نام پژوهشگر: سعید رضایی حسینآباد
سعید رضایی حسین آباد محمد پیری
توسل به مشی مسلحانه و قهرآمیز به عنوان راه حل نهایی مبارزه با حاکمیت استبداد در ایران عصر پهلوی، محصول به بن بست رسیدن مبارزه در چارچوب قانون، انسداد سیاسی و سرکوب خونین مخالفین بود. سازمان مجاهدین خلق که در سال 1344 تأسیس، و در سال 1350، موجودیت خود را اعلام کرد، شاخه مذهبی نهضت آزادی ایران محسوب می شد. این سازمان به تدریج به دیدگاه های مارکسیستی نزدیک گردید و در سال 1354 به طور رسمی اصول این مکتب فکری و مبارزاتی را پذیرفت. سازمان مجاهدین در دوران نظام شاهنشاهی اقدامات و فعالیت های مختلفی علیه رژیم پهلوی انجام داد؛ به همین علت، اکثر اعضای آن به زندان افتادند. با پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای قدیمی از جمله مسعود رجوی به کمک دوستانش، این سازمان را بازسازی کردند و کوشیدند در حاکمیت جدید قدرت را به طور کامل بدست گیرند؛ لیکن در این امر موفق نشدند. از این رو سازمان در 30 خرداد 1360 وارد فاز نظامی و درگیری مسلحانه با نظام نوپای جمهوری اسلامی شد. با شکست استراتژی قیام مسلحانه و فرار رجوی به فرانسه، سازمان به دنبال مجالی برای رسیدن به هدف براندازی جمهوری اسلامی بود؛ جنگ ایران وعراق این فرصت را در اختیار سازمان قرار داد. در پی عزیمت مسعود رجوی به عراق و انتقال مرکزیت سازمان به این کشور، تشکیل ارتش آزادی بخش ملی و قرار گرفتن آن ها در کنار ارتش عراق، مبارزه سازمان با جمهوری اسلامی وارد فاز جدیدی شد. در این دوره سازمان با اقداماتی مانند جاسوسی از داخل خاک ایران، کمک به سیستم شنود ارتش عراق، شناسایی خطوط دفاعی ایران، انجام عملیات های نظامی و... در خدمت ارتش عراق قرار گرفت. در این پژوهش که براساس هدف بنیادی و از نظر ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی می باشد، سعی بر آن بوده تا با بررسی اسناد و مدارک، صحت و سقم فرضیه های مطرح شده مشخص گردد. در این راستا استنباط می شود که سازمان مجاهدین خلق با سودای به دست آوردن قدرت در ایران، با دشمن ملّت ایران، هم پیمان گشت که البته علیرغم تمامی اقدامات صورت داده در دوران جنگ، در این مسیر ناکام ماند.