نام پژوهشگر: حدیقه محمدی
حدیقه محمدی علی باقری
افزایش جمعیت، رشد اقتصادی و حرکت در جهت توسعه ی بیشتر و هم چنین تغییر شرایط اقلیمی در مجموع باعث کمبود فزاینده آب در دنیای امروز به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک شده است. بنابراین به یک چارچوب منطقی و نظام مند برای تصمیم گیری اصولی تخصیص منابع آب محدود به نحوی که به طور موثر و مطلوبی نیازهای جامعه تأمین و رشد اقتصادی را منجر شود، احتیاج است. هدف از این تحقیق آن است که به این سوال پاسخ دهد که ادامه روند اقتصادی موجود و روندهایی که برای توسعه منطقه بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی درنظر گرفته شده است چه آسیبی به منابع آب زیرزمینی خواهد رساند؟ هم چنین تأثیر محدودیت منابع آبی منطقه روی سیستم اقتصادی متناظر چگونه خواهد بود؟ در این راستا یک مدل سیستمیک از محدوده مطالعاتی ساخته شد که نشان دهنده وابستگی فعالیت های اقتصادی و منابع آب زیرزمینی موجود در منطقه بود. برای به دست آوردن مدل کمی ابتدا بعد از آشنایی با محدوده مطالعاتی مورد نظر، جلساتی با کارشناسان، اساتید و هم چنین مصاحبه حضوری با برخی از صنایع در شهرک های صنعتی موجود در منطقه انجام شد. با استفاده از رویکرد سیستمیک به ارائه مدل مفهومی، که بیان کننده ارتباط بین فعالیت های اقتصادی و منابع آب دشت می باشد، پرداخته شد. سپس با استفاده از نرم افزار vensim که توانایی شبیه سازی اجزا متفاوت مانند بعد اقتصاد، منابع آب، جمعیت و ... را دارا می باشد، مدل کمی ساخته-شد. سپس برای داده هایی که در آن ها عدم قطعیت وجود داشت تحلیل حساسیت انجام گرفت و در آخر صحت سنجی به روش های مختلف انجام شد. در این مدل گام ارزیابی و سپس سیاست گذاری و برنامه ریزی محدوده مطالعاتی انجام و از نتایج آن در تحلیل سیاست ها و سناریوهای مختلف کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که در تمامی سیاست های مربوط به سناریوهای مختلف به جز سیاستی که مربوط به رشد فعالیت های اقتصادی غیرآب بر به همراه انتقال آب از دشت مختاران می باشد، کاهش حجم منابع آب زیرزمینی وجود دارد و هم چنین مهم ترین عامل توسعه در منطقه، پتانسیل های معدنی و سپس احداث صنایع می باشد. در حالت کلی نتایج نشان می دهند که فعالیت های کشاورزی به علت اقلیم خشک منطقه ومیزان مصرف آب زیاد بخش کشاورزی به صرفه نمی باشد.
فاطمه پورصالحی سید رضا هاشمی
در سال های اخیر کشور ایران به علت واقع شدن در کمربند خشک جهان، کمبود بارش و خشکسالی های پی درپی، رشد روزافزون جمعیت و تقاضای آب و برداشت بی رویه از منابع آب، با بحران کم آبی مواجه گردیده است. استفاده از روش های مدیریتی صحیح و کارا یکی از راه های مقابله با این بحران می باشد. امروزه مدیریت تقاضای آب به عنوان یکی از راهکارهای اساسی مدیریت در زمینه ی کم آبی در دنیا مطرح گردیده است. این مطالعه با هدف تعیین اثر الگوی مصرف آب بر منابع تأمین کننده ی آب شهر بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی و با استفاده از رویکرد سیستمی و نرم افزار vensim، انجام شد. در این مطالعه ابتدا پارامترهای موثر بر تقاضای آب و ارتباط کمی این عوامل با تقاضا و اثر آن بر منابع آب زیرزمینی شهر بیرجند، با استفاده از نگرش سیستمی تعیین گردید، سپس به تعریف سیاست های مختلف تحت شش سناریوی حاصل از شرایط جمعیتی و اقلیمی حاکم بر منطقه ی مورد مطالعه پرداخته شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند جمعیت، درجه ی حرارت، بارندگی، روزهای تعطیل، مناطق مسکونی غیرقانونی، درآمد افراد، گردشگری، نوع جامعه (مسکونی، تجاری و صنعتی و...)، آگاهی افراد جامعه نسبت به مصرف آب، فشار آب (فشار شبکه ی توزیع)، قیمت آب، استفاده از قطعات کاهنده ی مصرف و زمان استحمام از جمله عوامل اثرگذار بر افزایش و یا کاهش میزان تقاضا یا مصرف آب می باشند. همچنین نتایج حاصل از سیاست های اتخاذ شده بیانگر این مطلب بود که بر اساس شرایط موجود منطقه و با ادامه ی این روند تا سال 1420، در تمامی سناریوهای تعریف شده آب زیرزمینی دشت بیرجند نسبت به سال 1392 بالغ بر 200 میلیون مترمکعب با کسری مخزن مواجه می گردد. همچنین از میان سیاست های تعریف شده در این مطالعه، سیاست تعامل دولت و مصرف کننده در کنترل مصرف آب سبب می گردد که با کاهش سرانه ی آب شهری و برداشت آب از آبخوان دشت بیرجند، افت سطح آب زیرزمینی نیز روند کندتری را نسبت به شرایط موجود در منطقه طی نماید.