نام پژوهشگر: زهرا اشرفیان پور
زهرا اشرفیان پور امیر مسعود شهرام نیا
چکیده آزادی واژه مقدسی است که با توجه به اهمیت و نقش آن در طول تاریخ همواره مورد توجه قرار گرفته و از زمان معاصر نیز اهمیت و جایگاه ویژه ای پیدا کرده است به نحوی که اکثر جوامع بشری به آن افتخار می کنند و خود را طرفدار و برپاکننده آن می دانند. این واژه در طول تاریخ، مقوله ای بحث برانگیز بوده و دغدغه خاطر بسیاری از اندیشمندان را فراهم آورده است. بدون شک، «زمینه و زمانه» سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه ای تاثیر شگرفی در اندیشه ورزی متفکران دارد. در این میان مرتضی مطهری و آیزایا برلین به عنوان دو متفکر بزرگ و صاحب نام در دوران معاصر، در تمدن اسلام و غرب، پا به منصه ظهور نهاده و منشأ تحولاتی شده اند. در تمدن اسلامی، آیت الله مطهری در مقام متفکر دین مدار به ارائه نظریه کامل و جامع در رابطه با مکتب اسلام ناظر بر مسائل روز پرداخت. در مغرب زمین، آیزایا برلین در مقام فیلسوف، ضمن نقد و بررسی ریشه های نا به سامان نظام های سیاسی توتالیتر زمان خود، در راستای دفاع از لیبرالیسم به اندیشه ورزی پرداخت. در میان دیدگاه های گوناگون این دو متفکر، تأملات آنها در رابطه با مقوله«آزادی»، از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش بررسی مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی اسلام شیعی و غرب معاصر با تاکید بر آرای شهید مطهری و آیزایا برلین و بررسی اشتراکات و افتراقات اندیشه مطهری و برلین پیرامون آزادی می باشد. فرض بر این است که آزادی معنوی در اندیشه مطهری با آزادی مثبت در اندیشه برلین دارای وجوه اشتراک بسیاری است. برلین، مهم ترین شالوده آزادی را فردیت و انتخاب گری یا گزینش گری انسان می داند، درحالی که مطهری ضمن نقد فردیت اساس آزادی را استعدادی می داند که خداوند برای سیر مدارج تکامل به وی داده است . در پایان به این نتیجه می رسیم که آزادی معنوی در اندیشه مطهری با آزادی مثبت در اندیشه برلین وجوه اشتراک چندانی ندارد و آزادی در نزد برلین در راستای انتخاب گری انسان و در نزد مطهری در راستای اندیشه توحیدی او معنا می یابد.