که از طریق یافتن معنا در هر موقعیت از زندگی، خود را به معنای غایی متصل می سازد. در بررسی دیدگاه قرآنی، پس از تبیین دقیق مفهوم سلامت و مرض از منظر قرآن و معرفی برخی از امراض روحانی، ویژگیهای انسان سالم را در سه محور نگرش ها (نظام اعتقادات و باورها)، گرایش ها (مجموعه تعلّقات قلبی، حبّ و بغض ها، ترس و امیدها)، و کنش ها (مجموعه رفتارهای سالم) تنظیم کرده و نهایتاً دو عنصر اساسی ایمان راسخ و عمل صالح به عنوان شاخصه های انسان سالم معرفی گردیدند. آنگاه در واپسین بخش رساله و در مقایسه ی دو دیدگاه، موارد همپوشی و سپس تفاوتها و کاستی های نظریه ی فرانکل نسبت به دیدگاه قرآنی در زمینه ی ماهیت انسان، نیازها، توانائیها، مفهوم سلامت و مرض و شاخصه های انسان سالم مورد بحث قرار گرفت.نظریه پردازی در زمینه ی شخصیت سالم بدون توجه صحیح به مبدأ و مقصد متعالی آن، عدم درک صحیح از پدیده ی روح و تجرد آن، محدود نمودن سلامت و شاخصه های آن در قالب تنگ دنیای مادّی (علیرغم توجه اکید به بعد روحانی انسان) و توجه به نقش دین در چرایی زندگی بی هیچ تأثیر در چگونگی زندگی از برجسته ترین کاستی های دیدگاه ویکتور فرانکل شناخته شد.
سیداحمد هاشمی علی آبادی مسعود آذربایجانی
چکیده غریزه جنسی از جمله تمایلات طبیعی و جسمی انسان است که از طرف خداوند و در جهت کمال انسان در وجود او قرار داده شده است و تأثیرات عمیق رفتاری و اجتماعی در پی دارد؛ البته چنان که این نیاز به صورت صحیح کنترل نگردد و از مجرای طبیعی خود خارج گردد خطری بس عظیم در مسیر سعادت انسان و جامعه است. در مورد اصل وجود این غریزه، حد پاسخ گویی به آن و انحرافات و راه های جلوگیری از انحرافات آن بین اندیشمندان علوم انسانی و نگاه اسلام تفاوت های زیادی وجود دارد که ما سعی نمودیم در این پژوهش و با تکیه بر روش کتابخانه ای و مقایسه آراء و اندیشه ها و با نگاه به جنبه کاربردی بودن مباحث و ارائه راه کارهای صحیح تربیتی نگاه دقیق اسلام را به این موضوع بررسی نمائیم. در این پژوهش به نگاه تعدیلی اسلام در مورد غریزه جنسی، شیوه های صحیح کنترل و تربیت این غریزه انحرافات فراروی آن و راه های پیشگیری از این انحرافات به صورت مفصل و دقیق پرداخته شده و به این نتایج مهم دست یافتیم که اصل این غریزه دارای خیر وجودی است ولی مثل سایر غرایز حیوانی امکان طغیان و انحراف در آن وجود دارد و لذا نیاز به کنترل و تعدیل دارد و نیز دریافتیم که نگاه تعدیلی اسلام در تربیت و کنترل این غریزه و نیز پیشگیری از انحرافات آن ـ در مقایسه با نگاه های افراطی و تفریطی ـ نگاهی بس دقیق و متعالی است. کلید واژگان: غریزه ـ جنسی ـ اسلام ـ انحرافات ـ پیشگیری و درمان.
نفیسه آذربایجانی مسعود آذربایجانی
چکیده: زندگی پیچیده کنونی، انسانها را با چالشها و فشارهای متعددی روبرو نموده که مقابله موثر با آنها نیازمند مهارتهای مختلف روانی و اجتماعی است. در همین راستا سازمان بهداشت جهانی، ده مهارت اساسی زندگی را شناسایی و معرفی نموده و از تمامی کشورها خواسته است به ترویج این مهارتها در میان افراد جامعه بپردازند. یکی از مهمترین این مهارتها، مهارت تفکر انتقادی است. با توجه به اهمیت مهارت تفکر انتقادی و به منظور دستیابی به وجوه قرآنی این مهارت، در این پژوهش، ابتدا مبانی و مولفههای تفکر انتقادی و اجزاء مختلف این مولفهها از منظر روانشناسی، تبیین و سپس به بررسی و بازشناسی مبانی این مهارت در قرآن پرداخته شده است. بدین منظور پس از استقراء تام آیات مرتبط با دانش تفکر انتقادی از سراسر قرآن به صورت مطالعه یک به یک آیات و استنطاق موضوع از آن به روش تحلیل محتوای کیفی، به بیش از 1000 آیه در ارتباط با موضوع دست یافته و سپس با دسته بندی کلی این آیات در قالب ویژگیها، مهارتها، موانع "درونی- فردی"، موانع" درونی- اجتماعی" وموانع بیرونی تفکر انتقادی(مجموعا99ً عنوان) طی بحث و بررسی تطبیقی نشان داده شده که در هر یک از این دسته بندیها برخی از موارد، با نظریات روانشناسی مشترک(مجموعاً 34 عنوان)، برخی جدید ولی قابل دستیابی توسط دانش روانشناسی(مجموعاً 47 عنوان) و برخی کاملا بدیع و مختص به قرآن(مجموعاً 18 عنوان) است. از موارد بدیع و مختص به قرآن می توان در دسته ویژگیها، ویژگی ایمان و تقوا، در دسته مهارتها، مهارت پیروی از دستورات خدا و پیامبر و اولوالأمر، در دسته موانع