نام پژوهشگر: نکیسا فرد حسینی
نکیسا فرد حسینی پانته آ رحیم تبریزی
موریس مردی 60 ساله است و همسرش مرده است او یک دختر دارد اما وی به دور از پدرش کار می کند و زندگی میکند و در نتیجه وی را کم می بیند به همین دلیل موریس در نانت کاملا تنهاست اینها اطلاعاتی هستند که کم کم از لابه لای خطوط کتاب متوجه می شویم غایب یک کتاب توصیفی است در این رمان اتفاقات زیادی وجود ندارند مابیشتر شاهد زندگی روزمره و رویاهای موریس هستیم و در تمام صحنه ها لورا حاضر است زیرا موریس تصور می کند که وی هنوز زنده است و با اوست او به خوبی می داند که همسرش مرده است اما نمی تواند او را فراموش کند او عشق جاودانه وی است و همواره در زندگی اش حضور دارد . همه چیز او را به یاد لورا می اندازد با او سخن می گوید ، راه می رود و خاطرات را به یاد میآورد . موریس به گونه ای او را توصیف می کند که منو تو لورا را ببینیم تصور می کنیم که آنها یک زوج جوان هستند و لوراد نمرده است و تنها دور از همسرش است به طور مثال در یک شهر دیگر زندگی می کند اینگونه است که ما متوجه می شویم که موریس تا چه حد عاشق لورا است و چگونه زندگی کرده اند و خاطراتش چه می باشد برای مثال او مدام تصویر لورا را بر ساحل دریا به یاد می آورد تصویر دختر جوانی که از دریا بیرون می آید اولین تصویر را همه جا می بیند چه در حالیکه در یک کافه نشسته است و چه در زمانی که در خیابان راه می رود حتی در لجظاتی که لوراحضور ندرد موریس تلاش می کند بافکر کردن به خاطرات وی او را به زندگی بازگرداند .