نام پژوهشگر: مهرنوش ویسمرادیان
مهرنوش ویسمرادیان فاطمه علیپور
محور اصلی این نوشتار بررسی تطبیقی مسئله سعادت از دیدگاه دو فیلسوف مسلمان فارابی و سهروردی می باشد فارابی و سهروردی به عنوان دو اندیشمند مسلمان، سعادت را بالاترین لذت در دراز مدت می دانند و اراده به معنای اختیار ، قوه ی ناطقه ی نظری و فطرت مشترک را شرط لازم سعادت نه شرط کافی سعادت معرفی کرده اند و از نظر هر دو فیلسوف سعادت به عنوان امری مشکک بالاترین مرتبه ی قرب به خداست و همین امر موید تاثیر آنان از متون دینی می باشد. فارابی و سهروردی در بحث از سعادت براساس شناخت انسان عمل می کنند با این تفاوت که فارابی در بحث کاملا ً بر سنت مشایی قرار دارد و انسان را ظهور و بروز عقلانیت می داند حال آنکه سهروردی حکیمی اشراقی، است لذا از نظر او انسان از عالم اشراق و ایمان به عالم مادی سیر می کند و روح او که جوهر مجرد است از عالم غیب برای شناخت تفصیلی به عالم محسوس نزول کرده است و برای رهایی از عالم ماده باید به مرحله ی شهود برسد که تنها به واسطه ی سیر و سلوک و ریاضت حاصل می شود. تفاوت دیگر میان این دو فیلسوف در مورد انسان این است که انسان فارابی ، انسان اجتماعی است که برای رسیدن به سعادت به عنوان خیر مطلق با سایر اعضاء تعاون و همکاری دارد و امکان کسب فضایل و راههای رسیدن به سعادت حقیقی در مدینه ی فاضله هموار می باشد در حالی که در مدینه های غیر فاضله سعادت، غیر حقیقی یا پنداری می باشد. اما انسان سهروردی، سالک فردی است که با تزکیه و تهذیب و ترک لذات دنیوی می خواهد به مرحله ی شهود رسیده و از تعلقات مادی رهایی یافته و به مقام قرب الهی و لاهوتی برسد.