درونی- فردی، مانع گناه، در دسته موانع درونی- اجتماعی، مانع پیروی از اکثریت و دردسته موانع بیرونی، مانع وسوسه های شیطان را نام برد. همچنین در این پژوهش بازگو شده که تفکر انتقادی با وجودی که دارای مزایای فراوانی است، ولی می تواند دچار آسیبها و لغزشهایی شود که می بایست به آنها توجه داشت و ضمن به کارگیری و بهره مندی از مزایای این مهارت در زندگی از لغزشگاههای آن نیز پرهیز نمود. از جمله این لغزشها می توان به استفاده از مهارت تفکر انتقادی در موارد کم ارزش و بی محتوا و در نتیجه بازماندن از به کارگیری آن در مسائل اساسی و سرنوشت ساز زندگی، اشاره نمود. در مجموع از این پژوهش برمی آید که نه تنها مفاهیم اصلی دانش تفکر انتقادی در راستای نظریات قرآن است، بلکه اساساً اولین هدف اصلی قرآن، نهادینه کردن تفکر انتقادی ـ یعنی توانایی تفکر و اندیشه مستدل و منطقی پیرامون مسائل و تشخیص و قضاوت صحیح درباره آنها به منظور دستیابی به زندگی موفق و سعادتمند ـ در وجود انسانها بوده و نسبت به این موضوع توجهی خاص داشته و خود در مورد آن صاحب نظر است. واژگان کلیدی: قرآن، تفکر انتقادی، روانشناسی، مهارتهای زندگی، مطالعات بین رشتهای
سیدمصطفی محمدی محمدمهدی گرجیان
در میان عقاید و باورهای مذهبی، إعتقاد به معاد و روز رستاخیز از نافذترین و موثرترین باورها در جهت دادن به رفتار و منش آدمی بوده و است. این باور در اخلاق اسلامی نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. همواره عرفاء و علمای اخلاق در تعلیم و تربیت، با نگاه آخرت گرایی به این امر می پرداختند. بررسی تأثیر معادباوری در رفتارهای انسان منوط به مطالعه رابطه جهان بینی و ایدئولوژی است. در این میان دو نظریه وجود دارد. برخی قایل به زایش مستقیم ایدئولوژی از جهان بینی شدند و گفته اند هر جهان بینی ای بدون دخالت هیچ ضمیمهای، ایدئولوژی خاصی را در بطن خود می پروراند و بعضی دیگر قایل به گسست میان جهان بینی و ایدئولوژی شده و هیچ گونه پیوندی بین ایدئولوژی و جهانبینی را قبول ندارند. این پژوهش، ابتداء با نقد و بررسی نظریه «هیوم» رابطه جهان بینی و ایدئولوژی را در منابع اسلامی تبیین می نماید و سپس مهمترین راهبردهای تکامل ایدئولوژی را مورد بررسی قرار می دهد. هرچند باور به معاد تأثیرات فراوانی در اخلاق انسان می گذارد ولی این پژوهش سعی دارد تا به مهمترین مصادیق اخلاق فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در منابع اسلامی اشاره کند.
علی حاجوی محمد تقی دیاری بیدگلی
خرافات شامل باورها و رفتارهایی هستند که پشتوان? علمی، عقلی و دینی ندارند؛ولیعدّه ایاز افراد به آنها معتقد و پایبندند. خرافات در طول تاریخ بشر، افکار انسان های زیادی را به انحراف کشانده و تبعات شوم فراوانی را بر جای گذاشته اند. این پژوهش در پی راهیابی به اصلی ترین علل و عوامل گرایش افراد به خرافات است که در آن، با شیوه تطبیقی و تحلیلی، از منابع معتبر اسلامی و روان شناختی استفاده شده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید، این است که مهمترین علل و عوامل گرایش اشخاص به خرافات را باید در درون افراد و خلق و خو و زمینه های روان شناختی آنان جستجو کرد. این عوامل، شاملجهل و نادانی، تقلید کورکورانه، ترس و اضطراب، پیشداوری ها و ... می باشد. در قرآن کریم و روایات اسلامی،نقاط آسیب پذیر بشر در مقابل خرافات و انحرافات مورد عنایت قرار گرفته و راهکارهای مناسبی جهت مقابله با آنها ارائه شده است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد
صدیقه احمدی مسعود آذربایجانی
در این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی برطرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی(ant) به زنان بر کاهش تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرداری منطقه 12 تهران می باشند. برای انتخاب نمونه ، از بین داوطلبین، 39 خانم که در پرسشنامه تعارضات زناشویی، بالاترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گره آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. متغیرها نیز به صورت تصادفی در گروهها اعمال شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده mcq-r ثنایی، ترابی و بوستانی پور(1385) می باشد. