نام پژوهشگر: محمد حسن گرامی
اژدر دانشور سعید وزیری یزدی
این پایان نامه بر آن است که مبانی فلسفی آموزشی و یادگیری را با تأکید بر تکنولوژی آموزشی بررسی نماید و ارتباط فلسفه با تکنولوژی آموزشی و یادگیری را در مکاتب مختلف فلسفی مورد تحلیل قرار دهد و همچنین نشان دهد که آموزش و یادگیری ما اگر بر فلسفه ای روشن و رهایی بخشی متکی باشد نوجوانان و جوانان ما خواهند توانست مهارتهای خود را برای زندگی پاکیزه و انسانی گسترش دهند. این زندگی شامل تمامی برنامه های کامل و مدون دینی و علمی در راستای تحقق اهداف الهی خواهد بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است که با استفاده از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه و مقالات منتشر شده در مجلات علمی و پژوهشی و همچنین استفاده از کتب معتبر مربوط به موضوع بوده است. این پایان نامه برآن است که نشان دهد با توجه به ارتباط فلسفه با آموزش و یادگیری و همچنین تحلیل مبانی فلسفی تکنولوژی آموزشی ما نیازمند به کارگیری تفکر و اندیشه ای هوشمند و نوین در عرصه تعلیم و تربیت در نیل به اهداف زندگی هستیم و می توانیم آن را به همه اقشار جامعه بیاموزیم مشروط بر آنکه فلسفه انتخاب موضوع، روش، زبان و ابزار موقعیت را به درستی بشناسیم و در واقع ما در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که اجزای تکنولوژی آموزشی(هدف، مخاطب، محتوا، سازمان ، وسیله، روش ، ارائه، ارزیابی)هر کدام بر اساس مبانی فلسفی و تئوری های یادگیری دارای ارتباط عمیقی هستند و باید بر اساس اجزای تکنولوژی آموزشی در عمل ابتدا فلسفه و ضرورت هر کدام را با دقت تحلیل کنیم تا بتوانیم فرآیند آموزش و یادگیری را تسهیل کنیم. کلید واژه: فلسفه، آموزش، یادگیری، تعلیم و تربیت، تکنولوژی آموزشی
فریده پور مرادی سعید وزیری
هدف از پژوهش حاضر، طراحی چندرسانه ای آموزش مفهومی فرایند مشاوره و تاثیرآن برتغییر نگرش نسبت به مشاوره دردانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود .روش پژوهش، شبه تجربی به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بوده ، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دخترمقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش اهواز ،که تعداد آنان 6512 نفر در سال تحصیلی 93-1392مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای با حجم 40 نفراز دانش آموزانی که درمقیاس نگرش نسبت به مشاوره نمرات پائینی کسب کرده بودند. به صورت تصادفی انتخاب ، در دو گروه آزمایش (20نفر) و گروه گوا ه (20نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته 30 سوالی نگرش سنج نسبت به مشاوره با مقیاس 5 درجه ای لیکرت می باشد.گروه آزمایش 5 جلسه برنامه آموزش چند رسانه ای مفاهیم فرایند مشاوره دریافت کردند. ولی گروه گواه هیچ برنامه ای دریافت نکردند. پس از محاسبه ی میانگین و انحراف معیار متغیرهای مورد مطالعه، داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که آموزش از طریق طراحی چندرسانه ای مفهومی فرایند مشاوره باعث تغییر نگرش دانش آموزان دختر شده است. وآموزش از طریق طراحی چندرسانه ای مفهومی فرایند مشاوره بر تغییر نگرش دانش آموزان دختر در مرحله پیگیری یک ماهه تداوم داشته است