نام پژوهشگر: بهرنگ کدیور

بررسی عوامل موثر در مدیریت استراتژیک پروژه در شرکتهای پیمانکاری ساخت و ساز, مورد مطالعه: شرکتهای زیر مجموعه موسسه جهاد توسعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و حسابداری 1391
  بهرنگ کدیور   لطفعلی بختیاری

در خلال سالیان گذشته رشته مدیریت پروژه در شرکتهای ساخت و ساز با ظهور جوامع مدیریت پروژه مانند موسسه مدیریت پروژه و انجمن بین المللی مدیریت پروژه شروع به رشد کرد و بالغتر شد. اما با گذشت قریب به 50 سال از ظهور سیستم مدیریت پروژه کماکان مشکلات در این حوزه باقی است. نگاه صرف مدیریت پروژه سنتی به معیارهای مالی و اهداف کوتاه مدت موجب غفلت شرکتها از اهداف بلند مدت سازمان و استراتژی کلی شرکت شده است. کماکان مدیران سعی دارند تا پروژه ها را در سه معیار زمان, هزینه وکیفیت به اتمام برسانند. از طرف دیگر در سالیان اخیر, دنیای کسب و کار به طور فزاینده ای پیچیده, نا مطمئن و رقابتی شده است. پروژه ها اکنون شامل موضوعات استراتژیک و ناملموس شده اند که به آسانی قابل اندازه گیری در جنبه های مالی نیستند. لذا برخی صاحبنظران با تعریف مفهوم مدیریت استراتژیک پروژه و با در نظر گرفتن عوامل موثر مهم دیگری مانند عوامل انسانی, رهبری, انگیزشی, محیطی و امثالهم به بررسی علم مدیریت پروژه از زوایای دست زده اند.در این صورت مدیریت استراتژیک پروژه ترکیبی از بکارگیری مفاهیم مدیریت استراتژیک در پروژه ها, در نظر گرفتن نیازهای عملیاتی برای انجام کارها, بعد رهبری برای انگیزش و الهام بخشی تیم پروژه و لحاظ کردن عوامل محیطی است که نه تنها باعث انجام بهتر پروژه ها در محدوده زمان و هزینه تعریف شده می شود, بلکه باعث خلق مزیت رقابتی پایدار و ارزش بیشتر برای سازمان در نیل به اهداف استراتژیک و بلند مدت خود می شود. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک پروژه در شرکتهای ساخت و ساز, اولویت بندی این عوامل و شناسایی مولفه های مهم تشکیل دهنده هر یک از آنها بوده که با بررسی تحقیقات پیشین انجام شده در این زمینه چهار عامل برتری عملیاتی, تمرکز استراتژیک, رهبری اثربخش و محیط مناسب را به عنوان عوامل موثر شناسایی کرده و با توزیع پرسشنامه در جامعه آماری سعی در دستیابی به اهداف خود دارد. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل آمار توصیفی و استنباطی که توسط آزمونهای آماری پیرسون و فریدمن بر روی پرسشنامه ها انجام شد, مشخص گردید از بین عوامل یاد شده, عامل رهبری اثربخش بالاترین اولویت را داراست. بعد از آن به ترتیب عوامل برتری عملیاتی, تمرکز استراتژیک و محیط مناسب دارای اولویت می باشند.