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی سه بار اندازه گیری مکرر برای دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه استفاده شده است. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و کنترل، مداخلات آزمایشی برای دو گروه، به مدت 14جلسه 120 دقیقه ای و یکبار در هفته اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی از هرسه گروه پس آزمون و سپس پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره برای طرح مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی برطرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی(ant ) اثر بخشی معناداری بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. همچنین تحلیل ها نشان داد بین دو روش آموزش مبتنی بر طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی (ant) تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش مبتنی بر طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی، اثربخشی بیشتری نسبت به آموزش مبتنی بر رویکرد ant برکاهش تعارضات زناشویی داشته است. نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از دو ماه ، حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود. واژگان کلیدی: طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی، درمان روایت دلبستگی(ant)، تعارضات زناشویی
صادق صالح عسگر دیرباز
چکیده : از آن جا که هیچ انسانی بدون احساس لذت و الم یافت نمی شود و از یک منظر انسان متشکل از این دو گرایش و هیجان است، بررسی جایگاه لذت و چگونگی ابراز و اظهار شادی و لذت و تمییز انواع ممدوح از مذموم آن لازم می نمود؛ به همین منظور در این رساله ابتدا به بررسی جایگاه لذت و سرور پرداخته ایم و آن گاه عوامل و موانع آن را جهت بهره-وری بیش از پیش از شادی ها و لذات مان، مشخص نموده و نیز نتیج? تلاشی کوتاه در راستای شناخت آثار و پیامدهای لذات و سرور ارائه شده است. فهم دیدگاه های متفاوت و اندیشه های مختلف فلسفی، روانشناسی و دینی ازآن جهت که هر کدام مستقلاً در این مبحث ارائ? نظر کرده اند، برای رسیدن به هدفمان در این موضوع راه گشا است.لکن از آن جا که بررسی نظریات دراین سه جایگاه مجالی فراتر از این رساله می طلبد؛ بنابراین نظرات برخی از حکما هم چون ابن سینا، سهروردی، فخر رازی و و اجمالی از نظرات دین از دیدگاه برخی دین شناسان، بررسی شده تا علاوه بر تحقیق و فهم اصل موضوع، فرصتی باشد تا در این زمینه به مقایس? آراء و اندیشه ها و نظریات و راهکارهای مختلف بپردازیم و مهم تر این که به نقاط مشترک سه دیدگاه نیز پی ببریم. از جمله این نقاط مشترک اهمیت و جایگاه ویژ? لذت و سرور در فلسفه است که مورد تأیید دین و روانشناسان می باشد جایگاهی که لذت در اندیش? دین و دانشمندان دینی دارد، هم طراز با سعادت و کمال انسان است. بنابراین در نگاه ایشان، نه تنها منعی از لذت بردن یافت نمی شود؛ بلکه برای رسیدن به سعادت و کمال انسانی آن را لازم می دانند.و نیز از جمله آثار مطلوب مورد تأیید هر سه دیدگاه، به ارمغان آوردن نشاط و آرامش است. در فلسفه آن چه مورد اتفاق حکما قرار گرفته این است که لذت و سرور مبتنی بر وجود قو? مدرکه است. البته آشنایی با نظرات و دیدگاه های روان شناختی در این مقوله، جهت فراهم نمودن زمین? فهم دقیق تر و راحت تر از آن دو دسته دیدگاه اول، لازم می نمود تا نظرات برخی روان شناسان شرقی و غربی را بررسی کنیم. در این پژوهش سعی بر آن است که در هر بحثی ابتدا نظریات حکما و فلاسفه را مطرح کنیم و پس از آن به دیدگاه های روان شناسان پرداخته، در ادامه با بیان رویکرد و دیدگاه قرآن و احادیث به جمع بندی و ارائ? نظری? صحیح بپردازیم.
حسین باقری محمدتقی فعالی
آرامش و قرار درونی و روحی، هم؛ نیاز راستین و همیشگی انسان و هم، گمشده حقیقی او است؛ زیرا انسانی که از عوالم معنا (لاهوت، جبروت و ملکوت) به عالم ماده (ناسوت، طبیعت) در قوس نزول هبوط کرد و با هزاران مظاهر فریبنده و چالش های زندگی روبه رو و دچار غفلت، فراموشی و حرص و آزمندی شد و بیماری های اخلاقی و رذایل درونی مانند کبر، حسد، فزون طلبی و ... نیز به او روی آورد، به سبب داشته های خویش مضطرب است که از دست ندهد و برای آن چه ندارد، در ناآرامی به سر می برد که چگونه به دست آورد و اگر الاهی اندیش، الاهی بینش و الاهی روش نباشد، یعنی دارای تفکّر دینی و جهان بینی اسلامی و