نام پژوهشگر: وحیده ده نمکی
وحیده ده نمکی حسین زارع
پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با اندازه گیری مکرر بود که به صورت پیش آزمون- پس آزمون بادوگروهآزمایشوکنترل انجام شدو با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله بر تبعیت از درمان، کیفیت زندگی و سبک زندگیافراد مبتلا به دیابت نوع دو بیمارستان شریعتی تهران صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، همه بیماران مبتلا به بیماری دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان شریعتی تهران (143بیمار) بودند. تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بیمارستان که در محدوده سنی 40-60 سال بودند به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. و در دو گروه آزمایش(30 نفر) و کنترل (30 نفر) به صورت کاملاً تصادفی جایگزین شدند. برای سنجش فرضیه های پژوهش از سه آزمون (پرسشنامه های تبعیت از درمان بزازیان، کیفیت زندگی ((d-39، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت)استفاده شد وپرسشنامه های مذکور قبل از تأثیر متغیر مستقل، توسط کلیه آزمودنی های پژوهش تکمیل گردید. پس از پایان مرحله اول جمع آوری اطلاعات، برنامه آموزشی حل مسأله به صورت گروهی، در قالب 11 جلسه 90 دقیقه ای، برای گروه آزمایش اجرا گردید. در پایان جلسات آموزشی، مرحله دوم جمع آوری اطلاعات(اندازه گیری متغییر وابسته) و سه ماه بعد از اجرای برنامه آموزشی مرحله سوم جمع آوری اطلاعات از نمونه های پژوهشی انجام شد و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری های پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکوا) و در سطح معناداری (0001/0>p) نشان داد که میانگین نمرات تبعیت از درمان، کیفیت زندگی و سبک زندگی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده است و در نتیجه آموزش مهارت حل مسأله اثربخش بوده است و ایناثربخشیتاسهماهبعدازمداخلههمچنانپایداربودهاست. در مجموع می توان بیان کردکهفرضیه پژوهش "آموزشمهارتحلمسأله،برکیفیتزندگیوسبکزندگیبیماراندیابتینوعدوموثراست" در سطح معنی داری (0001/0>p)تأیید گردید.