نام پژوهشگر: سید عباس یزدانفر
مهشید اختیاری بیدهندی حیدر جهانبخش
یکی از راهکارها به منظور تحقق این ویژگی در مسکن انعطاف پذیری می باشد که دارای ابعاد گوناگون بوده و در شرایط مختلفی تحقق می یابد. از آنجایی که الگوی رشد در خانواده ایرانی در ابتدا به صورت انبساط و سپس انقباض می باشد لذا با گذشت زمان نیازهای فضایی اعضای خانواده دچار تغییرات اساسی می شود. در این راستا بهره گیری از الگوهای انعطاف پذیری توسعه و تفکیک پاسخگو می باشد. در این تحقیق ابتدا جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای انجام و سپس با بهره گیری از تحقیق کمی و پرسش نامه به بررسی موضوع پرداخته شد. جامعه آماری ساکنان محله چهارصد دستگاه پیروزی واقع در منطقه 14 تهران بود که تعداد حدود 50 پرسش نامه در میان آنان توزیع شد. که از این تعداد 40 عدد پاسخ داده و بازگردانده شد. پس از آن به تحلیل نتایج آن پرداخته شد وبا بهره گیری از نرم افزار spss فرضیه های تحقیق اثبات شد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به منظور تامین نیازهای فضایی خانوار ایرانی با گذشت زمان در مرحله ابتدایی رشد خانوار با تولد فرزندان و افزایش بعد خانوار به توسعه در عرصه عمومی و خصوصی مسکن نیاز است. علاوه بر این به منظور تامین فضای لازم برای هر یک از فرزندان نیاز به تفکیک عرصه های خصوصی تر نیز احساس می شود. همچنین در مرحله دوم رشد خانوار همزمان با ازدواج فرزندان و کاهش بعد خانوار نیاز به توسعه عرصه های عمومی مسکن جهت بهره گیری در مواقع حضور فرزندان به صورت میهمان وجود دارد.
سیده ثمینه سمیعی کاشی ساناز لیتکوهی
هدف رساله حاضر دستیابی به ترجیحات محیطی کودکان در مورد اتاق بستری بیمارستان و همچنین مقایسه نظرات و ترجیحات محیطی کودکان سالم و بیمار، دختران و پسران و همچنین مقایسه نظرات و ترجیحات محیطی آنها در دو گروه سنی کودکان و نوجوانان (6 تا 11 سال و 12 تا 16 سال) و به دست آوردن راهکارهایی جهت مطلوب تر نمودن و کاهش ترس آنها از این محیط ها می باشد که به این منظور از پرسشنامه تصویری برای دستیابی به این اطلاعات استفاده شده است.
فاطمه باقری سید عباس یزدانفر
این چنین استباط می گردد که برای رفع مشکل مسکن روستایی به عنوان نمونه کامل معماری امکان در طراحی مسکن ،باید به نقش امکان در معماری روستایی توجه نمود. معماری امکان در تمامی مراتب خویش در مسکن روستایی به منصه ظهور رسیده است ،مسکنی که هم محل معیشت است و هم مامن خانواده،این همان اولین رویکرد به معماری امکان است ، در مسکن روستایی توجه به چگونگی رابطه با محیط اطراف آنقدر به دقت مورد توجه قرار گرفته که می توان به راحتی اصول روانشناسی محیط را از آن یادگرفت پس رویکرد دوم در معماری امکان نیز در آن بروز می یابد و در مرتبه نهایی از آنجا که رمز زبان معرفت به هستی است ،روستایی با معرفت به هستی مسکن خویش را بنا می کند و بالاترین سطح معماری امکان را در معماری خویش متجلی می سازد.بنابراین برای رهایی از بحران مسکن روستایی باید نیازهای روستاییان با توجه به اقتضائات زمان بازیابی گردند و در مرتبه بعد با دسته بندی این نیازها و تعیین مراتب و تناطر آنها با ساحت های حیاتی انسان ، برای پاسخ گویی به آن به معماری امکان متوسل شد.زیرا جنس اولیه معماری روستایی ،معماری امکان است.