وحیانی نباشد، نه به حکمت و قدرت الاهی ایمان می آورد و نه حافظ و نگهبان بودن خدا را باور می کند. و خود یعنی خود خاکی، سفلی و پنداری اش را اصالت داده و همه کاره روزگار می شناسد، و اگر چیزی را نداشت، اضطراب و حرص به دست آوردنش را در دل می پروراند و دچار فقر روحی و خلأ درونی می شود و آنگاه که چیزی را دارا شد، غصه و نگرانی از دست دادنش، آرامش خویش را به مخاطره انداخته و از دست می دهد و اگر مکتبی، مکتب رنج باشد و جهان را فقط با عنصر فقدان، عدم، زوال پذیری داشته ها و یأس پروری تفسیر کند و ریشه های رنج زایی و راه های رهایی از رنج را تنها با روش های «سلبی» محض نشان دهد؛ آن هم بدون این که تفسیرهای مثبت و راه کارهای عملی «ایجابی» را در مواجهه با دردها و رنج ها ارائه دهد و حتی آغاز و انجام انسان و جهان را منهای خدا بنگرد، راه چاره کامل و جامعی نیست؛ مانند مکتب «بودیسم» یا برخی از شبه عرفان ها و عرفان های مدرن و نوظهور که تنها راه چاره را در خلوت و خلسه های بدون هدف و تخدیر کننده یا رفتن به عوالم وهم و خیال به وسیله گیاهان دارویی توهم زا و روان گردان می دانند و نیز برخی به وسیله سحر، جادو، نوشیدن مشروبات الکلی، استفاده از مواد مخدر و... می کوشند، دردهای طاقت فرسای انسان مدرن و غرق در تکنولوژی و صنعت الکترونیک یا تحت ولایت تکنیک و نفسانیت را درمان کنند. همچنین می کوشند به کمک فال، تمرکز حواس، مراقبه های سطحی، تلقین های مصنوعی و موقتی و حتی ذکرهای بی معنا و مجهول که آدمی را از واقعیت ها و چالش های زندگی خارج می سازد، آرامش زودگذر و قشری را حاکم کنند؛ مانند عرفان های وین دایر، ، اشو، سای بابا، کریشنا مورتی، دالایی لاما و ... که نه تنها راه چاره اصیل، حقیقی، واقعی، دائمی، معنادار، هدفدار، روشمند و جامع و کامل نیستند، بلکه تنها برای لحظاتی مفیدند تا آدمی را از تضادها و درگیری های روزمرّه زندگی خارج کنند. در حقیقت این شیوه ها، فرار از واقعیت، ضعیف کردن نیروهای خفت درونی، انرژی های ماورایی انسان و از کار انداختن قدرت روح انسان است؛ انسان که می تواند به وسیله تصعید تکاملی خود و قرار گرفتن در جاذبه کمال مطلق و ماورااندیشی و نیز با حقایق ملکوتی در همین عالم ماده، به آرامش و طمأنینه صادق، صائب و پایدار دست یابد؛ آرامشی که نیاز درون و غذای روح انسان است. بدون تردید، سراسیمگی، بی تابی، نگرانی وآشفتگی، دست آورد زمانه ای است که انسان امروزین خود خالق و صانع آن بوده است. با نگاهی ژرف به فطرت بشری در می یابیم که، آرامش حقیقی جز با نزدیکی به ذات لایزال الاهی دست نایافتنی است. این جام نیایش به درگاه ربوبی است که نوشیدنش انسان را در بی نهایت خوشی ها، زیبایی ها و آرامشی اصیل فرو می برد و او را به ابدیت پیوند می دهد. بر همین اساس در این رساله تلاش شده است تا مدل پیشنهادی برای رسیدن به آرامش مبتنی بر آیات و روایات باشد. این رساله در 7 فصل تدوین گردید که گزارش اجمالی از مندرجات فصول به شرح ذیل ارائه می گردد: فصل اول مربوط به کلیات شامل بیان مسأله، پرسش های اصلی و فرعی، اهداف، پیشینه و روش تحقیق می باشد. در فصل دوم به رویکرد روان شناسی آرامش و واژه های متقابل آن نظیر اضطراب، استرس و افسردگی پرداخته شد. و در انتهای فصل راهکارها و تکنیک های کنترل اضطراب و اصول آرامش یابی و آرامش بخشی بیان شد. در فصل سوم ضمن بحث از مفهوم شناسی معنویت، ویژگی ها و عوامل جذابیت جنبش های نوپدید تشریح شد و در ادامه به عوامل و روش های رسیدن به آرامش از نظر اشو، سای بابا، دالایی لاما و کریشنا مورتی پرداخته شد و نسبت به هر کدام از این عوامل تحلیل و بررسی مفصّلی صورت گرفت. در فصل چهارم به آرامش در اخلاق اسلامی پرداخته شد. ابتدا واژه های مترادف آرامش نظیر اطمینان، سکینه، امنیت و وقار توضیح داده شد و سپس به جلوه ها و فواید آرامش پرداخته شد. در فصل پنجم به عوامل ایجاد آرامش از قبیل آرامش اعتقادی- روانی و طبیعی- زیستی، با استناد به آیات و روایات پرداخته شد. در فصل ششم موانع بقای آرامش به استناد آیات و روایات مطرح گردید. در فصل هفتم به چیستی، انواع، عوامل، موانع و آثار آرامش با تأکید بر تفاوت های موجود در اخلاق اسلامی و معنویت های جدید اشاره شد و در پایان مدل پیشنهادی آرامش در معنویت های جدید و اخلاق اسلامی همراه با راهکارهای حصول به آرامش ارائه گردید.
