نام پژوهشگر: علی شامی خاکی
علی شامی خاکی محمد موسوی
استواری عینیت¬های اجتماعی، تکیه بر ابعاد نظری دارد که با حضور انتزاعی خود، موجب تکوین، دوام و قوام نظام¬های گفتمانی می¬گردند. بررسی ابعاد نظری گفتمان انقلاب اسلامی، به عنوان ماحصل گفتمان اسلامی امام خمینی(ره)، بواسطه¬ی ارتباط پیچیده و تنگاتنگ دو حوزه¬ی سیاست و فرهنگ در آن و نقش این ارتباط در هژمونی گفتمان مذکور، برای تقویت ابعاد نظری و به تبع آن، پیشبرد گفتمان و درنهایت، نیل به هژمونی در عرصه¬ی رقابت با سایر گفتمان¬های موجود، امری بسیار ضروری و درخور توجه است. پژوهش حاضر، با رویکردی نظری، به بررسی مفاهیم سیاست و فرهنگ و ارتباط میان آن دو، در گفتمان اسلامی امام خمینی(ره) پرداخته و با تشریح عناصر و مؤلفه¬های سیاسی و فرهنگی و معانی بازتعریف یافته آن دو بواسطه¬ی بازترکیب شدن و پهلو گرفتن حول دال مرکزی اسلام در گفتمان مذکور، در صدد است تا آثار و نتایج ارتباط سیاست و فرهنگ در انقلاب اسلامی و در نهایت علل هژمونی گفتمان اسلامی امام خمینی(ره) را در نتیجه این ارتباط، بیان کند. چهارچوب نظری اتخاذ شده و به تبع آن روش انجام این پژوهش، مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی با تکیه بر رویکردهای فوکو، فرکلاف و لاکلائو و موفه می¬باشد. استدلال پژوهش حاضر این است که امام خمینی(ره) با طرح گفتمان اسلامی خود در ضدیت با گفتمان پهلویسم، و ارائه¬ی مرزبندی با سایر گفتمان¬های موجود، در یک فضای منازعات گفتمانی به هژمونی دست یافت. بازتعریف فرهنگ و بازترکیب عناصر آن، استفاده از فرهنگ به عنوان بستری برای طرح گفتمان، صورت¬بندی گفتمان بر محوریت اسلام، نقش عاملان سیاسی، برجسته سازی و حاشیه رانی و بهره¬گیری از قدرت انداموار، از جمله عوامل هژمونی گفتمان اسلامی امام خمینی(ره) در این منازعه به شمار می¬آیند. امید است این نوشتار ناچیز کمکی باشد برای رسیدن به اهداف عالیه¬ی گفتمان انقلاب اسلامی.