نام پژوهشگر: محمّد خدادادی
مهدی منصوری مهدی ملک ثابت
کتاب طبقات الصّوفیه مجموعه ای از سخنانِ مجالس درس خواجه عبدالله انصاری، صوفی نام آشنای اواخر قرن چهارم و قرن پنجم هجری است که یکی یا بیش ازیکی از مریدان آن ها را می نوشته و بعدها به صورت کتاب عرضه کرده است. خواجه عبدالله، پیرو مذهب حنبلی و حامی طریقت عرفانی است. ذکر سفرهای او به نیشابور، سمرقند، مکّه و تبعیدهایی که با توطئ? بعضی مخالفان و دشمنان او انجام می شد و معرفی اساتید و دانش آموختگان مکتب این پیر فرزانه و همچنین معرفی آثار برجای مانده از او به خصوص کتاب طبقات الصّوفیه، از مباحث مطرح فصل ابتدایی این پژوهش است. ارزش های تاریخی کتاب طبقات الصّوفی? شیخ انصاری در مقایسه با کتاب عرفانی هم طراز آن، طبقات الصّوفی? عبدالرّحمان سُلَمی نیشابوری مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد که در املای این کتاب از منابع شفاهی و کتبی بسیار دیگری جز طبقات الصّوفی? سُلَمی نیشابوری استفاده شده است و مطالب کتاب طبقات سُلَمی جز اندکی از مطالب طبقات خواجه عبدالله را پوشش نمی دهد. چنانکه کتاب خواجه عبدالله انصاری گذشته از سخنان منقول از منابع عرفانی دیگر، پر است از نقد و نظر و تحلیل مسائل مهمی عرفانی که توسط خود خواجه عبدالله صورت گرفته است. طبقات الصّوفی? انصاری، از دیدگاه اطلاعات تاریخی دربار? صوفیان سرشار است از بیان نکات، حکایات و مسائل متعددی همچون آداب و رسوم مخصوص صوفیان به گونه ای که صفحه ای یافت نمی شود که این موارد تاریخی در آن درج نباشد. اهمّیّت ادبی طبقات الصّوفیه، به واژه ها و ترکیبات زیبا، سجع ها و آرایه های پربسامدی است که در کتاب طبقات آمده است. در بحث ارزشهای ادبی طبقات الصّوفیه به بررسی آرایه های ادبی و بیانی در دو سطح تناقضی و محاکاتی به ترتیب بسامد پرداخته شد. در میان آرایه های ادبی در طبقات الصّوفیه، بیشترین بسامد از آن «تشبیه» است، البته تشبیه «اسنادی» که ساختار جمله به صورت مسند و مسندالیه است. تشبیهات به کار رفته بیشتر در خلال مناجات ها و مباحث مربوط به یافت و توحید و معرفت نمود یافته اند. آرایه ها ی ادبی دیگر همچون «استعاره» نقش بسیار کم رنگی نسبت به نوع تشبیه در طبقات الصّوفیه دارند و کاربرد نوع «استعار? فعلی» در میان استعاره ها بیشتر است. تمثیل های به کار رفته در طبقات الصّوفیه اندک شمارتر از نوع استعاره است. غالب تمثیلات موجود در کتاب خواجه عبدالله از نوع «تمثیل استعاری» است. استعاره ها و تمثیل های کتاب خواجه عبدالله همچون تشبیه بیشتر در مناجات های او دیده می شوند. خواجه عبدالله نسبت به عرفایی همچون جنید و شبلی و بایزید و هجویری و قشیری و... بر موازین شرع تأکید بیشتری دارد و در مسائل شریعت مسامحه روا نمی دارد. همچنین خواجه عبدالله مسائل عرفانی را با شرح و بسط بیشتری همراه ساخته و نظریّات بدیع و جدیدی عرضه داشته است. برخی از عقاید و نقطه نظرات خواجه عبدالله انصاری برخلاف سایر عرفاست و یا در آثار سایر عرفا مشابه آن دیده نمی شود؛ از این جمله می توان به نظریات او پیرامون معرفت و شناخت، علم، دریافت و یافت، کرامت و ملامت اشاره کرد که خواجه عبدالله انصاری در هر یک از این مقولات صاحب نظریّات بدیع و بی نظیری است. به طور کلّی بیشتر سخنان خواجه عبدالله انصاری به ترتیب بسامد پیرامون بحث از معرفت و شناخت، علم، توحید، شریعت، طریقت وحقیقت، پیر و مسائل مربوط به پیر از قبیل زیارت و حرمت و خدمت پیران و مسائل تربیت مریدان، کرامت، سماع، ذکر و عنایت بوده است. سرچشمه های اصلی تفکر خواجه عبدالله، تعالیم قرآنی و احادیث نورانی نبوی و سیر? اولیای اسلامی است و تفکرات او چیزی خارج از عرفان اسلامی نیست. اندیش? او حول محور اسلام، قرآن و پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمّدمصطفی می چرخد.
اسماء زارکویی پور محمّد خدادادی
نورالدّین عبدالرّحمن جامی ( شاعر و عارف بزرگ قرن نهم هجری ) از سرامدان زبان و ادب فارسی است. وی درزمینۀ زبان و ادب فارسی و عربی دارای تألیفاتی به نظم و نثر است. در زمان جامی مباحث و مسائل کلامی در بین اندیشمندان رواج داشت و به سبب اهمیّت این علم در شناخت دین و دفاع از آراء و عقاید دینی هرکدام از آنان که دارای تألیفاتی بودند به طرق مختلف به بیان این اندیشه¬ها می¬پرداختند تا باعث رواج و تحکیم عقاید خود در بین مردم شوند. جامی نیز بنا به دلایل مختلف در آثار خود به بیان اندیشه¬های کلامی پرداخته است. در این تحقیق آرای کلامی جامی با تکیه بر دیوان وی موردبررسی قرارگرفته است. به دلیل اینکه این اثر وی سه دورۀ زندگی این شاعر یعنی دوران جوانی، میان سالی و پیری شاعر را در برمی گیرد بهتر می¬توان عقاید این شاعر را در باب مسائل کلامی روشن ساخت. طبق بررسی¬های صورت گرفته باید گفت که جامی در دیوان خود بیشتر به مباحث توحید و انواع آن، و مباحثی چون جبر و اختیار، قضا و قدر، توکّل، شفاعت، توبه، ذات خدا، جوهر و عرض، نبوّت، امامت و مسائل مربوط به آخرت پرداخته است. جامی در بیشتر اعتقادات خود بر مسلک اشاعره و ماتریدیه است چه این دو مسلک ازنظر اعتقادی بسیار به هم نزدیک¬اند. وی در مسائلی چون شفاعت و وعد و وعید دیدگاهی مانند امامیّه و اشاعره دارد. در مسألۀ لطف و عینیّت ذات و صفات دیدگاه جامی چون امامیّه و عرفا است ولی در این مورد نمی¬توان به طور حتم گفت که جامی نظر امامیّه را پذیرفته است زیرا جامی شاعری است عارف و شاید دیدگاه عرفانی وی در این زمینه غالب بوده است.