سید علی هادیان سید محمد غروی
دین در همه جوامع بشری خصوصاً جامعه ما، عنصری بسیار مهم و تاثیر گذار در زندگی فردی و اجتماعی است. از اینرو افراد، نهادها و موسسات دولتی و غیردولتی بسیاری وظیفه خود را ترویج و اشاعه دینداری تعریف کرده اند. اما رشد دینداری در جامعه نه تنها مطلوب نبوده بلکه کمی نگران کننده است. علت چیست ؟ یکی از علل اساسی، عدم آگاهی و بی توجهی به مجموعه عوامل موثر بر دینداری و تمرکز نادرست بر برخی عوامل خاص و اتفاقاً کم اثر می باشد. هدف از پژوهش حاضر کشف عوامل تاثیرگذار بر دینداری، استخراج شواهد و قرائن اثرگذاری هر عامل و کشف انواع تاثیرات این عوامل است. این تحقیق از بررسی اسنادی منابع روانشناسی دین و متون اصیل اسلامی به روش توصیفی _ تحلیلی استخراج شده است. نتیجه پژوهش این است که عوامل زیست شناختی، محیطی، اجتماعی، شخصیتی و غیبی به طرق گوناگون بر دینداری اثر گذاشته و موجب قوت یا ضعف آن می شوند. بر شناخت مجموعه این عوامل آثار بسیاری مترتب خواهد بود؛ آگاهی از ضعفها و نواقص دینداری در قشرهای مختلف جامعه و ریشه های آن، آمادگی جهت فراهم سازی بسترهای لازم برای دینداری و شناخت آسیب های تبلیغات دینی رایج و چگونگی بهینه نمودن آنها، از این جمله اند
افضل بلوکی مسعود آذربایجانی
موضوع تحقیق، بررسی و حل تزاحمهای اخلاقی از دیدگاه راس، هِر، آیتالله مطهری و آیتالله مصباح است. تزاحم اخلاقی موقعیتی است که هم زمان، دو یا چند وظیفهی اخلاقی متوجه فاعل است و به دلیل محدودیّت ظرفیّتها، توان امتثال همهی آنها را ندارد و ناچار به گزینش است. تزاحم، گاه در مصادیق یک قاعدهی اخلاقی ایجاد میشود، مانند لزوم نجات جان دو نفر که در حال غرق شدن هستند و نمیدانیم کدام یک مقدم است و گاه در مصادیق چند حکم اخلاقی، مانند وقتی که نجات جان انسانی منوط به تصرف غصبی از ملک دیگری باشد. در این پژوهش که روش آن توصیفی ـ تحلیلی و نقادی است، معیارها و چگونگی حلّ تزاحم را از دیدگاه چهار متفکر مذکور مورد تحلیل و نقادی قرار داده و سرانجام با تمسک به متون دینی و قواعد اصولی و ذکر معیارهای ترجیح در متزاحمان، نظر خود را تبیین نمودیم. نکات ذیل از جمله نتایج حاصل از این تحقیق است: 1- وجه مشترک اندیشمندان مذکور توجه به قاعدهی اهمّ و مهمّ است. 2- مهمترین نقص راهحلهای مطرح شده از سوی چهار متفکّر مذکور، عدم ارائه معیاری جامع در حلّ تزاحم است. 3- برای حلّ تزاحم، باید شرایط پیش از انجام فعل(انگیزه) و پس از آن(نتیجه و هدف) و هنگام عمل و مطلوبیت نفسالأمری را مدّ نظر داشته باشیم. 4- توجه به قواعد اصولی و ظرفیتهای فرا اخلاقی، به عنوان مبانی حل تزاحم اهمّیّتی ویژه دارد. 5- توجه به هدف نهایی انسان که همان تقرب الهی است، در رهایی از تزاحم نقشی اساسی دارد.
حسینعلی عربی حسن عبدی
چکیده تحقیق حاضر با این پرسش آغاز می شود که «چالشهای فردی و اجتماعی امانتداری در اخلاق اسلامی با روی کرد اخلاق کاربردی» کدام است؟ این پژوهش به منظور شناسایی چالش های فضیلت اخلاقی امانت داری و جستجوی راهکارهایی برای ترویج ونهادینه کردن این فضیلت اخلاقی در فرد و جامعه تدوین شده است. در این تحقیق با به کارگیری روش تحلیلی- توصیفی در کنار استفاده از روش نقلی به بررسی پرداخته شده است. با عنایت به اهمیت و ضرورت اخلاق کاربردی در جوامع فعلی؛ سازمان ها، نهادها و شرکت ها سعی کردهاند تا در کنار تقویت فضائل اخلاقی؛ امانت داری را به عنوان یک فضیلت مهم و بنیادین در افراد خود نهادینه کنند تا به اهداف خود نایل شوند. در پژوهه حاضر این نتیجه حاصل گردیده است که در اخلاق اسلامی امانت داری یکی از فضیلت هایی به شمار می رود که شاخص و نشانه ایمان و دین داری است و کسی که امانت دار نباشد، دین ندارد و در مبانی نظری اخلاق اسلامی، جهان بینی امانت دارانه حاکم است و امانت داری؛ جهان شمول، مطلق و استثنا ناپذیر است. بر اساس داده های تحقیق با تقویت مبانی نظری و نهادینه کردن فرهنگ امانتداری و رفع تزاحمهای پنداری با اقداماتی از قبیل: درونی کردن امانت داری،افزایش آگاهی ها، تقویت فطرتمداری، معرفی الگوهای امین، تشویق و تقدیر از افراد و سازمانهای امانتدار، معرفی ویژگیهای جامعه آرمانی، تقویت روحیه کارهای جمعی، ترویج اخلاق سازمانی، تهیه منشور اخلاقی برای حرفههای مختلف، ایجاد کرسی های اخلاق حرفه ای در مراکز علمی، گسترش اخلاق کاربردی در سازمانها و نهادها می توان چالشها را برطرف نمود. کلیدواژگان: اخلاق، امانت، چالش، علم اخلاق، اخلاق کاربردی، اخلاق حرفهای، ارزش اخلاقی، تزاحم.
رحمت الله جغتایی مسعود آذربایجانی
اخلاق زیست محیطی با سابقه دارترین شاخ? اخلاق کاربردی است که مسائل نوپدید اخلاقی، در زمین? محیط زیست را بررسی می کند. این اخلاق، با قضایایی دربار? انسان با محیط زیست، شناخت طبیعت از سوی انسان و احساس مسئولیّت نسبت به آن و الزام انسان به حفظ برخی از منابع طبیعی برای نسل های بعدی، آلودگی، نظارت بر جمعیت، کاربرد منابع طبیعی، تولید و توزیع خوراک، تولید و مصرف انرژی، حفاظت از حیات وحش و تنوّع گونه های مختلف سر و کار دارد. آب، یکی از عناصر حیات بخش در عالم می باشد که اساسی ترین سنگ زیرین خلقت بشر و کل عالم هستی را تشکیل می دهد و به عنوان یکی از کلیدی ترین عناصر دخیل در توسع? اجتماعی و سیاسی کشورها به شمار می آید. ترویج اندیشه اخلاق زیست محیطی از منظر اسلام، که کامل ترین دستور زندگی بشریت است، بهترین شیو? جهت فایق آمدن بر بحران های موجود، مخصوصاً در حوز? آب است. در منابع دینی، از جمله آیات و روایات، اشارات گوناگونی به جایگاه آب شده و نکات ظریفی در آن دیده می شود. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و در برخی موارد به صورت مقایسه ای و انتقادی با شیو? گرد آوری، فیش ها و به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است و اهداف آن تدوین راهکارهای دینی جهت تحول رفتاری انسان ها در حوز? اخلاق زیست محیطی در حوز? آب می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اسلام دارای اصول اخلاقی و عملی ارزشمندی چون مسأله عدالت در حوز? فردی و اجتماعی، صرفه جویی و ابزار صرفه جویی، امانت داری، رعایت حقوق دیگران و حرمت اسراف و آلودگی آن است. در این پژوهش سعی شده است، آب از منظر اسلام بخصوص، آیات و روایات و فقه اسلامی مورد کاوش قرار گیرد.
رضا موسوی حمیدرضا علوی
تربیت، از مهمترین و حساسترین شاخه های علوم رفتاری است. «عاطفه»، حالت احساسی و روانی پیچیده ای است که حاصل تعامل بین عوامل محیطی، فرایندهای زیستی و سیستم شناختی است، که اغلب با مولفه های روانی، جسمی و رفتاری همراه است. تربیت عاطفی، به معنای اتخاذ تدابیر مقتضی، جهت فراهم ساختن شرایط مساعد، برای رشد عواطف مثبت و کنترل و هدایت عواطف منفی؛ به عبارت دیگر، «تربیت عاطفی»، به معنای شکوفاسازی عواطف با راهنمایی عقل و شرع است، تا جلوی افراط و تفریط های عاطفی گرفته شود. هدف از انجام این تحقیق، استخراج و شرح دیدگاه های قرآن کریم و حدیث در مورد روش های تربیت عاطفی، با تأکید بر عواطفی چون محبّت، خشم و ترس می باشد. روش این تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق، مبیّن آن است که سه راهکار شناختی، عاطفی و رفتاری در تربیت عاطفی عواطف محبت، خشم و ترس وجود دارد که برخی از راهکارها اشتراکی و برخی اختصاصی هستند. شناخت اوصاف جمال و کمال خداوند، ایمان و أنس با پروردگار و اصل صبر، راهکاری است که در تربیت عاطفی هر سه عاطفه ی مذکور کاربرد دارد، اما ارضای نیاز عاطفی فرزند و همسر، آگاهی از فواید فرونشاندن خشم، تغییر در حالات رفتاری و روانی، استفاده از اصل استغفار، رعایت اعتدال در خوف و رجا، شناخت حقیقت مرگ...، روش های اختصاصی تربیت عاطفی به شمار می روند. تربیت عاطفی، عواطف انسان را جهت دار(الهی و انسانی) و تعدیل شده می کند، و نقش تعیین کننده ای در سالم سازی روابط اجتماعی دارد. از دیدگاه تربیتی اسلام، احساس و ادراکات حسی ریشه ی بیولوژیک و فیزیولوژیک دارد، مثل احساس گرسنگی و احساس تشنگی... ، که غیرارادی یا نیمه ارادی اند، اما عاطفه، منشاء معرفتی دارد و جز پس از معرفت و شناخت پدید نمی آید و ویژه ی حیات انسانی است، مانند عاطفه ی فداکاری و ایثار، عاطفه ی شجاعت یا عاطفه ی عشق الهی ، که اولاً، انسان نسبت به آنها آگاهی دارد، ثانیاً، بروز این عواطف در رفتار انسان ، ارادی است ازاین رو، یکی از ویژگی های بارز عواطف، که باعث امتیاز انواع عواطف از هم می شوند، مسأله ی شناخت است، بنابراین عاطفه ی محبّت، زمانی درک می شود که شخص، شناختی از محبوب و صفات او داشته باشد؛ بر این اساس، احساس حُبّ به این دلیل به وجود می آید که فرد احساس می کند که نسبت به او احسان شده است، و حالت تنفّر و انزجار، زمانی پدید می آید که فرد احساس کند که در حقّ او تهدیدی واقع شده است، و چون که خداوند سرچشمه ی تمام کمالات و زیبایی ها است، مومن بیشترین محبت ها را نثار او می نماید.
قاسم احمدی محمدتقی فعالی
یکی از مباحث بنیادی در عرصه ی اخلاق پژوهی مسئله ی رابطه ی جنسیت و اخلاق است که از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است. از یک سو عدم التزام به همسانی اخلاقی و ارزشی زنان و مردان پیامدهایی همچون امتیاز و برترییک جنس بر جنس دیگر در ارزشمندی را در پی داشته و از سوی دیگر قائل شدن به تشابه زنان و مردان در حوزه ی رفتارهای اخلاقی، نادیده گرفتن نقش های جنسیتی اخلاق- که نظام آفرینش بر عهده ی هر یک از زن و مرد نهاده- را به دنبال داشته است. با توجه به این پیامدها و ساحت های وجودی متمایز زن و مرد است که ضرورت استمداد از مرجعی فراجنسیتی- رهیافت اسلام شناسانه- در تبیین، ارزش گذاری و الگو دهی مسئله جنسیت و اخلاق بیش از پیش آشکار می گردد. این رساله ضمن استخراج و بررسی دیدگاه اندیشمندان غربی، گرایش های فمینیستی و مقایسه ی متون دینی (عهدین و قرآن)، به بیان دیدگاه اسلام با روش تحلیلی و تطبیقی پرداخته است. از بررسی های انجام شده معلوم شد که از دوران یونان باستان تا دوره ی جدید بهطور غالب، رویکرد «مردانه نگر» به اخلاق همراه با تحقیر زنان، وجود داشته است. به نظر می رسد ظهور گرایش های اخلاقی «زنانه نگر» (فمینیستی) و غیر آن، بازتاب یکسونگری مردانه به اخلاق باشد. در این میان برخی از فمینیست ها با ناامیدی از القای برتری زنان، با طرح مشابهت و همسانی جنسیتی زنان و مردان به اخلاق «زنمرد» (androgyny) روی آورده و برخی «اخلاق مراقبت» را ویژه زنان و اخلاق «عدالت» را ویژه ی مردان دانسته اند، بعضی نیز منکر هر نوع خصیصه ی مردانه و زنانه شده و جنس گونگی را پدیده ای تاریخی و فرهنگی می دانند. اسلام به عنوان مجموعه ای از باورها و ارزش ها و منبع و تکمیل کننده ی مکارم اخلاق، با عنایت به همه ابعاد روانی، جسمی و ویژگی های فطری و تکوینی زنان و مردان، رویکرد خاصی را در مبحث جنسیت و اخلاق به نمایش گذاشته است. این الگوی جنسیتی اخلاق ضمن تأکید برهمسانی ارزشی زنان ومردان حاوی دو نکته اساسی است؛ نخست اینکه در حوزه ی خوی های اخلاقی مجموعه ای از تفاوت ها در شدت و ضعف و دامنه ی برخی از ویژگی ها همچون حیا و انعطاف پذیری بیشتر برای زنان و غیرت ورزی و صلابت فزون تر را برای مردان مورد سفارش قرار داده است؛و دیگر اینکه در حوزه ی رفتار های اخلاقی بر متانت بیشتر در گفتار، رفتار و پرهیز از خودنمایی زنان تاکید نموده است.
اسفندیار خان حسین علوی مهر
این رساله دارای پیشگفتار ، مقدمه ، چهار فصل ، و خاتمه است. در مقدمه ، نمایه ی طرح تحقیق گنجانیده شده است ، و در فصول،به شرح ذیل مطرح گردیده است: در فصل اول یک سری مباحث کلی تحت عنوان کلیات مانند مباحث مفهوم دین ، انسان ، نیاز ، روانشناسی و نیز قلمرو دین ، ویژگیهای دین ، علت نیاز مندی به دین مطرح گردیده است. فصل دوم دارای سه بخش است ، در بخش اول تبیین نیازمندی انسان به دین از راه انسان شناسی پرداخته شده که شامل مباحثی مانند اهمیت و ضرورت انسان شناسی ، ماهیت و ابعاد وجودی انسان ، مراحل حیات انسان وهدف آفرینش انسان می باشد. در بخش دوم تبیین نیازمندی انسان به دین از راه ضرورت مبدا و معاد پرداخته شده عناوینی مثل ضرورت وجود خدا و خدا شناسی، مفهوم خدا ، نقش دین در عرصه خدا شناسی ، ادله وجود خدا ، ضرورت معاد و ادله آن ، فلسفه مرگ انسان ، پیوند دنیا و آخرت و نقش دین در شناخت اصل معاد. در بخش سوم نیاز مندی انسان به دین از راه راهنما شناسی پرداخته شده ، که ضرورت بعثت انبیاء ، واهداف بعثت انبیاء به طور مفصل بررسی شده است. فصل سوم تبیین نیاز انسان به دین بر اساس بعد عاطفی بیان گردیده .این فصل دارای دو بخش است در بخش اول نیاز های روحی و روانی انسان ، ویژگیهای گرایش انسان ، انواع تعارض گرایشها اشاره شده است. در بخش دوم نقش دین در ایجاد تعادل روحی وروانی انسان ، عوامل آرامش واضطراب از منظر قرآن ، روایات ، روانشناسی ، فوائد و آثار ایمانی مذهبی ، تأثیر اعتقاد دین در بهداشت روانی مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم تبیین نیاز مندی انسان به دین بر اساس کارکردهای دین بیان شده و دارای دو بخش است . در بخش اول کارکردهای دین در حوزه عمل «فردی ، اجتماعی» مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم کار کرد دین در حوزه اخلاق مباحثی مانند ، پرورش و رشد فضائل اخلاقی و ضمانت اجرای اخلاق اشاره شده است.
مجتبی فیضی مسعود آذربایجانی
چکیده یکی از مباحث جدید در عرصه تمدن غرب مساله سبک زندگی است که در دهه های اخیر به عنوان موضوعی میان رشته ای و در عین حال سهل و ممتنع ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده است.از یک سو ماهیت غربی این موضوع لوازمی را ایجاب می کند و از سوی دیگر معرفی راه سعادت از سوی جریانهای معنوی نوظهور بعنوان بدیلی بر تعالیم آسمانی ادیان ،دغدغه بررسی سبک زندگی پیشنهادی آنها را به منظور اتخاذ موضع مناسب و رهیافت برتر لازم می آورد.این رساله به هدف ارائه نگاه اساسی در موضوع سبک زندگی به استخراج و تبیین و تشریح دو الگوی ارائه شده از سوی دالایی لاما بعنوان نماینده آیین بودایی و علامه طباطبایی بعنوان نماینده دین اسلام به روش تحلیلی، تطبیقی و مقایسه آراء این دو اندیشمند در سبک زندگی پرداخته است تا از این میان الگوی برتر شناسایی شود. از بررسیهای انجام شده معلوم شد که گستره سبک زندگی از منظر دالایی لاما در چهار حوزه به قرار ذیل است:در ارتباط با خدا،وی سخنی ندارد زیرا اعتقادی به وجود خداوند ندارد.در حوزه ارتباط با خود برخود شناسی ،مراقبه،گیاه خواری، شادمانی و دوری از رنج و تربیت ذهن تاکید دارد.در ارتباط با دیگران به مدارا،هماهنگی میان ادیان ،احترام به تمام زیوندگان و انسانها و احترام به والدین معتقد است.در ارتباط با طبیعت به نقد تکنولوژی و تاثیرات مخرب آن بر محیط زیست می پردازد و به ترحم بر حیوانات تاکید می ورزد.در نقطه مقابل علامه طباطبایی در ارتباط با خدا به دو وظیفه اساسی خداشناسی و خداپرستی می پردازد .در حوزه ارتباط با خود ،معرفت نفس،مراقبه، بهداشت جسمی و روحی،علم اندوزی و تعقل از جمله تاکیدات وی است.گستره سبک زندگی در حیطه ارتباط با دیگران ،احسان به والدین، سنت ازدواج و احترام به همسایگان،عدالت فردی و اجتماعی، تعاون در امور خیر در جامعه مطمح نظر وی است.در تعامل با طبیعت ضمن نقد تکنولوژی و تبیین نگرش اسلام به آن بر بهره برداری صحیح از آن تاکید دارد.جالب توجه آنکه روح حاکم برسبک زندگی هر دو اندیشمند، نیت پاک و صادقانه میباشد اماسبک زندگی دالایی لاما متکی برآموزه های ، سکولاریستی و اومانیستی میباشد در حالی که علامه طباطبایی توحید محوری را سرلوحه سبک زندگی قرار داده و خود نیز در حد اعلی بدان التزام دارد.بنابراین الزامات سبک زندگی در اندیشه دو صاحب نظر واجد وجوه اشتراک و افتراق می باشد و اگرچه در مبانی و اهداف نوعی واگرایی در دیدگاهها مشاهده می شود اما مع الوصف در سبک زندگی پیشنهادی آنها رگه هایی از همگرایی قابل رویت است.
انسیه سعادت فر علی شیروانی
چکیده ندارد.
مسعود آذربایجانی پریرخ دادستان
تهیه آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام موضوع این پژوهش است به منظور تهیه مواد پرسشنامه اجمالی ادیان جهان و بررسی تفضیلی دین اسلام با روش توصیفی وجهه همت قرار گرفت و یک پرسشنامه 66 سالی تهیه گردید. گروه نمونه به تعداد 378 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد و طلاب حوزه علمیه قم در گروه سنی 17-25 سال بصورت تصادفی انتخاب گردیدند. نتیجه پژوهش پرسشنامه را به دو مقیاس r1 (عقاید-مناسک) و r2 (اخلاق) تبدیل نمود. نتایج نشان میدهد که از نظر عقاید، مناسک و اخلاف تفاوت معنی داری بین دانشجویان دانشگاه تهران و آزاد با طلاب حوزه علمیه قم وجود دارد.